1

1 رؤیای اشعیا ابن آموص که آن را درباره یهودا و اورشلیم، در روزهای عزیا و یوتام و آحاز و حزقیا، پادشاهان یهودا دید.

2 ای آسمان بشنو و ای زمین گوش بگیر زیرا خداوند سخن می گوید. پسران پروردم و برافراشتم اما ایشان بر من عصیان ورزیدند.

3 گاو مالک خویش را و الاغ آخور صاحب خود را می شناسد، اما اسرائیل نمی شناسند و قوم من فهم ندارند.

4 وای بر امت خطاکار و قومی که زیر بار گناه می باشند و بر ذریت شریران و پسران مفسد. خداوند را ترک کردند و قدوس اسرائیل را اهانت نمودند و بسوی عقب منحرف شدند.

5 چرا دیگر ضرب یابید و زیاده فتنه نمایید؟ تمامی سر بیمار است و تمامی دل مریض.

6 از کف پا تا به سر در آن تندرستی نیست بلکه جراحت و کوفتگی و زخم متعفن، که نه بخیه شده و نه بسته گشته و نه با روغن التیام شده است.

7 ولایت شما ویران و شهرهای شما به آتش سوخته شده است. غریبان، زمین شما را در نظر شما می خورند و آن مثل واژگونی بیگانگان خراب گردیده است.

8 و دختر صهیون مثل سایه بان در تاکستان و مانند کپر در بوستان خیار و مثل شهر محاصره شده، متروک است.

9 اگر یهوه صبایوت بقیه اندکی برای ما وا نمی گذاشت، مثل سدوم می شدیم و مانند عموره می گشتیم.

10 ای حاکمان سدوم کلام خداوند را بشنوید و ای قوم عموره شریعت خدای ما را گوش بگیرید.

11 خداوند می گوید از کثرت قربانی های شما مرا چه فایده است؟ از قربانی های سوختنی قوچها و پیه پرواریها سیر شده ام و به خون گاوان و بره ها و بزها رغبت ندارم.

12 وقتی که می آیید تا به حضور من حاضر شوید، کیست که این را از دست شما طلبیده است که دربار مرا پایمال کنید؟

13 هدایای باطل دیگر میاورید. بخور نزد من مکروه است و غره ماه و سبت و دعوت جماعت نیز. گناه را با محفل مقدس نمی توانم تحمل نمایم.

14 غره ها و عیدهای شما را جان من نفرت دارد؛ آنها برای من بار سنگین است که از تحمل نمودنش خسته شده ام.

15 هنگامی که دستهای خود را دراز می کنید، چشمان خود را از شما خواهم پوشانید و چون دعای بسیار می کنید، اجابت نخواهم نمود زیرا که دستهای شما پر از خون است.

16 خویشتن را شسته ، طاهر نمایید و بدی اعمال خویش را از نظر من دور کرده، از شرارت دست بردارید.

17 نیکوکاری را بیاموزید و انصاف را بطلبید. مظلومان را رهایی دهید، یتیمان را دادرسی کنید و بیوه زنان را حمایت نمایید.

18 خداوند می گوید: «بیایید تا با همدیگر محاجه نماییم. اگر گناهان شما مثل ارغوان باشد مانند برف سفید خواهد شد و اگر مثل قرمز سرخ باشد، مانند پشم خواهد شد.

19 اگر خواهش داشته ، اطاعت نمایید، نیکویی زمین را خواهید خورد.

20 اما اگر ابا نموده، تمرد کنید، شمشیر شما را خواهد خورد»، زیرا که دهان خداوند چنین می گوید.

21 شهر امین چگونه زانیه شده است. آنکه از انصاف مملو می بود و عدالت در وی سکونت می داشت، اما حال قاتلان.

22 نقره تو به درد مبدل شده، و شراب تو از آب ممزوج گشته است.

23 سروران تو متمرد شده و رفیق دزدان گردیده، هریک از ایشان رشوه را دوست می دارند و در پی هدایا می روند. یتیمان را دادرسی نمی نمایند و دعوی بیوه زنان نزد ایشان نمی رسد.

24 بنابراین، خداوند یهوه صبایوت، قدیر اسرائیل می گوید: «هان من از خصمان خود استراحت خواهم یافت و از دشمنان خویش انتقام خواهم کشید.

25 و دست خود را بر تو برگردانیده، درد تو را بالکل پاک خواهم کرد، و تمامی ریمت را دور خواهم ساخت.

26 و داوران تو را مثل اول و مشیران تو را مثل ابتدا خواهم برگردانید و بعد از آن، به شهر عدالت و قریه امین مسمی ' خواهی شد.»

27 صهیون به انصاف فدیه داده خواهد شد و انابت کنندگانش به عدالت.

28 و هلاکت عاصیان و گناهکاران با هم خواهد شد و آنانی که خداوند را ترک نمایند، نابود خواهند گردید.

29 زیرا ایشان از درختان بلوطی که شما خواسته بودید خجل خواهند شد و از باغاتی که شما برگزیده بودید رسوا خواهند گردید.

30 زیرا شما مثل بلوطی که برگش پژمرده و مانند باغی که آب نداشته باشد خواهید شد.

31 و مرد زورآور پرزه کتان و عملش شعله خواهد شد و هردوی آنها با هم سوخته خواهند گردید و خاموش کننده ای نخواهد بود.

2

1 کلامی که اشعیا ابن آموص درباره یهودا و اورشلیم دید.

2 و در ایام آخر واقع خواهد شد که کوه خانه خداوند برقله کوهها ثابت خواهد شد و فوق تلها برافراشته خواهد گردید و جمیع امتها بسوی آن روان خواهند شد.

3 و قومهای بسیار عزیمت کرده، خواهند گفت: «بیایید تا به کوه خداوند و به خانه خدای یعقوب برآییم تا طریقهای خویش را به ما تعلیم دهد و به راههای وی سلوک نماییم.» زیرا که شریعت از صهیون و کلام خداوند از اورشلیم صادر خواهد شد.

4 و او امتها را داوری خواهد نمود و قومهای بسیاری را تنبیه خواهد کرد و ایشان شمشیرهای خود را برای گاوآهن و نیزه های خویش را برای اره ها خواهند شکست و امتی بر امتی شمشیر نخواهد کشید و بار دیگر جنگ را نخواهند آموخت.

5 ای خاندان یعقوب بیایید تا در نور خداوند سلوک نماییم.

6 زیرا قوم خود یعنی خاندان یعقوب را ترک کرده ای، چونکه از رسوم مشرقی مملو و مانند فلسطینیان فالگیر شده اند و با پسران غربا دست زده اند،

7 و زمین ایشان از نقره و طلا پر شده و خزاین ایشان را انتهایی نیست، و زمین ایشان از اسبان پر است و ارابه های ایشان را انتهایی نیست؛

8 و زمین ایشان از بتها پر است؛ صنعت دستهای خویش را که به انگشتهای خود ساخته اند سجده می نمایند.

9 و مردم خم شده و مردان پست می شوند. لهذا ایشان را نخواهی آمرزید.

10 از ترس خداوند و از کبریای جلال وی به صخره داخل شده، خویشتن را در خاک پنهان کن.

11 چشمان بلند انسان پست و تکبر مردان خم خواهد شد و در آن روز خداوند به تنهایی متعال خواهد بود.

12 زیرا که برای یهوه صبایوت روزی است که بر هرچیز بلند و عالی خواهد آمد و بر هرچیز مرتفع، و آنها پست خواهد شد؛

13 و بر همه سروهای آزاد بلند و رفیع لبنان و بر تمامی بلوطهای باشان؛

14 و بر همه کوههای عالی و بر جمیع تلهای بلند؛

15 و بر هربرج مرتفع و بر هر حصار منیع؛

16 و برهمه کشتیهای ترشیش و برهمه مصنوعات مرغوب؛

17 و کبریای انسان خم شود و تکبر مردان پست خواهد شد. و در آن روز خداوند به تنهایی متعال خواهد بود،

18 و بتها بالکل تلف خواهند شد.

19 و ایشان به مغاره های صخره ها و حفره های خاک داخل خواهند شد، به سبب ترس خداوند و کبریای جلال وی هنگامی که او برخیزد تا زمین را متزلزل سازد.

20 در آن روز مردمان، بتهای نقره و بتهای طلای خود را که برای عبادت خویش ساخته اند، نزد موش کوران و خفاشها خواهند انداخت،

21 تا به مغاره های صخره ها و شکافهای سنگ خارا داخل شوند، به سبب ترس خداوند و کبریای جلال وی هنگامی که او برخیزد تا زمین را متزلزل سازد.

22 شما از انسانی که نفس او در بینی اش می باشد، دست برکشید زیرا که او به چه چیز محسوب می شود؟

3

1 زیرا اینک خداوند یهوه صبایوت پایه و رکن را از اورشلیم و یهودا، یعنی تمامی پایه نان و تمامی پایه آب را دور خواهد کرد،

2 و شجاعان و مردان جنگی و داوران و انبیا و فالگیران و مشایخ را،

3 و سرداران پنجاهه و شریفان و مشیران و صنعتگران ماهر و ساحران حاذق را.

4 و اطفال را بر ایشان حاکم خواهم ساخت و کودکان بر ایشان حکمرانی خواهند نمود.

5 و قوم مظلوم خواهند شد، هرکس از دست دیگری و هرشخص از همسایه خویش. و اطفال بر پیران و پستان بر شریفان تمرد خواهند نمود.

6 چون شخصی به برادر خویش در خانه پدرش متمسک شده، بگوید: «تو را رخوت هست؟ پس حاکم ما شو و این خرابی در زیر دست تو باشد»،

7 در آن روز او آواز خود را بلند کرده، خواهد گفت: «من علاج کننده نتوانم شد زیرا در خانه من نه نان و نه لباس است پس مرا حاکم قوم مسازید.»

8 زیرا اورشلیم خراب شده و یهودا منهدم گشته است، از آن جهت که لسان و افعال ایشان به ضد خداوند می باشد تا چشمان جلال او را به ننگ آورند.

9 سیمای رویهای ایشان به ضد ایشان شاهد است و مثل سدوم گناهان خود را فاش کرده، آنها را مخفی نمی دارند. وای بر جانهای ایشان زیرا که به جهت خویشتن شرارت را بعمل آورده اند.

10 عادلان را بگویید که ایشان را سعادتمندی خواهد بود زیرا از ثمره اعمال خویش خواهند خورد.

11 وای بر شریران که ایشان را بدی خواهد بود چونکه مکافات دست ایشان به ایشان کرده خواهد شد.

12 و اما قوم من، کودکان بر ایشان ظلم می کنند و زنان بر ایشان حکمرانی می نمایند. ای قوم من، راهنمایان شما گمراه کنندگانند و طریق راههای شما را خراب می کنند.

13 خداوند برای محاجه برخاسته و به جهت داوری قومها ایستاده است.

14 خداوند با مشایخ قوم خود و سروران ایشان به محاکمه درخواهد آمد، زیرا شما هستید که تاکستانها را خورده اید و غارت فقیران در خانه های شما است.

15 خداوند یهوه صبایوت می گوید: «شما را چه شده است که قوم مرا می کوبید و رویهای فقیران را خرد می نمایید؟»

16 و خداوند می گوید: «از این جهت که دختران صهیون متکبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه می روند و به ناز می خرامند و به پایهای خویش خلخالها را به صدا می آورند.»

17 بنابراین خداوند فرق سر دختران صهیون را کل خواهد ساخت و خداوند عورت ایشان را برهنه خواهد نمود.

18 و در آن روز خداوند زینت خلخالها و پیشانی بندها و هلالها را دور خواهد کرد.

19 و گوشواره ها و دستبندها و روبندها را،

20 و دستارها و زنجیرها و کمربندها و عطردانها و تعویذها را،

21 و انگشترها و حلقه های بینی را،

22 و رخوت نفیسه و رداها و شالها و کیسه ها را،

23 و آینه ها و کتان نازک و عمامه ها و برقعها را.

24 و واقع می شود که به عوض عطریات، عفونت خواهد شد و به عوض کمربند، ریسمان و به عوض مویهای بافته ، کلی و به عوض سینه بند، زنار پلاس و به عوض زیبایی ، سوختگی خواهد بود.

25 مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد.

26 و دروازه های وی ناله و ماتم خواهند کرد، و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست.

4

1 و در آن روز هفت زن به یک مرد متمسک شده، خواهند گفت: «نان خود را خواهیم خورد و رخت خود را خواهیم پوشید، فقط نام تو بر ما خوانده شود و عار ما را بردار.»

2 در آن روز شاخه خداوند زیبا و جلیل و میوه زمین به جهت ناجیان اسرائیل فخر و زینت خواهد بود.

3 و واقع می شود که هرکه در صهیون باقی ماند و هر که در اورشلیم ترک شود، مقدس خوانده خواهد شد یعنی هرکه در اورشلیم در دفتر حیات مکتوب باشد.

4 هنگامی که خداوند چرک دختران صهیون را بشوید و خون اورشلیم را به روح انصاف و روح سوختگی را از میانش رفع نماید،

5 خداوند بر جمیع مساکن کوه صهیون و بر محفلهایش ابر و دود در روز و درخشندگی آتش مشتعل در شب خواهد آفرید، زیرا که بر تمامی جلال آن پوششی خواهد بود.

6 و در وقت روز سایه بانی به جهت سایه از گرما و به جهت ملجاء و پناهگاه از طوفان و باران خواهد بود.

5

1 سرود محبوب خود را درباره تاکستانش برای محبوب خود بسرایم. محبوب من تاکستانی در تلی بسیار بارور داشت،

2 و آن را کنده از سنگها پاک کرده و مو بهترین در آن غرس نمود و برجی در میانش بنا کرد و چرخشتی نیز در آن کند. پس منتظر می بود تا انگور بیاورد؛ اما انگور بد آورد.

3 پس اﻵن ای ساکنان اورشلیم و مردان یهودا، در میان من و تاکستان من حکم کنید.

4 برای تاکستان من دیگر چه توان کرد که در آن نکردم؟ پس چون منتظر بودم که انگور بیاورد، چرا انگور بد آورد؟

5 لهذا اﻵن شما را اعلام می نمایم که من به تاکستان خود چه خواهم کرد. حصارش را برمی دارم و چراگاه خواهد شد؛ و دیوارش را منهدم می سازم و پایمال خواهد گردید.

6 و آن را خراب می کنم که نه پازش و نه کنده خواهد شد و خار و خس در آن خواهد رویید، و ابرها را امر می فرمایم که بر آن باران نباراند.

7 زیرا که تاکستان یهوه صبایوت خاندان اسرائیل است و مردان یهودا نهال شادمانی او می باشند. و برای انصاف انتظار کشید و اینک تعدی و برای عدالت و اینک فریاد شد.

8 وای بر آنانی که خانه را به خانه ملحق و مزرعه را به مزرعه ملصق سازند تا مکانی باقی نماند. و شما در میان زمین به تنهایی ساکن می شوید.

9 یهوه صبایوت در گوش من گفت: «به درستی که خانه های بسیار خراب خواهد شد، و خانه های بزرگ و خوشنما غیرمسکون خواهد گردید.

10 زیرا که ده جفت گاو زمین یک بت خواهد آورد و یک حومر تخم یک ایفه خواهد داد.»

11 وای بر آنانی که صبح زود برمی خیزند تا در پی مسکرات بروند، و شب دیر می نشینند تا شراب ایشان را گرم نماید

12 و در بزمهای ایشان عود و بربط و دف و نای و شراب می باشد. اما به فعل خداوند نظر نمی کنند و به عمل دستهای وی نمی نگرند.

13 بنابراین قوم من به سبب عدم معرفت اسیر شده اند و شریفان ایشان گرسنه و عوام ایشان از تشنگی خشک گردیده.

14 از این سبب هاویه حرص خود را زیاد کرده و دهان خویش را بی حد باز نموده است و جلال و جمهور و شوکت ایشان و هر که در ایشان شادمان باشد در آن فرو می رود.

15 و مردم خم خواهند شد و مردان ذلیل خواهند گردید و چشمان متکبران پست خواهد شد.

16 و یهوه صبایوت به انصاف متعال خواهد بود و خدای قدوس به عدالت تقدیس کرده خواهد شد.

17 آنگاه بره های (غربا) در مرتعهای ایشان خواهند چرید و غریبان ویرانه های پرواریهای ایشان را خواهند خورد.

18 وای برآنانی که عصیان را به ریسمانهای بطالت و گناه را گویا به طناب ارابه می کشند.

19 و می گویند باشد که او تعجیل نموده، کار خود را بشتاباند تا آن را ببینیم. و مقصود قدوس اسرائیل نزدیک شده، بیاید تا آن را بدانیم.

20 وای بر آنانی که بدی را نیکویی و نیکویی را بدی می نامند، که ظلمت را به جای نور و نور را به جای ظلمت می گذارند، و تلخی را به جای شیرینی و شیرینی را به جای تلخی می نهند.

21 وای برآنانی که در نظر خود حکیمند، و پیش روی خود فهیم می نمایند.

22 وای بر آنانی که برای نوشیدن شراب زورآورند، و به جهت ممزوج ساختن مسکرات مردان قوی می باشند.

23 که شریران را برای رشوه عادل می شمارند، و عدالت عادلان را از ایشان برمی دارند.

24 بنابراین به نهجی که شراره آتش کاه را می خورد و علف خشک در شعله می افتد، همچنان ریشه ایشان عفونت خواهد شد و شکوفه ایشان مثل غبار برافشانده خواهد گردید. چونکه شریعت یهوه صبایوت را ترک کرده، کلام قدوس اسرائیل را خوار شمرده اند.

25 بنابراین خشم خداوند بر قوم خود مشتعل شده و دست خود را بر ایشان دراز کرده، ایشان را مبتلا ساخته است. و کوهها بلرزیدند و لاشهای ایشان در میان کوچه ها مثل فضلات گردیده اند. با وجود این همه ، غضب او برنگردید و دست وی تا کنون دراز است.

26 و علمی به جهت امتهای بعید برپا خواهد کرد. و از اقصای زمین برای ایشان صفیر خواهد زد. و ایشان تعجیل نموده، بزودی خواهند آمد،

27 و درمیان ایشان احدی خسته و لغزش خورنده نخواهد بود و احدی نه پینگی خواهد زد و نه خواهد خوابید. و کمربند کمر احدی از ایشان باز نشده، دوال نعلین احدی گسیخته نخواهد شد.

28 که تیرهای ایشان، تیز و تمامی کمانهای ایشان، زده شده است. سمهای اسبان ایشان مثل سنگ خارا و چرخهای ایشان مثل گردباد شمرده خواهد شد.

29 غرش ایشان مثل شیر ماده و مانند شیران ژیان غرش خواهند کرد و ایشان نعره خواهند زد و صید را گرفته ، بسلامتی خواهند برد و رهاننده ای نخواهد بود.

30 و در آن روز بر ایشان مثل شورش دریا شورش خواهند کرد. و اگر کسی به زمین بنگرد، اینک تاریکی و تنگی است و نور در افلاک آن به ظلمت مبدل شده است.

6

1 در سالی که عزیا پادشاه مرد، خداوند را دیدم که بر کرسی بلند و عالی نشسته بود، و هیکل از دامنهای وی پر بود.

2 و سرافین بالای آن ایستاده بودند که هر یک از آنها شش بال داشت، و با دو از آنها روی خود را می پوشانید و با دو پایهای خود را می پوشانید و با دو پرواز می نمود.

3 و یکی دیگری را صدا زده، می گفت: «قدوس قدوس قدوس یهوه صبایوت، تمامی زمین از جلال او مملو است.»

4 و اساس آستانه از آواز او که صدا می زد می لرزید و خانه از دود پر شد.

5 پس گفتم :«وای بر من که هلاک شده ام زیرا که مرد ناپاک لب هستم و در میان قوم ناپاک لب ساکنم و چشمانم یهوه صبایوت پادشاه را دیده است.»

6 آنگاه یکی از سرافین نزد من پرید و در دست خود اخگری که با انبر از روی مذبح گرفته بود، داشت.

7 و آن را بر دهانم گذارده، گفت که «اینک این لبهایت را لمس کرده است و عصیانت رفع شده و گناهت کفاره گشته است.»

8 آنگاه آواز خداوند را شنیدم که می گفت: «که را بفرستم و کیست که برای ما برود؟» گفتم: «لبیک مرا بفرست.»

9 گفت: «برو و به این قوم بگو البته خواهید شنید، اما نخواهید فهمید و هرآینه خواهید نگریست اما درک نخواهید کرد.

10 دل این قوم را فربه ساز و گوشهای ایشان را سنگین نما و چشمان ایشان را ببند، مبادا با چشمان خود ببینند و با گوشهای خود بشنوند و با دل خود بفهمند و بازگشت نموده، شفا یابند.»

11 پس من گفتم: «ای خداوند تا به کی ؟» او گفت: «تا وقتی که شهرها ویران گشته ، غیر مسکون باشد و خانه ها بدون آدمی و زمین خراب و ویران شود.

12 و خداوند مردمان را دور کند و در میان زمین خرابیهای بسیار شود.

13 اما باز عشری در آن خواهد بود و آن نیز بار دیگر تلف خواهد گردید. مثل درخت بلوط و چنار که چون قطع می شود، کنده آنها باقی می ماند، همچنان ذریت مقدس کنده آن خواهد بود.»

7

1 و در ایام آحاز بن یوتام بن عزیا پادشاه یهودا، واقع شد که رصین، پادشاه آرام و فقحبن رملیا، پادشاه اسرائیل، بر اورشلیم برآمدند تا با آن جنگ نمایند، اما نتوانستند آن را فتح نمایند.

2 و به خاندان داود خبر داده، گفتند که ارام در افرایم اردو زده اند، و دل او و دل مردمانش بلرزید به طوری که درختان جنگل از باد می لرزد.

3 آنگاه خداوند به اشعیا گفت: «تو با پسر خود شآریاشوب به انتهای قنات برکه فوقانی به راه مزرعه گازر به استقبال آحاز بیرون شو.».

4 و وی را بگو: باحذر و آرام باش مترس و دلت ضعیف نشود از این دو دم مشعل دودافشان، یعنی از شدت خشم رصین و ارام و پسر رملیا.

5 زیرا که ارام با افرایم و پسر رملیا برای ضرر تو مشورت کرده، می گویند:

6 بر یهودا برآییم و آن را محاصره کرده، به جهت خویشتن تسخیر نماییم و پسر طبئیل را در آن به پادشاهی نصب کنیم.»

7 خداوند یهوه چنین می گوید که «این بجا آورده نمی شود و واقع نخواهد گردید.

8 زیرا که سر ارام، دمشق و سر دمشق، رصین است و بعد از شصت و پنج سال افرایم شکسته می شود به طوری که دیگر قومی نخواهد بود.

9 و سر افرایم سامره و سر سامره پسر رملیا است و اگر باور نکنید هرآینه ثابت نخواهید ماند.»

10 و خداوند بار دیگر آحاز را خطاب کرده، گفت:

11 «آیتی به جهت خود از یهوه خدایت بطلب. آن را یا از عمقها بطلب یا از اعلی ' علیین بالا.»

12 آحاز گفت: «نمی طلبم و خداوند را امتحان نخواهم نمود.»

13 گفت: «ای خاندان داود بشنوید! آیا شما را چیزی سهل است که مردمان را بیزار کنید بلکه می خواهید خدای مرا نیز بیزار کنید.

14 بنابراین خود خداوند به شما آیتی خواهد داد: اینک باکره حامله شده، پسری خواهد زایید و نام او را عمانوئیل خواهد خواند.

15 کره و عسل خواهد خورد تا آنکه ترک کردن بدی و اختیار کردن خوبی را بداند.

16 زیرا قبل از آنکه پسر، ترک نمودن بدی و اختیار کردن خوبی را بداند، زمینی که شما از هر دو پادشاه آن می ترسید، متروک خواهد شد.

17 خداوند بر تو و بر قومت و بر خاندان پدرت ایامی را خواهد آورد که از ایامی که افرایم از یهودا جدا شد تا حال نیامده باشد یعنی پادشاه آشور را.»

18 و در آن روز واقع خواهد شد که خداوند برای مگسهایی که به کناره های نهرهای مصرند و زنبورهایی که در زمین آشورند صفیر خواهد زد.

19 و تمامی آنها برآمده، در وادیهای ویران و شکافهای صخره و بر همه بوته های خاردار و بر همه مرتعها فرود خواهند آمد.

20 و در آن روز خداوند به واسطه استره ای که از ماورای نهر اجیر می شود یعنی به واسطه پادشاه آشور، موی سر و موی پایها را خواهد تراشید و ریش هم سترده خواهد شد.

21 و در آن روز واقع خواهد شد که شخصی یک گاو جوان و دو گوسفند زنده نگاه خواهد داشت.

22 و از فراوانی شیری که می دهند کره خواهد خورد زیرا هرکه درمیان زمین باقی ماند، خوراکش کره و عسل خواهد بود.

23 و در آن روز هر مکانی که هزار مو به جهت هزار پاره نقره داده می شد، پر از خار و خس خواهد بود.

24 با تیرها و کمانها مردم به آنجا خواهند آمد زیرا که تمامی زمین پر از خار و خس خواهد شد.

25 و جمیع کوههایی که با بیل کنده می شد، از ترس خار و خس به آنجا نخواهند آمد بلکه گاوان را به آنجا خواهند فرستاد و گوسفندان آن را پایمال خواهند کرد.

8

1 و خداوند مرا گفت: «لوحی بزرگ به جهت خود بگیر و بر آن با قلم انسان برای مهیر شلال حاش بز بنویس.

2 و من شهود امین یعنی اوریای کاهن و زکریا ابن یبرکیا را به جهت خود برای شهادت می گیرم.»

3 پس من به نبیه نزدیکی کردم و او حامله شده، پسری زایید. آنگاه خداوند به من گفت: «او را مهیر شلال حاش بز بنام،

4 زیرا قبل از آنکه طفل بتواند ای پدرم و ای مادرم بگوید، اموال دمشق و غنیمت سامره را پیش پادشاه آشور به یغما خواهند برد.»

5 و خداوند بار دیگر مرا باز خطاب کرده، گفت:

6 «چونکه این قوم آبهای شیلوه را که به ملایمت جاری می شود خوار شمرده، از رصین و پسر رملیا مسرور شده اند،

7 بنابراین اینک خداوند آبهای زورآور بسیار نهر یعنی پادشاه آشور و تمامی حشمت او را بر ایشان برخواهد آورد و او از جمیع جویهای خود برخواهد آمد و از تمامی کناره های خویش سرشار خواهد شد،

8 و بر یهودا تجاوز نموده، سیلان کرده، عبور خواهد نمود تا آنکه به گردنها برسد و بالهای خود را پهن کرده، طول و عرض ولایتت را ای عمانوئیل پر خواهد ساخت.»

9 به هیجان آیید ای قومها و شکست خواهید یافت و گوش گیرید ای اقصای زمین و کمر خود را ببندید و شکست خواهید یافت. کمر خود را ببندید و شکست خواهید یافت.

10 با هم مشورت کنید و باطل خواهد شد و سخن گویید و بجا آورده نخواهد شد زیرا خدا با ما است.

11 چونکه خداوند با دست قوی به من چنین گفت و مرا تعلیم داد که به راه این قوم سلوک ننمایم و گفت:

12 «هرآنچه را که این قوم فتنه می نامند، شما آن را فتنه ننامید و از ترس ایشان ترسان و خائف مباشید.

13 یهوه صبایوت را تقدیس نمایید و او ترس و خوف شما باشد.

14 و او (برای شما) مکان مقدس خواهد بود اما برای هر دو خاندان اسرائیل سنگ مصادم و صخره لغزش دهنده و برای ساکنان اورشلیم دام و تله.

15 و بسیاری از ایشان لغزش خورده، خواهند افتاد و شکسته شده و بدام افتاده، گرفتار خواهند گردید.»

16 شهادت را به هم بپیچ و شریعت را در شاگردانم مختوم ساز.

17 و من برای خداوند که روی خود را از خاندان یعقوب مخفی می سازد انتظار کشیده، امیدوار او خواهم بود.

18 اینک من و پسرانی که خداوند به من داده است، از جانب یهوه صبایوت که در کوه صهیون ساکن است به جهت اسرائیل آیات و علامات هستیم.

19 و چون ایشان به شما گویند که از اصحاب اجنه و جادوگرانی که جیک جیک و زمزم می کنند سؤال کنید، (گویید) «آیا قوم از خدای خود سؤال ننمایند و آیا از مردگان به جهت زندگان سؤال باید نمود؟»

20 به شریعت و شهادت (توجه نمایید) واگر موافق این کلام سخن نگویند، پس برای ایشان روشنایی نخواهد بود.

21 و با عسرت و گرسنگی در آن خواهند گشت و هنگامی که گرسنه شوند خویشتن را مشوش خواهند ساخت و پادشاه و خدای خود را لعنت کرده، به بالا خواهند نگریست.

22 و به زمین نظر خواهند انداخت و اینک تنگی و تاریکی و ظلمت پریشانی خواهد بود و به تاریکی غلیظ رانده خواهند شد.

9

1 لیکن برای او که در تنگی می بود، تاریکی نخواهد شد. در زمان پیشین زمین زبولون و زمین نفتالی را ذلیل ساخت، اما در زمان آخر آن را به راه دریا به آن طرف اردن در جلیل امتها محترم خواهد گردانید.

2 قومی که در تاریکی سالک می بودند، نور عظیمی خواهند دید و بر ساکنان زمین سایه موت نور ساطع خواهد شد.

3 تو قوم را بسیار ساخته، شادی ایشان را زیاد گردانیدی. به حضور تو شادی خواهند کرد مثل شادمانی وقت درو و مانند کسانی که در تقسیم نمودن غنیمت وجد می نمایند.

4 زیرا که یوغ بار او را و عصای گردنش یعنی عصای جفا کننده وی را شکستی چنانکه در روز مدیان کردی.

5 زیرا همه اسلحه مسلحان در غوغا است و رخوت ایشان به خون آغشته است، اما برای سوختن و هیزم آتش خواهند بود.

6 زیرا که برای ما ولدی زاییده و پسری به ما بخشیده شد و سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب و مشیر و خدای قدیر و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده خواهد شد.

7 ترقی سلطنت و سلامتی او را بر کرسی داود و بر مملکت وی انتها نخواهد بود تا آن را به انصاف و عدالت از اﻵن تا ابداﻵباد ثابت و استوار نماید. غیرت یهوه صبایوت این را بجا خواهد آورد.

8 خداوند کلامی نزد یعقوب فرستاد و آن بر اسرائیل واقع گردید.

9 و تمامی قوم خواهند دانست یعنی افرایم و ساکنان سامره که از غرور و تکبر دل خود می گویند:

10 «خشتها افتاده است اما با سنگهای تراشیده بنا خواهیم نمود؛ چوبهای افراغ در هم شکست اما سرو آزاد بجای آنها می گذاریم.»

11 بنابراین خداوند دشمنان رصین را بضد او خواهد برافراشت و خصمان او را خواهد برانگیخت.

12 ارامیان را از مشرق و فلسطینیان را از مغرب و ایشان اسرائیل را با دهان گشوده خواهند خورد. اما با این همه ، خشم او برگردانیده نشده و دست او هنوز دراز است.

13 و این قوم بسوی زننده خودشان بازگشت ننموده و یهوه صبایوت را نطلبیده اند.

14 بنابراین خداوند سر و دم و نخل و نی را از اسرائیل در یک روز خواهد برید.

15 مرد پیر و مرد شریف سر است و نبی ای که تعلیم دروغ می دهد، دم می باشد.

16 زیرا که هادیان این قوم ایشان را گمراه می کنند و پیروان ایشان بلعیده می شوند.

17 از این سبب خداوند از جوانان ایشان مسرور نخواهد شد و بر یتیمان و بیوه زنان ایشان ترحم نخواهد نمود. چونکه جمیع ایشان منافق و شریرند و هر دهانی به حماقت متکلم می شود با اینهمه غضب او برگردانیده نشده و دست او هنوز دراز است.

18 زیرا که شرارت مثل آتش می سوزاند و خار و خس را می خورد، و در بوته های جنگل افروخته شده، دود غلیظ پیچان می شود.

19 از غضب یهوه صبایوت زمین سوخته شده است و قوم، هیزم آتش گشته اند و کسی بر برادر خود شفقت ندارد.

20 از جانب راست می ربایند و گرسنه می مانند و از طرف چپ می خورند و سیر نمی شوند و هرکس گوشت بازوی خود را می خورد.

21 منسی افرایم را و افرایم منسی را و هر دوی ایشان بضد یهودا متحد می شوند. با اینهمه غضب او برگردانیده نشده و دست او هنوز دراز است.

10

1 وای بر آنانی که احکام غیر عادله را جاری می سازند و کاتبانی که ظلم را مرقوم می دارند،

2 تا مسکینان را از داوری منحرف سازند و حق فقیران قوم مرا بربایند تا آنکه بیوه زنان غارت ایشان بشوند و یتیمان را تاراج نمایند.

3 پس در روز بازخواست در حینی که خرابی از دور می آید، چه خواهید کرد و بسوی که برای معاونت خواهید گریخت و جلال خود را کجا خواهید انداخت؟

4 غیر از آنکه زیر اسیران خم شوند و زیر کشتگان بیفتند. با اینهمه غضب او برگردانیده نشده و دست او هنوز دراز است.

5 وای بر آشور که عصای غضب من است و عصایی که در دست ایشان است خشم من می باشد.

6 او را بر امت منافق می فرستم و نزد قوم مغضوب خود مامور می دارم، تا غنیمتی بربایند و غارتی ببرند و ایشان را مثل گل کوچه ها پایمال سازند.

7 اما او چنین گمان نمی کند و دلش بدینگونه قیاس نمی نماید، بلکه مراد دلش این است که امتهای بسیار را هلاک و منقطع بسازد.

8 زیرا می گوید آیا سرداران من جمیعا پادشاه نیستند؟

9 آیا کلنو مثل کرکمیش نیست و آیا حمات مثل ارفاد نی ، و آیا سامره مانند دمشق نمی باشد،

10 چنانکه دست من بر ممالک بتها استیلا یافت؟ و بتهای تراشیده آنها از بتهای اورشلیم و سامره بیشتر بودند؟

11 پس آیا به نهجی که به سامره و بتهایش عمل نمودم به اورشلیم و بتهایش چنین عمل نخواهم نمود؟

12 و واقع خواهد شد بعد از آنکه خداوند تمامی کار خود را با کوه صهیون و اورشلیم به انجام رسانیده باشد که من از ثمره دل مغرور پادشاه آشور و از فخر چشمان متکبر وی انتقام خواهم کشید.

13 زیرا می گوید: «به قوت دست خود و به حکمت خویش چونکه فهیم هستم این را کردم و حدود قومها را منتقل ساختم و خزاین ایشان را غارت نمودم و مثل جبار سروران ایشان را به زیر انداختم.

14 و دست من دولت قومها را مثل آشیانه ای گرفته است و به طوری که تخمهای متروک را جمع کنند، من تمامی زمین را جمع کردم. و کسی نبود که بال را بجنباند یا دهان خود را بگشاید یا جک جک بنماید.»

15 آیا تبر بر کسی که به آن می شکند فخر خواهد نمود یا اره بر کسی که آن را می کشد افتخار خواهد کرد، که گویا عصا بلند کننده خود را بجنباند یا چوب دست آنچه را که چوب نباشد بلند نماید؟

16 بنابراین خداوند یهوه صبایوت بر فربهان او لاغری خواهد فرستاد و زیر جلال او سوختنی مثل سوختن آتش افروخته خواهد شد.

17 و نور اسرائیل نار و قدوس وی شعله خواهد شد، و در یکروز خار و خسش را سوزانیده، خواهد خورد.

18 و شوکت جنگل و بستان او هم روح و هم بدن را تباه خواهد ساخت و مثل گداختن مریض خواهد شد.

19 و بقیه درختان و جنگلش قلیل العدد خواهد بود که طفلی آنها را ثبت تواند کرد.

20 و در آن روز واقع خواهد شد که بقیه اسرائیل و ناجیان خاندان یعقوب بار دیگر بر زننده خودشان اعتماد نخواهند نمود، بلکه بر خداوند که قدوس اسرائیل است به اخلاص اعتماد خواهند نمود.

21 و بقیه ای یعنی بقیه یعقوب بسوی خدای قادر مطلق بازگشت خواهند کرد.

22 زیرا هرچند قوم تو اسرائیل مثل ریگ دریا باشند، فقط از ایشان بقیتی بازگشت خواهند نمود. هلاکتی که مقدر است به عدالت مجرا خواهد شد،

23 زیرا خداوند یهوه صبایوت هلاکت و تقدیری در میان تمام زمین به عمل خواهد آورد.

24 بنابراین خداوند یهوه صبایوت چنین می گوید: «ای قوم من که در صهیون ساکنید از آشور مترسید، اگر چه شما را به چوب بزند و عصای خود را مثل مصریان بر شما بلند نماید.

25 زیرا بعد از زمان بسیار کمی ، غضب تمام خواهد شد و خشم من برای هلاکت ایشان خواهد بود.»

26 و یهوه صبایوت تازیانه ای بر وی خواهد برانگیخت چنانکه در کشتار مدیان بر صخره غراب. و عصای او بر دریا خواهد بود و آن را بلند خواهد کرد به طوری که بر مصریان کرده بود.

27 و در آن روز واقع خواهد شد که بار او از دوش تو و یوغ او از گردن تو رفع خواهد شد و یوغ از فربهی گسسته خواهد شد.

28 او به عیات رسید و از مجرون گذشت و در مکماش اسباب خود را گذاشت.

29 از معبر عبور کردند و در جبع منزل گزیدند، اهل رامه هراسان شدند و اهل جبعه شاؤل فرار کردند.

30 ای دختر جلیم به آواز خود فریاد برآور! ای لیشه و ای عناتوت فقیر گوش ده!

31 مدمینه فراری شدند و ساکنان جیبیم گریختند.

32 همین امروز در نوب توقف می کند و دست خود را بر جبل دختر صهیون و کوه اورشلیم دراز می سازد.

33 اینک خداوند یهوه صبایوت شاخه ها را با خوف قطع خواهد نمود و بلند قدان بریده خواهند شد و مرتفعان پست خواهند گردید،

34 و بوته های جنگل به آهن بریده خواهد شد و لبنان به دست جباران خواهد افتاد.

11

1 و نهالی از تنه یسی بیرون آمده، شاخه ای از ریشه هایش خواهد شکفت.

2 و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت، یعنی روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوت و روح معرفت و ترس خداوند.

3 و خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد کرد و بر وفق سمع گوشهای خویش تنبیه نخواهد نمود.

4 بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین براستی حکم خواهد نمود. و جهان را به عصای دهان خویش زده، شریران را به نفخه لبهای خود خواهد کشت.

5 و کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت.

6 و گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و پرواری با هم، و طفل کوچک آنها را خواهد راند.

7 و گاو با خرس خواهد چرید و بچه های آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد.

8 و طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد و طفل از شیر باز داشته شده دست خود را بر خانه افعی خواهد گذاشت.

9 و در تمامی کوه مقدس من ضرر و فسادی نخواهند کرد زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی که دریا را می پوشاند.

10 و در آن روز واقع خواهد شد که ریشه یسی به جهت علم قومها برپا خواهد شد و امتها آن را خواهند طلبید و سلامتی او با جلال خواهد بود.

11 و در آن روز واقع خواهد گشت که خداوند بار دیگر دست خود را دراز کند تا بقیه قوم خویش را که از آشور و مصر و فتروس و حبش و عیلام و شنعار و حمات و از جزیره های دریا باقی مانده باشند باز آورد.

12 و به جهت امتها علمی برافراشته ، رانده شدگان اسرائیل را جمع خواهد کرد، و پراکندگان یهودا را از چهار طرف جهان فراهم خواهد آورد.

13 و حسد افرایم رفع خواهد شد و دشمنان یهودا منقطع خواهند گردید. افرایم بر یهودا حسد نخواهد برد و یهودا افرایم را دشمنی نخواهد نمود.

14 و به جانب مغرب بر دوش فلسطینیان پریده، بنی مشرق را با هم غارت خواهند نمود. و دست خود را بر ادوم و موآب دراز کرده، بنی عمون ایشان را اطاعت خواهند کرد.

15 و خداوند زبانه دریای مصر را تباه ساخته ، دست خود را با باد سوزان بر نهر دراز خواهد کرد، و آن را با هفت نهرش خواهد زد و مردم را با کفش به آن عبور خواهد داد.

16 و به جهت بقیه قوم او که از آشور باقی مانده باشند، شاه راهی خواهد بود، چنانکه به جهت اسرائیل در روز برآمدن ایشان از زمین مصر بود.

12

1 و در آن روز خواهی گفت که «ای خداوند تو را حمد می گویم زیرا به من غضبناک بودی، اما غضبت برگردانیده شده، مرا تسلی می دهی.

2 اینک خدا نجات من است بر او توکل نموده، نخواهم ترسید. زیرا یاه یهوه قوت و تسبیح من است و نجات من گردیده است.»

3 بنابراین با شادمانی از چشمه های نجات آب خواهید کشید.

4 و در آن روز خواهید گفت: « خداوند را حمد گویید و نام او را بخوانید و اعمال او را در میان قومها اعلام کنید و ذکر نمایید که اسم او متعال می باشد.

5 برای خداوند بسرایید زیرا کارهای عظیم کرده است و این در تمامی زمین معروف است.

6 ای ساکنه صهیون صدا را برافراشته ، بسرای زیرا قدوس اسرائیل در میان تو عظیم است.»

13

1 وحی درباره بابل که اشعیا ابن آموص آن را دید.

2 علمی بر کوه خشک برپا کنید و آواز به ایشان بلند نمایید، با دست اشاره کنید تا به درهای نجبا داخل شوند.

3 من مقدسان خود را مامور داشتم و شجاعان خویش یعنی آنانی را که در کبریای من وجد می نمایند به جهت غضبم دعوت نمودم.

4 آواز گروهی در کوه ها مثل آواز خلق کثیر. آواز غوغای ممالک امتها که جمع شده باشند. یهوه صبایوت لشکر را برای جنگ سان می بیند.

5 ایشان از زمین بعید و از کرانه های آسمان می آیند. یعنی خداوند با اسلحه غضب خود تا تمامی جهان را ویران کند.

6 ولوله کنید زیرا که روز خداوند نزدیک است، مثل هلاکتی از جانب قادر مطلق می آید.

7 از این جهت همه دستها سست می شود و دلهای همه مردم گداخته می گردد.

8 و ایشان متحیر شده، المها و دردهای زه بر ایشان عارض می شود، مثل زنی که می زاید درد می کشند. بر یکدیگر نظر حیرت می اندازند و رویهای ایشان رویهای شعله ور می باشد.

9 اینک روز خداوند با غضب و شدت خشم و ستم کیشی می آید، تا جهان را ویران سازد و گناهکاران را از میانش هلاک نماید.

10 زیرا که ستارگان آسمان و برجهایش روشنایی خود را نخواهند داد. و آفتاب در وقت طلوع خود تاریک خواهد شد و ماه روشنایی خود را نخواهد تابانید.

11 و من ربع مسکون را به سبب گناه و شریران را به سبب عصیان ایشان سزا خواهم داد، و غرور متکبران را تباه خواهم ساخت و تکبر جباران را به زیر خواهم انداخت.

12 و مردم را از زر خالص و انسان را از طلای اوفیر کمیابتر خواهم گردانید.

13 بنابراین آسمان را متزلزل خواهم ساخت و زمین از جای خود متحرک خواهد شد. در حین غضب یهوه صبایوت و در روز شدت خشم او.

14 و مثل آهوی رانده شده و مانند گلهای که کسی آن را جمع نکند خواهند بود. و هرکس به سوی قوم خود توجه خواهد نمود و هر شخص به زمین خویش فرار خواهد کرد.

15 و هرکه یافت شود با نیزه زده خواهد شد و هرکه گرفته شود با شمشیر خواهد افتاد.

16 اطفال ایشان نیز در نظر ایشان به زمین انداخته شوند و خانه های ایشان غارت شود و زنان ایشان بی عصمت گردند.

17 اینک من مادیان را بر ایشان خواهم برانگیخت که نقره را به حساب نمی آورند و طلا را دوست نمی دارند.

18 و کمانهای ایشان جوانان را خرد خواهد کرد. و بر ثمره رحم ترحم نخواهند نمود و چشمان ایشان بر اطفال شفقت نخواهد کرد.

19 و بابل که جلال ممالک و زینت فخر کلدانیان است، مثل واژگون ساختن خدا سدوم و عموره را خواهد شد.

20 و تا به ابد آباد نخواهد شد و نسلا بعد نسل مسکون نخواهد گردید. و اعراب در آنجا خیمه نخواهند زد و شبانان گله ها را در آنجا نخواهند خوابانید.

21 بلکه وحوش صحرا در آنجا خواهند خوابید و خانه های ایشان از بومها پر خواهد شد. شترمرغ در آنجا ساکن خواهد شد و غولان در آنجا رقص خواهند کرد،

22 و شغالها در قصرهای ایشان و گرگها در کوشکهای خوشنما صدا خواهند زد و زمانش نزدیک است که برسد و روزهایش طول نخواهد کشید.

14

1 زیرا خداوند بر یعقوب ترحم فرموده، اسرائیل را بار دیگر خواهد برگزید و ایشان را در زمینشان آرامی خواهد داد. و غربا با ایشان ملحق شده، با خاندان یعقوب ملصق خواهند گردید.

2 و قومها ایشان را برداشته، به مکان خودشان خواهند آورد. و خاندان اسرائیل ایشان را در زمین خداوند برای بندگی و کنیزی، مملوک خود خواهند ساخت. و اسیر کنندگان خود را اسیر کرده، بر ستمکاران خویش حکمرانی خواهند نمود.

3 و در روزی که خداوند تو را از الم و اضطرابت و بندگی سخت که بر تو می نهادند خلاصی بخشد، واقع خواهد شد

4 که این مثل را بر پادشاه بابل زده، خواهی گفت: چگونه آن ستمکار تمام شد و آن جور پیشه چگونه فانی گردید!

5 خداوند عصای شریران و چوگان حاکمان را شکست.

6 آنکه قومها را به خشم با صدمه متوالی می زد و بر امتها به غضب با جفای بیحد حکمرانی می نمود،

7 تمامی زمین آرام شده و ساکت گردیده اند و به آواز بلند ترنم می نمایند.

8 صنوبرها نیز و سروهای آزاد لبنان درباره تو شادمان شده، می گویند: «از زمانی که تو خوابیده ای قطع کننده ای بر ما برنیامده است.»

9 هاویه از زیر برای تو متحرک است تا چون بیایی تو را استقبال نماید، و مردگان یعنی جمیع بزرگان زمین را برای تو بیدار می سازد، و جمیع پادشاهان امتها را از کرسیهای ایشان برمی دارد.

10 جمیع اینها تو را خطاب کرده، می گویند: «آیا تو نیز مثل ما ضعیف شده ای و مانند ما گردیده ای؟»

11 جلال تو و صدای بربطهای تو به هاویه فرود شده است. کرمها زیر تو گسترانیده شده و مورها تو را می پوشانند.

12 ای زهره دختر صبح چگونه از آسمان افتاده ای؟ ای که امتها را ذلیل می ساختی چگونه به زمین افکنده شده ای؟

13 و تو در دل خود می گفتی : «به آسمان صعود نموده، کرسی خود را بالای ستارگان خدا خواهم افراشت، و بر کوه اجتماع در اطراف شمال جلوس خواهم نمود.

14 بالای بلندیهای ابرها صعود کرده، مثل حضرت اعلی خواهم شد.»

15 لکن به هاویه به اسفلهای حفره فرود خواهی شد.

16 آنانی که تو را بینند بر تو چشم دوخته و در تو تامل نموده، خواهند گفت: «آیا این آن مرد است که جهان را متزلزل و ممالک را مرتعش می ساخت؟

17 که ربع مسکون را ویران می نمود و شهرهایش را منهدم می ساخت و اسیران خود را به خانه های ایشان رها نمی کرد؟»

18 همه پادشاهان امتها جمیعا هر یک در خانه خود با جلال می خوابند.

19 اما تو از قبر خود بیرون افکنده می شوی و مثل شاخه مکروه و مانند لباس کشتگانی که با شمشیر زده شده باشند، که به سنگهای حفره فرو می روند و مثل لاشه پایمال شده.

20 با ایشان در دفن متحد نخواهی بود چونکه زمین خود را ویران کرده، قوم خویش را کشته ای. ذریت شریران تا به ابد مذکور نخواهند شد.

21 برای پسرانش به سبب گناه پدران ایشان قتل را مهیا سازید، تا ایشان برنخیزند و در زمین تصرف ننمایند و روی ربع مسکون را از شهرها پر نسازند.

22 و یهوه صبایوت می گوید: «من به ضدایشان خواهم برخاست.» و خداوند می گوید: «اسم و بقیه را و نسل و ذریت را از بابل منقطع خواهم ساخت.

23 و آن را نصیب خارپشتها و خلابهای آب خواهم گردانید و آن را با جاروب هلاکت خواهم رفت.» یهوه صبایوت می گوید.

24 یهوه صبایوت قسم خورده، می گوید: «یقینا به طوری که قصد نموده ام همچنان واقع خواهد شد. و به نهجی که تقدیر کرده ام همچنان بجا آورده خواهد گشت.

25 و آشور را در زمین خودم خواهم شکست و او را بر کوههای خویش پایمال خواهم کرد. و یوغ او از ایشان رفع شده، بار وی از گردن ایشان برداشته خواهد شد.»

26 تقدیری که بر تمامی زمین مقدر گشته ، این است. و دستی که بر جمیع امتها دراز شده، همین است.

27 زیرا که یهوه صبایوت تقدیر نموده است، پس کیست که آن را باطل گرداند؟ و دست اوست که دراز شده است پس کیست که آن را برگرداند؟

28 در سالی که آحاز پادشاه مرد این وحی نازل شد:

29 ای جمیع فلسطین شادی مکن از اینکه عصایی که تو را می زد شکسته شده است. زیرا که از ریشه مار افعی بیرون می آید و نتیجه او اژدهای آتشین پرنده خواهد بود.

30 و نخست زادگان مسکینان خواهند چرید و فقیران در اطمینان خواهند خوابید. و ریشه تو را با قحطی خواهم کشت و باقی ماندگان تو مقتول خواهند شد.

31 ای دروازه ولوله نما! و ای شهر فریاد برآور! ای تمامی فلسطین تو گداخته خواهی شد. زیرا که از طرف شمال دود می آید و از صفوف وی کسی دور نخواهد افتاد.

32 پس به رسولان امتها چه جواب داده شود: «اینکه خداوند صهیون را بنیاد نهاده است و مسکینان قوم وی در آن پناه خواهند برد.»

15

1 وحی درباره موآب: زیرا که در شبی عار موآب خراب و هلاک شده است؛ زیرا در شبی قیر موآب خراب و هلاک شده است.

2 به بتکده و دیبون به مکانهای بلند به جهت گریستن برآمده اند. موآب برای نبو و میدبا ولوله می کند. بر سر هریکی از ایشان گری است و ریشهای همه تراشیده شده است.

3 در کوچه های خود کمر خود را به پلاس می بندند و بر پشت بامها و در چهارسوهای خود هرکس ولوله می نماید و اشکها می ریزد.

4 و حشبون و العاله فریاد برمی آورند. آواز ایشان تا یاهص مسموع می شود. بنابراین مسلحان موآب ناله می کنند و جان ایشان در ایشان می لرزد.

5 دل من به جهت موآب فریاد برمی آورد. فراریانش تا به صوغر و عجلت شلشیا نعره می زنند زیرا که ایشان به فراز لوحیت با گریه برمی آیند. زیرا که از راه حورونایم صدای هلاکت برمی آورند.

6 زیرا که آبهای نمریم خراب شده، چونکه علف خشکیده و گیاه تلف شده و هیچ چیز سبز باقی نمانده است.

7 بنابراین دولتی را که تحصیل نموده اند و اندوخته های خود را بر وادی بیدها می برند.

8 زیرا که فریاد ایشان حدود موآب را احاطه نموده و ولوله ایشان تا اجلایم و ولوله ایشان تا بئر ایلیم رسیده است.

9 چونکه آبهای دیمون از خون پر شده زانرو که بر دیمون (بلایای) زیاد خواهم آورد یعنی شیری را بر فراریان موآب و بر بقیه زمینش (خواهم گماشت).

16

1 بره ها را که خراج حاکم زمین است از سالع بسوی بیابان به کوه دختر صهیون بفرستید.

2 و دختران موآب مثل مرغان آواره و مانند آشیانه ترک شده نزد معبرهای ارنون خواهند شد.

3 مشورت بدهید و انصاف را بجا آورید، و سایه خود را در وقت ظهر مثل شب بگردان. رانده شدگان را پنهان کن و فراریان را تسلیم منما.

4 ای موآب بگذار که رانده شدگان من نزد تو ماوا گزینند. و برای ایشان از روی تاراج کننده پناهگاه باش. زیرا ظالم نابود می شود و تاراج کننده تمام می گردد و ستمکار از زمین تلف خواهد شد.

5 و کرسی به رحمت استوار خواهد گشت و کسی به راستی بر آن در خیمه داود خواهد نشست که داوری کند و انصاف را بطلبد و به جهت عدالت تعجیل نماید.

6 غرور موآب و بسیاری تکبر و خیلاء و کبر و خشم او را شنیدیم و فخر او باطل است.

7 بدین سبب موآب به جهت موآب ولوله می کند و تمامی ایشان ولوله می نمایند. به جهت بنیادهای قیر حارست ناله می کنید زیرا که بالکل مضروب می شود.

8 زیرا که مزرعه های حشبون و موهای سبمه پژمرده شد و سروران امتها تاکهایش را شکستند.آنها تا به یعزیر رسیده بود و در بیابان پراکنده می شد و شاخه هایش منتشر شده، از دریا می گذشت.

9 بنابراین برای مو سبمه به گریه یعزیر خواهم گریست. ای حشبون و العاله شما را با اشکهای خود سیراب خواهم ساخت زیرا که بر میوه ها و انگورهایت گلبانگ افتاده است.

10 شادی و ابتهاج از بستانها برداشته شد و در تاکستانها ترنم و آواز شادمانی نخواهد بود و کسی شراب را در چرخشتها پایمال نمی کند. صدای شادمانی را خاموش گردانیدم.

11 لهذا احشای من مثل بربط به جهت موآب صدا می زند و بطن من برای قیر حارس.

12 و هنگامی که موآب در مکان بلند خود حاضر شده، خویشتن را خسته کند و به مکان مقدس خود برای دعا بیاید کامیاب نخواهد شد.

13 این است کلامی که خداوند درباره موآب از زمان قدیم گفته است.

14 اما الآن خداوند تکلم نموده، می گوید که بعد از سه سال مثل سالهای مزدور، جلال موآب با تمامی جماعت کثیر او محقر خواهد شد و بقیه آن بسیار کم و بی قوت خواهند گردید.

17

1 وحی درباره دمشق: اینک دمشق از میان شهرها برداشته می شود و توده خراب خواهد گردید.

2 شهرهای عروعیر متروک می شود و به جهت خوابیدن گله ها خواهد بود و کسی آنها را نخواهد ترسانید.

3 و حصار از افرایم تلف خواهد شد و سلطنت از دمشق و از بقیه ارام. و مثل جلال بنی اسرائیل خواهند بود زیرا که یهوه صبایوت چنین می گوید.

4 و در آن روز جلال یعقوب ضعیف می شود و فربهی جسدش به لاغری تبدیل می گردد.

5 و چنان خواهد بود که دروگران زرع را جمع کنند و دستهای ایشان سنبله ها را درو کند. و خواهد بود مثل وقتی که در وادی رفایم سنبله ها را بچینند.

6 و خوشه های چند در آن باقی ماند و مثل وقتی که زیتون را بتکانند که دو یا سه دانه بر سر شاخه بلند و چهار یا پنج دانه بر شاخچه های بارور آن باقی ماند. یهوه خدای اسرائیل چنین می گوید.

7 در آن روز انسان بسوی آفریننده خود نظر خواهد کرد و چشمانش بسوی قدوس اسرائیل خواهد نگریست.

8 و بسوی مذبحهایی که به دستهای خود ساخته است نظر نخواهد کرد و به آنچه با انگشتهای خویش بنا نموده یعنی اشیریم و بتهای آفتاب نخواهد نگریست.

9 در آن روز شهرهای حصینش مثل خرابه هایی که در جنگل یا بر کوه بلند است خواهد شد که آنها را از حضور بنی اسرائیل واگذاشتند و ویران خواهد شد.

10 چونکه خدای نجات خود را فراموش کردی و صخره قوت خویش را به یاد نیاوردی، بنابراین نهالهای دلپذیر غرس خواهی نمود و قلمه های غریب را خواهی کاشت.

11 در روزی که غرس می نمایی ، آن را نمو خواهی داد و در صبح مزروع خود را به شکوفه خواهی آورد، اما محصولش در روز آفت مهلک و حزن علاج ناپذیر بر باد خواهد رفت.

12 وای بر شورش قومهای بسیار که مثل شورش دریا شورش می نمایند، و خروش طوایفی که مثل خروش آبهای زورآور خروش می کنند.

13 طوایف مثل خروش آبهای بسیار می خروشند، اما ایشان را عتاب خواهد کرد و به جای دور خواهند گریخت و مثل کاه کوهها در برابر باد رانده خواهند شد و مثل غبار در برابر گردباد.

14 در وقت شام اینک خوف است و قبل از صبح نابود می شوند. نصیب تاراج کنندگان ما و حصه غارت نمایندگان ما همین است.

18

1 وای بر زمینی که در آن آواز بالها است که به آن طرف نهرهای کوش می باشد.

2 و ایلچیان به دریا و در کشتیهای بردی بر روی آبها می فرستد و می گوید: ای رسولان تیزرو بروید نزد امت بلند قد و براق، نزد قومی که از ابتدایش تا کنون مهیب بوده اند یعنی امت زورآور و پایمال کننده که نهرها زمین ایشان را تقسیم می کند.

3 ای تمامی ساکنان ربع مسکون و سکنه جهان، چون علمی بر کوهها بلند گردد بنگرید و چون کرنا نواخته شود بشنوید.

4 زیرا خداوند به من چنین گفته است که من خواهم آرامید و از مکان خود نظر خواهم نمود. مثل گرمای صاف بر نباتات و مثل ابر شبنم دار در حرارت حصاد.

5 زیرا قبل از حصاد وقتی که شکوفه تمام شود و گل به انگور رسیده، مبدل گردد او شاخه ها را با اره ها خواهد برید و نهالها را بریده دور خواهد افکند.

6 و همه برای مرغان شکاری کوهها و وحوش زمین واگذاشته خواهد شد. و مرغان شکاری تابستان را بر آنها بسر خواهند برد و جمیع وحوش زمین زمستان را بر آنها خواهند گذرانید.

7 و در آن زمان هدیه ای برای یهوه صبایوت از قوم بلند قد و براق و از قومی که از ابتدایش تا کنون مهیب است و از امتی زورآور و پایمال کننده که نهرها زمین ایشان را تقسیم می کند، به مکان اسم یهوه صبایوت یعنی به کوه صهیون آورده خواهد شد.

19

1 وحی درباره مصر: اینک خداوند بر ابر تیزرو سوار شده، به مصر می آید و بتهای مصر از حضور وی خواهد لرزید و دلهای مصریان در اندرون ایشان گداخته خواهد شد.

2 و مصریان را بر مصریان خواهم برانگیخت. برادر با برادر خود و همسایه با همسایه خویش و شهر با شهر و کشور با کشور جنگ خواهند نمود.

3 و روح مصر در اندرونش افسرده شده، مشورتش را باطل خواهم گردانید و ایشان از بتها و فالگیران و صاحبان اجنه و جادوگران سؤال خواهند نمود.

4 و مصریان را به دست آقای ستمکیش تسلیم خواهم نمود و پادشاه زورآور بر ایشان حکمرانی خواهد کرد. خداوند یهوه صبایوت چنین می گوید.

5 و آب از دریا (نیل) کم شده، نهر خراب و خشک خواهد گردید.

6 و نهرها متعفن شده، جویهای ماصور کم شده می خشکد و نی و بوریا پژمرده خواهد شد.

7 و مرغزاری که بر کنار نیل و بر دهنه نیل است و همه مزرعه های نیل خشک و رانده شده و نابود خواهد گردید.

8 و ماهی گیران ماتم می گیرند و همه آنانی که قلاب به نیل اندازند زاری می کنند و آنانی که دام بر روی آب گسترانند افسرده خواهند شد.

9 و عاملان کتان شانه زده و بافندگان پارچه سفید خجل خواهند شد.

10 و ارکان او ساییده و جمیع مزدوران رنجیده دل خواهند شد.

11 سروران صوعن بالکل احمق می شوند و مشورت مشیران دانشمند فرعون وحشی می گردد. پس چگونه به فرعون می گویید که من پسر حکما و پسر پادشاهان قدیم می باشم.

12 پس حکیمان تو کجایند تا ایشان تو را اطلاع دهند و بدانند که یهوه صبایوت درباره مصر چه تقدیر نموده است؟

13 سروران صوعن ابله شده و سروران نوف فریب خورده اند و آنانی که سنگ زاویه اسباط مصر هستند آن را گمراه کرده اند.

14 و خداوند روح خیرگی در وسط آن آمیخته است که ایشان مصریان را در همه کارهای ایشان گمراه کرده اند، مثل مستان که در قی خود افتان و خیزان راه می روند.

15 و مصریان را کاری نخواهد ماند که سر یا دم نخل یا بوریا بکند.

16 در آن روز اهل مصر مثل زنان می باشند و از حرکت دست یهوه صبایوت که آن را بر مصر به حرکت می آورد لرزان و هراسان خواهند شد.

17 و زمین یهودا باعث خوف مصر خواهد شد که هرکه ذکر آن را بشنود خواهد ترسید به سبب تقدیری که یهوه صبایوت بر آن مقدر نموده است.

18 در آن روز پنج شهر در زمین مصر به زبان کنعان متکلم شده، برای یهوه صبایوت قسم خواهند خورد و یکی شهر هلاکت نامیده خواهد شد.

19 در آن روز مذبحی برای خداوند در میان زمین مصر و ستونی نزد حدودش برای خداوند خواهد بود.

20 و آن آیتی و شهادتی برای یهوه صبایوت در زمین مصر خواهد بود. زیرا که نزد خداوند به سبب جفا کنندگان خویش استغاثه خواهد نمود و او نجات دهنده و حمایت کننده ای برای ایشان خواهد فرستاد و ایشان را خواهد رهانید.

21 و خداوند بر مصریان معروف خواهد شد و در آن روز مصریان خداوند را خواهند شناخت و با ذبایح و هدایا او را عبادت خواهند کرد و برای خداوند نذر کرده، آن را وفا خواهند نمود.

22 و خداوند مصریان را خواهد زد و به زدن شفا خواهد داد زیرا چون بسوی خداوند بازگشت نمایند ایشان را اجابت نموده، شفا خواهد داد.

23 در آن روز شاهراهی از مصر به آشور خواهد بود و آشوریان به مصر و مصریان به آشور خواهند رفت و مصریان با آشوریان عبادت خواهند نمود.

24 در آن روز اسرائیل سوم مصر و آشور خواهد شد و آنها در میان جهان برکت خواهند بود.

25 زیرا که یهوه صبایوت آنها را برکت داده خواهد گفت قوم من مصر و صنعت دست من آشور و میراث من اسرائیل مبارک باشند.

20

1 در سالی که ترتان به اشدود آمد هنگامی که سرجون پادشاه آشور او را فرستاد، پس با اشدود جنگ کرده، آن را گرفت.

2 در آن وقت خداوند به واسطه اشعیا ابن آموص تکلم نموده، گفت: «برو و پلاس را از کمر خود بگشا و نعلین را از پای خود بیرون کن.» و او چنین کرده، عریان و پا برهنه راه می رفت.

3 و خداوند گفت: «چنانکه بنده من اشعیا سه سال عریان و پا برهنه راه رفته است تا آیتی و علامتی درباره مصر و کوش باشد،

4 بهمان طور پادشاه آشور اسیران مصر و جلاء وطنان کوش را از جوانان وپیران عریان و پابرهنه و مکشوف سرین خواهد برد تا رسوایی مصر باشد.

5 و ایشان به سبب کوش که ملجای ایشان است و مصر که فخر ایشان باشد مضطرب و خجل خواهند شد.

6 و ساکنان این ساحل در آن روز خواهند گفت: اینک ملجای ما که برای اعانت به آن فرار کردیم تا از دست پادشاه آشور نجات یابیم چنین شده است، پس ما چگونه نجات خواهیم یافت؟»

21

1 وحی درباره بیابان بحر: چنانکه گردباد در جنوب می آید، این نیز از بیابان از زمین هولناک می آید.

2 رؤیای سخت برای من منکشف شده است، خیانت پیشه خیانت می کند و تاراج کننده تاراج می نماید. ای عیلام برآی و ای مدیان محاصره نما. تمام ناله آن را ساکت گردانیدم.

3 از این جهت کمر من از شدت درد پر شده است و درد زه مثل درد زنی که می زاید مرا درگرفته است. پیچ و تاب می خورم که نمی توانم بشنوم، مدهوش می شوم که نمی توانم ببینم.

4 دل من می طپید و هیبت مرا ترسانید. او شب لذت مرا برایم به خوف مبدل ساخته است.

5 سفره را مهیا ساخته و فرش را گسترانیده به اکل و شرب مشغول می باشند. ای سروران برخیزید و سپرها را روغن بمالید.

6 زیرا خداوند به من چنین گفته است: «برو و دیده بان را قرار بده تا آنچه را که بیند اعلام نماید.

7 و چون فوج سواران جفت جفت و فوج الاغان و فوج شتران را بیند آنگاه به دقت تمام توجه بنماید.»

8 پس او مثل شیر صدا زد که «ای آقا من دائما در روز بر محرس ایستاده ام و تمامی شب بر دیده بانگاه خود برقرار می باشم.

9 و اینک فوج مردان و سواران جفت جفت می آیند و او مزید کرده، گفت: بابل افتاد افتاده است و تمامی تمثالهای تراشیده خدایانش را بر زمین شکسته اند.»

10 ای کوفته شده من و ای محصول خرمن من آنچه از یهوه صبایوت خدای اسرائیل شنیدم به شما اعلام می نمایم.

11 وحی درباره دومه : کسی از سعیر به من ندا می کند که «ای دیده بان از شب چه خبر؟ ای دیده بان از شب چه خبر؟»

12 دیده بان می گوید که «صبح می آید و شام نیز. اگر پرسیدن می خواهید بپرسید و بازگشت نموده، بیایید.»

13 وحی درباره عرب: ای قافله های ددانیان در جنگل عرب منزل کنید.

14 ای ساکنان زمین تیما تشنگان را به آب استقبال کنید و فراریان را به خوراک ایشان پذیره شوید.

15 زیرا که ایشان از شمشیرها فرار می کنند، از شمشیر برهنه و کمان زه شده و از سختی جنگ.

16 زانرو که خداوند به من گفته است بعد از یکسال موافق سالهای مزدوران، تمامی شوکت قیدار تلف خواهد شد.

17 و بقیه شماره تیراندازان و جباران بنی قیدار قلیل خواهد شد چونکه یهوه خدای اسرائیل این را گفته است.

22

1 وحی درباره وادی رؤیا: اﻵن تو را چه شد که کلیه بر بامها برآمدی؟

2 ای که پر از شورشها هستی و ای شهر پرغوغا و ای قریه مفتخر! کشتگانت کشته شمشیر نیستند و در جنگ هلاک نشده اند.

3 جمیع سرورانت با هم گریختند و بدون تیراندازان اسیر گشتند. همگانی که در تو یافت شدند با هم اسیر گردیدند و به جای دور فرار کردند.

4 بنابراین گفتم نظر خود را از من بگردانید زیرا که با تلخی گریه می کنم. برای تسلی من درباره خرابی دختر قومم الحاح مکنید.

5 زیرا خداوند یهوه صبایوت روز آشفتگی و پایمالی و پریشانی ای در وادی رؤیا دارد. دیوارها را منهدم می سازند و صدای استغاثه تا به کوهها می رسد.

6 و عیلام با افواج مردان و سواران ترکش را برداشته است و قیر سپر را مکشوف نموده است،

7 و وادیهای بهترینت از ارابه ها پر شده، سواران پیش دروازه هایت صف آرایی می نمایند؛

8 و پوشش یهودا برداشته می شود و در آن روز به اسلحه خانه جنگل نگاه خواهید کرد؛

9 و رخنه های شهر داود را که بسیارند خواهید دید و آب برکه تحتانی را جمع خواهید نمود؛

10 و خانه های اورشلیم را خواهید شمرد و خانه ها را به جهت حصاربندی دیوارها خراب خواهید نمود.

11 و درمیان دو دیوار حوضی برای آب برکه قدیم خواهید ساخت اما به صانع آن نخواهید نگریست و به آنکه آن را از ایام پیشین ساخته است نگران نخواهید شد.

12 و در آن روز خداوند یهوه صبایوت (شما را) به گریستن و ماتم کردن و کندن مو و پوشیدن پلاس خواهد خواند.

13 و اینک شادمانی و خوشی و کشتن گاوان و ذبح کردن گوسفندان و خوردن گوشت و نوشیدن شراب خواهد بود که بخوریم و بنوشیم زیرا که فردا می میریم.

14 و یهوه صبایوت در گوش من اعلام کرده است که این گناه شما تا بمیرید هرگز کفاره نخواهد شد. خداوند یهوه صبایوت این را گفته است.

15 خداوند یهوه صبایوت چنین می گوید: «برو و نزد این خزانه دار یعنی شبنا که ناظر خانه است داخل شو و به او بگو:

16 تو را در اینجا چه کار است و در اینجا که را داری که در اینجا قبری برای خود کنده ای؟ ای کسی که قبر خود را در مکان بلند می کنی و مسکنی برای خویشتن در صخره می تراشی .»

17 اینک ای مرد، خداوند البته تو را دور خواهد انداخت و البته تو را خواهد پوشانید.

18 و البته تو را مثل گوی سخت خواهد پیچید و به زمین وسیع تو را خواهد افکند و در آنجا خواهی مرد و در آنجا ارابه های شوکت تو رسوایی خانه آقایت خواهد شد.

19 و تو را از منصبت خواهم راند و از مکانت به زیر افکنده خواهی شد.

20 و در آن روز واقع خواهد شد که بنده خویش الیاقیم بن حلقیا را دعوت خواهم نمود.

21 و او را به جامه تو ملبس ساخته به کمربندت محکم خواهم ساخت و اقتدار تو را به دست او خواهم داد و او ساکنان اورشلیم و خاندان یهودا را پدر خواهد بود.

22 و کلید خانه داود را بر دوش وی خواهم نهاد و چون بگشاید احدی نخواهد بست و چون ببندد، احدی نخواهد گشاد.

23 و او را در جای محکم مثل میخ خواهم دوخت و برای خاندان پدر خود کرسی جلال خواهد بود.

24 و تمامی جلال خاندان پدرش را از اولاد و احفاد و همه ظروف کوچک را از ظروف کاسه ها تا ظروف تنگها بر او خواهند آویخت.

25 و یهوه صبایوت می گوید که در آن روز آن میخی که در مکان محکم دوخته شده، متحرک خواهد گردید و قطع شده، خواهد افتاد و باری که بر آن است، تلف خواهد شد زیرا خداوند این را گفته است.

23

1 وحی درباره صور ای کشتیهای ترشیش ولوله نمایید زیرا که بحدی خراب شده است که نه خانه ای و نه مدخلی باقی مانده. از زمین کتیم خبر به ایشان رسیده است.

2 ای ساکنان ساحل که تاجران صیدون که از دریا عبور می کنند تو را پر ساخته اند، آرام گیرید.

3 و دخل او از محصول شیحور و حصاد نیل بر آبهای بسیار می بود، پس او تجارت گاه امتها شده است.

4 ای صیدون خجل شو زیرا که دریا یعنی قلعه دریا متکلم شده، می گوید درد زه نکشیده ام و نزاییده ام و جوانان را نپرورده ام و دوشیزگان را تربیت نکرده ام.

5 چون این خبر به مصر برسد، از اخبار صور بسیار دردناک خواهند شد.

6 ای ساکنان ساحل دریا به ترشیش بگذرید و ولوله نمایید.

7 آیا این شهر مفتخر شما است که قدیمی و از ایام سلف بوده است و پایهایش او را به جای دور برده، تا در آنجا ماوا گزیند؟

8 کیست که این قصد را درباره صور آن شهر تاجبخش که تجار وی سروران و بازرگانان او شرفای جهان بوده اند نموده است؟

9 یهوه صبایوت این قصد را نموده است تا تکبر تمامی جلال را خوار سازد و جمیع شرفای جهان را محقر نماید.

10 ای دختر ترشیش از زمین خود مثل نیل بگذر زیرا که دیگر هیچ بند برای تو نیست.

11 او دست خود را بر دریا دراز کرده، مملکتها را متحرک ساخته است. خداوند درباره کنعان امر فرموده است تا قلعه هایش را خراب نمایند.

12 و گفته است: ای دوشیزه ستم رسیده و ای دختر صیدون دیگر مفتخر نخواهی شد. برخاسته ، به کتیم بگذر؛ اما در آنجا نیز راحت برای تو نخواهد بود.

13 اینک زمین کلدانیان که قومی نبودند و آشور آن را به جهت صحرانشینان بنیاد نهاد. ایشان منجنیقهای خود را افراشته ، قصرهای آن را منهدم و آن را به خرابی مبدل خواهند ساخت.

14 ای کشتیهای ترشیش ولوله نمایید زیرا که قلعه شما خراب شده است.

15 و در آن روز واقع خواهد شد که صور، هفتاد سال مثل ایام یک پادشاه، فراموش خواهد شد؛ و بعد از انقضای هفتاد سال برای صور مثل سرود زانیه خواهد بود.

16 ای زانیه فراموش شده بربط را گرفته، در شهر گردش نما. خوش بنواز و سرودهای بسیار بخوان تا به یاد آورده شوی.

17 و بعد از انقضای هفتاد سال واقع می شود که خداوند از صور تفقد خواهد نمود و به اجرت خویش برگشته با جمیع ممالک جهان که بر روی زمین است زنا خواهد نمود.

18 و تجارت و اجرت آن برای خداوند وقف شده ذخیره و اندوخته نخواهد شد بلکه تجارتش برای مقربان درگاه خداوند خواهد بود تا به سیری بخورند و لباس فاخر بپوشند.

24

1 اینک خداوند زمین را خالی و ویران می کند، و آن را واژگون ساخته ، ساکنانش را پراکنده می سازد.

2 و مثل قوم، مثل کاهن و مثل بنده، مثل آقایش و مثل کنیز، مثل خاتونش و مثل مشتری، مثل فروشنده و مثل قرض دهنده، مثل قرض گیرنده و مثل سودخوار، مثل سود دهنده خواهد بود.

3 و زمین بالکل خالی و بالکل غارت خواهد شد زیرا خداوند این سخن را گفته است.

4 زمین ماتم می کند و پژمرده می شود. ربع مسکون کاهیده و پژمرده می گردد، شریفان اهل زمین کاهیده می شوند.

5 زمین زیر ساکنانش ملوث می شود زیرا که از شرایع تجاوز نموده و فرایض را تبدیل کرده و عهد جاودانی را شکسته اند.

6 بنابراین لعنت، جهان را فانی کرده است و ساکنانش سزا یافته اند. لهذا ساکنان زمین سوخته شده اند و مردمان، بسیار کم باقی مانده اند.

7 شیره انگور ماتم می گیرد و مو کاهیده می گردد و تمامی شاد دلان آه می کشند.

8 شادمانی دفها تلف شده، آواز عشرت کنندگان باطل و شادمانی بربطها ساکت خواهد شد.

9 شراب را با سرودها نخواهند آشامید و مسکرات برای نوشندگانش تلخ خواهد شد.

10 قریه خرابه منهدم می شود و هر خانه بسته می گردد که کسی داخل آن نتواند شد.

11 غوغایی برای شراب در کوچه ها است. هرگونه شادمانی تاریک گردیده و سرور زمین رفع شده است.

12 ویرانی در شهر باقی است و دروازه هایش به هلاکت خرد شده است.

13 زیرا که در وسط زمین در میان قومهایش چنین خواهد شد مثل تکانیدن زیتون و مانند خوشه هایی که بعد از چیدن انگور باقی می ماند.

14 اینان آواز خود را بلند کرده، ترنم خواهند نمود و درباره کبریایی خداوند از دریا صدا خواهند زد.

15 از اینجهت خداوند را در بلاد مشرق و نام یهوه خدای اسرائیل را در جزیره های دریا تمجید نمایید.

16 از کرانهای زمین سرودها را شنیدیم که عادلان را جلال باد. اما گفتم: وا حسرتا، وا حسرتا، وای بر من! خیانتکاران خیانت ورزیده، خیانتکاران به شدت خیانت ورزیده اند.

17 ای ساکن زمین ترس و حفره و دام بر تو است.

18 و واقع خواهد شد که هرکه از آواز ترس بگریزد به حفره خواهد افتاد و هر که از میان حفره برآید گرفتار دام خواهد شد زیرا که روزنه های علیین باز شده و اساسهای زمین متزلزل می باشد.

19 زمین بالکل منکسر شده. زمین تماما از هم پاشیده و زمین به شدت متحرک گشته است.

20 زمین مثل مستان افتان و خیزان است و مثل سایه بان به چپ و راست متحرک و گناهش بر آن سنگین است. پس افتاده است که بار دیگر نخواهد برخاست.

21 و در آن روز واقع خواهد شد که خداوند گروه شریفان را بر مکان بلند ایشان و پادشاهان زمین را بر زمین سزا خواهد داد.

22 و ایشان مثل اسیران در چاه جمع خواهند شد و در زندان بسته خواهند گردید و بعد از روزهای بسیار، ایشان طلبیده خواهند شد.

23 و ماه خجل و آفتاب رسوا خواهد گشت زیرا که یهوه صبایوت در کوه صهیون و در اورشلیم و به حضور مشایخ خویش، با جلال سلطنت خواهد نمود.

25

1 ای یهوه، تو خدای من هستی ؛ پس تو را تسبیح می خوانم و نام تو را حمد می گویم، زیرا کارهای عجیب کرده ای و تقدیرهای قدیم تو امانت و راستی است.

2 چونکه شهری را توده و قریه حصین را خرابه گردانیده ای و قصر غریبان را که شهر نباشد و هرگز بنا نگردد.

3 بنابراین قوم عظیم، تو را تمجید می نمایند و قریه امتهای ستم پیشه از تو خواهند ترسید.

4 چونکه برای فقیران قلعه و به جهت مسکینان در حین تنگی ایشان قلعه بودی و ملجا از طوفان و سایه از گرمی ، هنگامی که نفخه ستمکاران مثل طوفان بر دیوار می بود.

5 و غوغای غریبان را مثل گرمی در جای خشک فرود خواهی آورد و سرود ستمکاران مثل گرمی از سایه ابر پست خواهد شد.

6 و یهوه صبایوت در این کوه برای همه قومها ضیافتی از لذایذ برپا خواهد نمود، یعنی ضیافتی از شرابهای کهنه از لذایذ پر مغز و از شرابهای کهنه مصفا.

7 و در این کوه روپوشی را که بر تمامی قومها گسترده است و ستری را که جمیع امتها را می پوشاند تلف خواهد کرد.

8 و موت را تا ابداﻵباد نابود خواهد ساخت و خداوند یهوه اشکها را از هر چهره پاک خواهد نمود و عار قوم خویش را از روی تمامی زمین رفع خواهد کرد، زیرا خداوند گفته است.

9 و در آن روز خواهند گفت: «اینک این خدای ما است که منتظر او بوده ایم و ما را نجات خواهد داد. این خداوند است که منتظر او بوده ایم پس از نجات او مسرور و شادمان خواهیم شد.»

10 زیرا که دست خداوند بر این کوه قرار خواهد گرفت و موآب در مکان خود پایمال خواهد شد چنانکه کاه در آب مزبله پایمال می شود.

11 و او دستهای خود را در میان آن خواهد گشاد مثل شناوری که به جهت شنا کردن دستهای خود را می گشاید و غرور او را با حیله های دستهایش پست خواهد گردانید.

12 و قلعه بلند حصارهایت را خم کرده، بزیر خواهد افکند و بر زمین با غبار یکسان خواهد ساخت.

26

1 در آن روز، این سرود در زمین یهودا سراییده خواهد شد؛ ما را شهری قوی است که دیوارها و حصار آن نجات است.

2 دروازه ها را بگشایید تا امت عادل که امانت را نگاه می دارند داخل شوند.

3 دل ثابت را در سلامتی کامل نگاه خواهی داشت، زیرا که بر تو توکل دارد.

4 بر خداوند تا به ابد توکل نمایید، چونکه در یاه یهوه صخره جاودانی است.

5 زیرا آنانی را که بر بلندیها ساکنند، فرود می آورد؛ و شهر رفیع را به زیر می اندازد. آن را به زمین انداخته ، با خاک یکسان می سازد.

6 پایها آن را پایمال خواهد کرد، یعنی پایهای فقیران و قدمهای مسکینان.

7 طریق عادلان استقامت است. ای تو که مستقیم هستی ، طریق عادلان را هموار خواهی ساخت.

8 پس ای خداوند در طریق داوریهای تو انتظار تو را کشیده ایم. و جان ما به اسم تو و ذکر تو مشتاق است.

9 شبانگاه به جان خود مشتاق تو هستم، و بامدادان به روح خود در اندرونم تو را می طلبم، زیرا هنگامی که داوریهای تو بر زمین آید، سکنه ربع مسکون عدالت را خواهند آموخت.

10 هرچند بر شریر ترحم شود عدالت را نخواهد آموخت. در زمین راستان شرارت می ورزد و جلال خداوند را مشاهده نمی نماید.

11 ای خداوند دست تو برافراشته شده است اما نمی بینند. لیکن چون غیرت تو را برای قوم ملاحظه کنند، خجل خواهند شد. و آتش نیز دشمنانت را فرو خواهد برد.

12 ای خداوند سلامتی را برای ما تعیین خواهی نمود. زیرا که تمام کارهای ما را نیز برای ما به عمل آورده ای.

13 ای یهوه خدای ما آقایان غیر از تو بر ما استیلا داشتند. اما به تو فقط اسم تو را ذکر خواهیم کرد.

14 ایشان مردند و زنده نخواهند شد. خیالها گردیدند و نخواهند برخاست. بنابراین ایشان را سزا داده، هلاک ساختی و تمام ذکر ایشان را محو نمودی.

15 قوم را افزودی ای خداوند، قوم را مزید ساخته ، خویشتن را جلال دادی. و تمامی حدود زمین را وسیع گردانیدی.

16 ای خداوند ایشان در حین تنگی ، تو را خواهند طلبید. و چون ایشان را تادیب نمایی دعاهای خفیه خواهند ریخت.

17 مثل زن حاملهای که نزدیک زاییدن باشد و درد او را گرفته ، از آلام خود فریاد بکند، همچنین ما نیز ای خداوند در حضور تو هستیم.

18 حامله شده، درد زه ما را گرفت و باد را زاییدیم. و در زمین هیچ نجات به ظهور نیاوردیم و ساکنان ربع مسکون نیفتادند.

19 مردگان تو زنده خواهند شد و جسدهای من خواهند برخاست. ای شما که در خاک ساکنید بیدار شده، ترنم نمایید! زیرا که شبنم تو شبنم نباتات است. و زمین مردگان خود را بیرون خواهد افکند.

20 ای قوم من بیایید به حجره های خویش داخل شوید و درهای خود را در عقب خویش ببندید. خویشتن را اندک لحظه ای پنهان کنید تا غضب بگذرد.

21 زیرا اینک خداوند از مکان خود بیرون می آید تا سزای گناهان ساکنان زمین را به ایشان برساند. پس زمین خونهای خود را مکشوف خواهد ساخت و کشتگان خویش را دیگر پنهان نخواهد نمود.

27

1 در آن روز خداوند به شمشیر سخت عظیم محکم خود آن مار تیز رو لویاتان را و آن مار پیچیده لویاتان را سزا خواهد داد و آن اژدها را که در دریا است خواهد کشت.

2 در آن روز برای آن تاکستان شراب بسرایید.

3 من که یهوه هستم آن را نگاه می دارم و هر دقیقه آن را آبیاری می نمایم. شب و روز آن را نگاهبانی می نمایم که مبادا احدی به آن ضرر برساند.

4 خشم ندارم. کاش که خس و خار با من به جنگ می آمدند تا بر آنها هجوم آورده، آنها را با هم می سوزانیدم.

5 یا به قوت من متمسک می شد تا با من صلح بکند و با من صلح می نمود.

6 در ایام آینده، یعقوب ریشه خواهد زد و اسرائیل غنچه و شکوفه خواهد آورد. و ایشان روی ربع مسکون را از میوه پر خواهند ساخت.

7 آیا او را زد بطوری که دیگران او را زدند؟ یا کشته شد بطوری که مقتولان وی کشته شدند؟

8 چون او را دور ساختی به اندازه با وی معارضه نمودی. با باد سخت خویش او را در روز باد شرقی زایل ساختی.

9 بنابراین گناه یعقوب از این کفاره شده و رفع گناه او تمامی نتیجه آن است. چون تمامی سنگهای مذبح را مثل سنگهای آهک نرم شده می گرداند، آنگاه اشیریم و بتهای آفتاب دیگر برپا نخواهد شد.

10 زیرا که آن شهر حصین منفرد خواهد شد و آن مسکن، مهجور و مثل بیابان واگذاشته خواهد شد. در آنجا گوساله ها خواهند چرید و در آن خوابیده، شاخه هایش را تلف خواهند کرد.

11 چون شاخه هایش خشک شود شکسته خواهد شد. پس زنان آمده، آنها را خواهند سوزانید، زیرا که ایشان قوم بیفهم هستند. لهذا آفریننده ایشان بر ایشان ترحم نخواهد نمود و خالق ایشان بر ایشان شفقت نخواهد کرد.

12 و در آن روز واقع خواهد شد که خداوند از مسیل نهر (فرات) تا وادی مصر غله را خواهد کوبید. و شما ای بنی اسرائیل یکی یکی جمع کرده خواهید شد.

13 و در آن روز واقع خواهد شد که کرنای بزرگ نواخته خواهد شد و گمشدگان زمین آشور و رانده شدگان زمین مصر خواهند آمد. و خداوند را در کوه مقدس یعنی در اورشلیم عبادت خواهند نمود.

28

1 وای بر تاج تکبر میگساران افرایم و برگل پژمرده زیبایی جلال وی، که بر سر وادی بارور مغلوبان شراب است.

2 اینک خداوند کسی زورآور و توانا دارد که مثل تگرگ شدید و طوفان مهلک و مانند سیل آبهای زورآور سرشار، آن را به زور بر زمین خواهد انداخت.

3 و تاج تکبر میگساران افرایم زیر پایها پایمال خواهد شد.

4 و گل پژمرده زیبایی جلال وی که بر سر وادی بارور است، مثل نوبر انجیرها قبل از تابستان خواهد بود که چون بیننده آن را بیند وقتی که هنوز در دستش باشد، آن را فرو می برد.

5 و در آن روز یهوه صبایوت به جهت بقیه قوم خویش تاج جلال و افسر جمال خواهد بود.

6 و روح انصاف برای آنانی که به داوری می نشینند و قوت برای آنانی که جنگ را به دروازه ها برمی گردانند (خواهد بود).

7 ولکن اینان نیز از شراب گمراه شده اند و از مسکرات سرگشته گردیده اند. هم کاهن و هم نبی از مسکرات گمراه شده اند و از شراب بلعیده گردیده اند. از مسکرات سرگشته شده اند و در رؤیا گمراه گردیده اند و در داوری مبهوت گشته اند.

8 زیرا که همه سفره ها از قی و نجاست پر گردیده و جایی نمانده است.

9 کدام را معرفت خواهد آموخت و اخبار را به که خواهد فهمانید؟ آیا نه آنانی را که از شیر باز داشته و از پستانها گرفته شده اند؟

10 زیرا که حکم بر حکم و حکم بر حکم، قانون بر قانون و قانون بر قانون اینجا اندکی و آنجا اندکی خواهد بود.

11 زیرا که با لبهای الکن و زبان غریب با این قوم تکلم خواهد نمود.

12 که به ایشان گفت: «راحت همین است. پس خسته شدگان را مستریح سازید و آرامی همین است.» اما نخواستند که بشنوند.

13 و کلام خداوند برای ایشان حکم بر حکم و حکم برحکم، قانون بر قانون و قانون بر قانون، اینجا اندکی و آنجا اندکی خواهد بود تا بروند و به پشت افتاده، منکسر گردند و به دام افتاده، گرفتار شوند.

14 بنابراین، ای مردان استهزا کننده و ای حاکمان این قوم که در اورشلیم اند کلام خداوند را بشنوید.

15 از آنجا که گفته اید با موت عهد بسته ایم و با هاویه همداستان شده ایم، پس چون تازیانه مهلک بگذرد به ما نخواهد رسید زیرا که دروغها را ملجای خود نمودیم و خویشتن را زیر مکر مستور ساختیم.

16 بنابراین خداوند یهوه چنین می گوید: «اینک در صهیون سنگ بنیادی نهادم یعنی سنگ آزموده و سنگ زاویه ای گرانبها و اساس محکم پس هر که ایمان آورد تعجیل نخواهد نمود.

17 و انصاف را ریسمان می گردانم و عدالت را ترازو و تگرگ ملجای دروغ را خواهد رفت و آبها ستر را خواهد برد.

18 و عهد شما با موت باطل خواهد شد و میثاق شما با هاویه ثابت نخواهد ماند و چون تازیانه شدید بگذرد شما از آن پایمال خواهید شد.

19 هر وقت که بگذرد شما را گرفتار خواهد ساخت زیرا که هر بامداد هم در روز و هم در شب خواهد گذشت و فهمیدن اخبار باعث هیبت محض خواهد شد.»

20 زیرا که بستر کوتاهتر است از آنکه کسی بر آن دراز شود و لحاف تنگتر است از آنکه کسی خویشتن را بپوشاند.

21 زیرا خداوند چنانکه در کوه فراصیم (کرد) خواهد برخاست و چنانکه در وادی جبعون (نمود) خشمناک خواهد شد، تا کار خود یعنی کار عجیب خود را بجا آورد و عمل خویش یعنی عمل غریب خویش را به انجام رساند.

22 پس اﻵن استهزا منمایید مبادا بندهای شما محکم گردد، زیرا هلاکت و تقدیری را که از جانب خداوند یهوه صبایوت بر تمامی زمین می آید شنیده ام.

23 گوش گیرید و آواز مرا بشنوید و متوجه شده، کلام مرا استماع نمایید.

24 آیا برزگر، همه روز به جهت تخم پاشیدن شیار می کند و آیا همه وقت زمین خود را می شکافد و هموار می نماید؟

25 آیا بعد از آنکه رویش را هموار کرد، گشنیز را نمی پاشد و زیره را نمی افشاند و گندم را در شیارها و جو را در جای معین و ذرت را در حدودش نمی گذارد؟

26 زیرا که خدایش او را به راستی می آموزد و او را تعلیم می دهد.

27 چونکه گشنیز با گردون تیز کوبیده نمی شود و چرخ ارابه بر زیره گردانیده نمی گردد، بلکه گشنیز به عصا و زیره به چوب تکانیده می شود.

28 گندم آرد می شود زیرا که آن را همیشه خرمنکوبی نمی کند و هرچند چرخ ارابه و اسبان خود را بر آن بگرداند، آن را خرد نمی کند.

29 این نیز از جانب یهوه صبایوت که عجیب الرای و عظیم الحکمت است، صادر می گردد.

29

1 وای بر اریئیل! وای بر اریئیل! شهری که داود در آن خیمه زد. سال بر سال مزید کنید و عیدها دور زنند.

2 و من اریئیل را به تنگی خواهم انداخت و ماتم و نوحه گری خواهد بود و آن برای من مثل اریئیل خواهد بود.

3 و بر تو به هر طرف اردو زده، تو را به باره ها محاصره خواهم نمود و منجنیقها بر تو خواهم افراشت.

4 و به زیر افکنده شده، از زمین تکلم خواهی نمود و کلام تو از میان غبار پست خواهد گردید و آواز تو از زمین مثل آواز جن خواهد بود و زبان تو از میان غبار زمزم خواهد کرد.

5 اما گروه دشمنانت مثل گرد نرم خواهند شد و گروه ستم کیشان مانند کاه که می گذرد. و این بغته در لحظه ای واقع خواهد شد.

6 و از جانب یهوه صبایوت با رعد و زلزله و صوت عظیم و گردباد و طوفان و شعله آتش سوزنده از تو پرسش خواهد شد.

7 و جمعیت تمام امتهایی که با اریئیل جنگ می کنند، یعنی تمامی آنانی که بر او و بر قلعه وی مقاتله می نمایند و او را بتنگ می آورند مثل خواب و رؤیای شب خواهند شد.

8 و مثل شخص گرسنه که خواب می بیند که می خورد و چون بیدار شود شکم او تهی است. یا شخص تشنه که خواب می بیند که آب می نوشد و چون بیدار شود اینک ضعف دارد و جانش مشتهی می باشد. همچنین تمامی جماعت امتهایی که با کوه صهیون جنگ می کنند، خواهند شد.

9 درنگ کنید و متحیر باشید و تمتع برید و کور باشید. ایشان مست می شوند، لیکن نه از شراب و نوان می گردند، اما نه از مسکرات.

10 زیرا خداوند بر شما روح خواب سنگین را عارض گردانیده، چشمان شما را بسته است. و انبیا و رؤسای شما یعنی رائیان را محجوب کرده است.

11 و تمامی رؤیا برای شما مثل کلام تومار مختوم گردیده است که آن را به کسی که خواندن می داند داده، می گویند: این را بخوان و او می گوید: نمی توانم چونکه مختوم است.

12 و آن طومار را به کسی که خواندن نداند داده، می گویند این را بخوان و او می گوید خواندن نمی دانم.

13 و خداوند می گوید: «چونکه این قوم از دهان خود به من تقرب می جویند و به لبهای خویش مرا تمجید می نمایند، اما دل خود را از من دور کرده اند و ترس ایشان از من وصیتی است که از انسان آموخته اند؛

14 بنابراین اینک من بار دیگر با این قوم عمل عجیب و غریب بجا خواهم آورد و حکمت حکیمان ایشان باطل و فهم فهیمان ایشان مستور خواهد شد.»

15 وای بر آنانی که مشورت خود را از خداوند بسیار عمیق پنهان می کنند و اعمال ایشان در تاریکی می باشد و می گویند: «کیست که مارا ببیند و کیست که ما را بشناسد؟»

16 ای زیر و زبر کنندگان هرچیز! آیا کوزه گر مثل گل محسوب شود یا مصنوع درباره صانع خود گوید مرا نساخته است و یا تصویر درباره مصورش گوید که فهم ندارد؟

17 آیا در اندک زمانی واقع نخواهد شد که لبنان به بوستان مبدل گردد و بوستان به جنگل محسوب شود؟

18 و در آن روز کران کلام کتاب را خواهند شنید و چشمان کوران از میان ظلمت و تاریکی خواهد دید.

19 و حلیمان شادمانی خود را در خداوند مزید خواهند کرد و مسکینان مردمان در قدوس اسرائیل وجد خواهند نمود.

20 زیرا که ستمگران نابود و استهزا کنندگان معدوم خواهند شد و پیروان شرارت منقطع خواهند گردید.

21 که انسان را به سخنی مجرم می سازند و برای کسی که در محکمه حکم می کند دام می گسترانند و عادل را به بطالت منحرف می سازند.

22 بنابراین خداوند که ابراهیم را فدیه داده است درباره خاندان یعقوب چنین می گوید که از این به بعد یعقوب خجل نخواهد شد و رنگ چهره اش دیگر نخواهد پرید.

23 بلکه چون فرزندان خود را که عمل دست من می باشند، در میان خویش بیند،آنگاه ایشان اسم مرا تقدیس خواهند نمود و قدوس یعقوب را تقدیس خواهند کرد و از خدای اسرائیل خواهند ترسید.

24 و آنانی که روح گمراهی دارند فهیم خواهند شد و متمردان تعلیم را خواهند آموخت.

30

1 خداوند می گوید که وای بر پسران فتنه انگیز که مشورت می کنند لیکن نه از من، و عهد می بندند لیکن نه از روح من، تا گناه را بر گناه مزید نمایند.

2 که برای فرود شدن به مصر عزیمت می کنند اما از دهان من سؤال نمی نمایند و به قوت فرعون پناه می گیرند و به سایه مصر اعتماد دارند.

3 لهذا قوت فرعون خجالت و اعتماد به سایه مصر رسوایی شما خواهد بود.

4 زیرا که سروران او در صوعن هستند و ایلچیان وی به حانیس رسیده اند.

5 همگی ایشان از قومی که برای ایشان فایده ندارند، خجل خواهند شد که نه معاونت و نه منفعتی بلکه خجالت و رسوایی نیز برای ایشان خواهند بود.

6 وحی درباره بهیموت جنوبی : از میان زمین تنگ و ضیق که از آنجا شیر ماده و اسد وافعی و مار آتشین پرنده می آید، توانگری خویش را بر پشت الاغان و گنجهای خود را بر کوهان شتران نزد قومی که منفعت ندارند می برند.

7 چونکه اعانت مصریان عبث و بی فایده است از این جهت ایشان را رهبالجلوس نامیدم.

8 اﻵن بیا و این را در نزد ایشان بر لوحی بنویس و بر طوماری مرقوم ساز تا برای ایام آینده تا ابداﻵباد بماند.

9 زیرا که این قوم فتنه انگیز و پسران دروغگو می باشند. پسرانی که نمی خواهند شریعت خداوند را استماع نمایند.

10 که به رائیان می گویند: رؤیت مکنید و به انبیا که برای ما به راستی نبوت ننمایید بلکه سخنان شیرین به ما گویید و به مکاید نبوت کنید.

11 از راه منحرف شوید و از طریق تجاوز نمایید و قدوس اسرائیل را از نظر ما دور سازید.

12 بنابراین قدوس اسرائیل چنین می گوید: «چونکه شما این کلام را ترک کردید و بر ظلم و فساد اعتماد کرده، بر آن تکیه نمودید،

13 از این جهت این گناه برای شما مثل شکاف نزدیک به افتادن که در دیوار بلند پیش آمده باشد و خرابی آن در لحظه ای بغته پدید آید خواهد بود.

14 و شکستگی آن مثل شکستگی کوزه کوزه گر خواهد بود که بی محابا خرد می شود، بطوری که از پاره هایش پاره ای به جهت گرفتن آتش از آتش دان یا برداشتن آب از حوض یافت نخواهد شد.»

15 زیرا خداوند یهوه قدوس اسرائیل چنین می گوید: «به انابت و آرامی نجات می یافتید و قوت شما از راحت و اعتماد می بود؛ اما نخواستید.

16 و گفتید: نی بلکه بر اسبان فرار می کنیم، لهذا فرار خواهید کرد و بر اسبان تیز رو سوار می شویم؛ لهذا تعاقب کنندگان شما تیز رو خواهند شد.

17 هزار نفر از نهیب یک نفر فرار خواهند کرد و شما از نهیب پنج نفر خواهید گریخت تا مثل بیدق بر قله کوه و علم بر تلی باقی مانید.»

18 و از این سبب خداوند انتظار می کشد تا بر شما رأفت نماید و از این سبب برمی خیزد تا بر شما ترحم فرماید چونکه یهوه خدای انصاف است. خوشابحال همگانی که منتظر وی باشند.

19 زیرا که قوم در صهیون در اورشلیم ساکن خواهند بود و هرگز گریه نخواهی کرد و به آواز فریادت بر تو ترحم خواهد کرد، و چون بشنود تو را اجابت خواهد نمود.

20 و هرچند خداوند شما را نان ضیق و آب مصیبت بدهد، اما معلمانت بار دیگر مخفی نخواهند شد بلکه چشمانت معلمان تو را خواهد دید.

21 و گوشهایت سخنی را از عقب تو خواهد شنید که می گوید: راه این است، در آن سلوک بنما هنگامی که به طرف راست یا چپ می گردی.

22 و پوشش بتهای ریخته نقره خویش را و ستر اصنام تراشیده طلای خود را نجس خواهید ساخت و آنها را مثل چیز نجس دور انداخته ، به آن خواهی گفت: دور شو.

23 و باران تخمت را که زمین خویش را به آن زرع می کنی و نان محصول زمینت را خواهد داد و آن پر مغز و فراوان خواهد شد و در آن زمان مواشی تو در مرتع وسیع خواهند چرید.

24 و گاوان و الاغانت که زمین را شیار می نمایند، آذوقه نمکدار را که با غربال و اوچوم پاک شده است خواهند خورد.

25 و در روز کشتار عظیم که برجها در آن خواهد افتاد، نهرها و جویهای آب بر هر کوه بلند و به هر تل مرتفع جاری خواهد شد.

26 و در روزی که خداوند شکستگی قوم خود را ببندد و ضرب جراحت ایشان را شفا دهد، روشنایی ماه مثل روشنایی آفتاب و روشنایی آفتاب هفت چندان مثل روشنایی هفت روز خواهد بود.

27 اینک اسم خداوند از جای دور می آید، در غضب خود سوزنده و در ستون غلیظ و لبهایش پر از خشم و زبانش مثل آتش سوزان است.

28 و نفخه او مثل نهر سرشار تا به گردن می رسد تا آنکه امتها را به غربال مصیبت ببیزد و دهنه ضلالت را بر چانه قومها بگذارد.

29 و شما را سرودی خواهد بود مثل شب تقدیس نمودن عید و شادمانی دل مثل آنانی که روانه می شوند تا به آواز نی به کوه خداوند نزد صخره اسرائیل بیایند.

30 و خداوند جلال آواز خود را خواهد شنوانید و فرود آوردن بازوی خود را با شدت غضب و شعله آتش سوزنده و طوفان و سیل و سنگهای تگرگ ظاهر خواهد ساخت.

31 زیرا که آشور به آواز خداوند شکسته خواهد شد و او را با عصا خواهد زد.

32 و هر ضرب عصای قضا که خداوند به وی خواهد آورد با دف و بربط خواهد بود و با جنگهای پر شورش با آن مقاتله خواهد نمود.

33 زیرا که توفت از قبل مهیا شده و برای پادشاه آماده گردیده است. آن را عمیق و وسیع ساخته است که توده اش آتش و هیزم بسیار است و نفخه خداوند مثل نهر کبریت آن را مشتعل خواهد ساخت.

31

1 وای بر آنانی که به جهت اعانت به مصر فرود آیند و بر اسبان تکیه نمایند و بر ارابه ها، زانرو که کثیرند و بر سواران زانرو که بسیار قوی اند، توکل کنند؛ اما بسوی قدوس اسرائیل نظر نکنند و خداوند را طلب ننمایند.

2 و او نیز حکیم است و بلا را می آورد و کلام خود را برنخواهد گردانید و به ضد خاندان شریران و اعانت بدکاران خواهد برخاست.

3 اما مصریان انسانند و نه خدا و اسبان ایشان جسدند و نه روح و خداوند دست خود را دراز می کند و اعانت کننده را لغزان و اعانت کرده شده را افتان گردانیده، هر دو ایشان هلاک خواهند شد.

4 زیرا خداوند به من چنین گفته است: چنانکه شیر و شیر ژیان بر شکار خود غرش می نماید، هنگامی که گروه شبانان بروی جمع شوند و از صدای ایشان نترسیده از غوغای ایشان سر فرو نمی آورد، همچنان یهوه صبایوت نزول می فرماید تا برای کوه صهیون و تل آن مقاتله نماید.

5 مثل مرغان که در طیران باشند، همچنان یهوه صبایوت اورشلیم را حمایت خواهد نمود و حمایت کرده، آن را رستگار خواهد ساخت و از آن درگذشته ، خلاصی خواهد داد.

6 ای بنی اسرائیل، بسوی آن کس که بر وی بینهایت عصیان ورزیده اید بازگشت نمایید.

7 زیرا که در آن روز هر کدام از ایشان بتهای نقره و بتهای طلای خود را که دستهای شما آنها را به جهت گناه خویش ساخته است، ترک خواهند نمود.

8 آنگاه آشور به شمشیری که از انسان نباشد خواهد افتاد و تیغی که از انسان نباشد او را هلاک خواهد ساخت و او از شمشیر خواهد گریخت و جوانانش خراج گذار خواهند شد.

9 و صخره او از ترس زایل خواهد شد و سرورانش از علم مبهوت خواهند گردید. یهوه که آتش او در صهیون و کوره وی در اورشلیم است این را می گوید.

32

1 اینک پادشاهی به عدالت سلطنت خواهد نمود و سروران به انصاف حکمرانی خواهند کرد.

2 و مردی مثل پناهگاهی از باد و پوششی از طوفان خواهد بود. و مانند جویهای آب در جای خشک و سایه صخره عظیم در زمین تعب آورنده خواهد بود.

3 و چشمان بینندگان تار نخواهد شد و گوشهای شنوندگان اصغا خواهد کرد.

4 و دل شتابندگان معرفت را خواهد فهمید و زبان الکنان کلام فصیح را به ارتجال خواهد گفت.

5 و مرد لئیم بار دیگر کریم خوانده نخواهد شد و مرد خسیس نجیب گفته نخواهد گردید.

6 زیرا مرد لئیم به لامت متکلم خواهد شد و دلش شرارت را بعمل خواهد آورد تا نفاق را بجا آورده، به ضد خداوند به ضلالت سخن گوید و جان گرسنگان را تهی کند و آب تشنگان را دور نماید.

7 آلات مرد لئیم نیز زشت است و تدابیر قبیح می نماید تا مسکینان را به سخنان دروغ هلاک نماید، هنگامی که مسکینان به انصاف سخن می گویند.

8 اما مرد کریم تدبیرهای کریمانه می نماید و به کرم پایدار خواهد شد.

9 ای زنان مطمئن برخاسته ، آواز مرا بشنوید و ای دختران ایمن سخن مرا گوش گیرید.

10 ای دختران ایمن بعد از یک سال و چند روزی مضطرب خواهید شد زانرو که چیدن انگور قطع می شود و جمع کردن میوه ها نخواهد بود.

11 ای زنان مطمئن بلرزید و ای دختران ایمن مضطرب شوید. لباس را کنده، برهنه شوید و پلاس بر میان خود ببندید.

12 برای مزرعه های دلپسند و موهای بارور سینه خواهند زد.

13 بر زمین قوم من خار و خس خواهد رویید بلکه بر همه خانه های شادمانی در شهر مفتخر.

14 زیرا که قصر منهدم و شهر معمور متروک خواهد شد و عوفل و دیده بانگاه به بیشه ای سباع و محل تفرج خران وحشی و مرتع گله ها تا به ابد مبدل خواهد شد.

15 تا زمانی که روح از اعلی علیین بر ما ریخته شود و بیابان به بوستان مبدل گردد و بوستان به جنگل محسوب شود.

16 آنگاه انصاف در بیابان ساکن خواهد شد و عدالت در بوستان مقیم خواهد گردید.

17 و عمل عدالت سلامتی و نتیجه عدالت آرامی و اطمینان خواهد بود تا ابداﻵباد.

18 و قوم من در مسکن سلامتی و در مساکن مطمئن و در منزلهای آرامی ساکن خواهند شد.

19 و حین فرود آمدن جنگل تگرگ خواهد بارید و شهر به درکه اسفل خواهد افتاد.

20 خوشابحال شما که بر همه آبها تخم می کارید و پایهای گاو و الاغ را رها می سازید.

33

1 وای بر تو ای غارتگر که غارت نشدی و ای خیانت کاری که با تو خیانت نورزیدند. هنگامی که غارت را به اتمام رسانیدی، غارت خواهی شد و زمانی که از خیانت نمودن دست برداشتی ، به تو خیانت خواهند ورزید.

2 ای خداوند بر ما ترحم فرما زیرا که منتظر تو می باشیم و هر بامداد بازوی ایشان باش و در زمان تنگی نیز نجات ما بشو.

3 از آواز غوغا، قومها گریختند و چون خویشتن را برافرازی امتها پراکنده خواهند شد.

4 و غارت شما را جمع خواهند کرد بطوری که موران جمع می نمایند و بر آن خواهند جهید بطوری که ملخها می جهند.

5 خداوند متعال می باشد زانرو که در اعلی علیین ساکن است و صهیون را از انصاف و عدالت مملو خواهد ساخت.

6 و فراوانی نجات و حکمت و معرفت استقامت اوقات تو خواهد شد. و ترس خداوند خزینه او خواهد بود.

7 اینک شجاعان ایشان در بیرون فریاد می کنند و رسولان سلامتی زار زار گریه می نمایند.

8 شاهراهها ویران می شود و راه گذریان تلف می گردند. عهد را شکسته است و شهرها را خوار نموده، به مردمان اعتنا نکرده است.

9 زمین ماتم کنان کاهیده شده است و لبنان خجل گشته ، تلف گردیده است و شارون مثل بیابان شده و باشان و کرمل برگهای خود را ریخته اند.

10 خداوند می گوید که اﻵن برمی خیزم و حال خود را برمی افرازم و اکنون متعال خواهم گردید.

11 و شما از کاه حامله شده، خس خواهید زایید. و نفس شما آتشی است که شما را خواهد سوزانید.

12 و قومها مثل آهک سوخته و مانند خارهای قطع شده که از آتش مشتعل گردد خواهند شد.

13 ای شما که دور هستید، آنچه را که کرده ام بشنوید و ای شما که نزدیک می باشید، جبروت مرا بدانید.

14 گناهکارانی که در صهیون اند می ترسند و لرزه منافقان را فرو گرفته است، (و می گویند): کیست از ما که در آتش سوزنده ساکن خواهد شد و کیست از ما که در نارهای جاودانی ساکن خواهد گردید؟

15 اما آنکه به صداقت سالک باشد و به استقامت تکلم نماید و سود ظلم را خوار شمارد و دست خویش را از گرفتن رشوه بیفشاند و گوش خود را از اصغای خون ریزی ببندد و چشمان خود را از دیدن بدیها بر هم کند؛

16 او در مکانهای بلند ساکن خواهد شد و ملجای او ملاذ صخره ها خواهد بود. نان او داده خواهد شد و آب او ایمن خواهد بود.

17 چشمانت پادشاه را در زیباییش خواهد دید و زمین بی پایان را خواهد نگریست.

18 دل تو متذکر آن خوف خواهد شد (وخواهی گفت): کجا است نویسنده و کجا است وزن کننده (خراج) و کجا است شمارنده برجها؟

19 قوم ستم پیشه و قوم دشوار لغت را که نمی توانی شنید و الکن زبان را که نمی توانی فهمید بار دیگر نخواهی دید.

20 صهیون شهر جشن مقدس ما را ملاحظه نما. و چشمانت اورشلیم مسکن سلامتی را خواهد دید یعنی خیمه ای را که منتقل نشود و میخهایش کنده نگردد و هیچکدام از طنابهایش گسیخته نشود.

21 بلکه در آنجا خداوند ذوالجلال برای ما مکان جویهای آب و نهرهای وسیع خواهد بود که در آن هیچ کشتی با پاروها داخل نخواهد شد و سفینه بزرگ از آن عبور نخواهد کرد.

22 زیرا خداوند داور ما است. خداوند شریعت دهنده ما است. خداوند پادشاه ما است پس ما را نجات خواهد داد.

23 ریسمانهای تو سست بود که پایه دکل خود را نتوانست محکم نگاه دارد و بادبان را نتوانست بگشاید، آنگاه غارت بسیار تقسیم شد و لنگان غنیمت را بردند.

24 لیکن ساکن آن نخواهد گفت که بیمار هستم و گناه قومی که در آن ساکن باشند آمرزیده خواهد شد.

34

1 ای امتها نزدیک آیید تا بشنوید! و ای قومها اصغا نمایید! جهان و پری آن بشنوند. ربع مسکون و هرچه از آن صادر باشد.

2 زیرا که غضب خداوند بر تمامی امتها و خشم وی بر جمیع لشکرهای ایشان است. پس ایشان را به هلاکت سپرده، بقتل تسلیم نموده است.

3 و کشتگان ایشان دور افکنده می شوند و عفونت لاشهای ایشان برمی آید. و از خون ایشان کوهها گداخته می گردد.

4 و تمامی لشکر آسمان از هم خواهند پاشید و آسمان مثل طومار پیچیده خواهد شد. و تمامی لشکر آن پژمرده خواهند گشت، بطوریکه برگ از مو بریزد و مثل میوه نارس از درخت انجیر.

5 زیرا که شمشیر من در آسمان سیراب شده است. و اینک بر ادوم و بر قوم مغضوب من برای داوری نازل می شود.

6 شمشیر خداوند پر خون شده و از پیه فربه گردیده است یعنی از خون بره ها و بزها و از پیه گرده قوچها. زیرا خداوند را در بصره قربانی است و ذبح عظیمی در زمین ادوم.

7 و گاوان وحشی با آنها خواهند افتاد و گوساله ها با گاوان نر، و زمین ایشان از خون سیراب شده، خاک ایشان از پیه فربه خواهد شد.

8 زیرا خداوند را روز انتقام و سال عقوبت به جهت دعوی صهیون خواهد بود.

9 و نهرهای آن به قیر و غبار آن به کبریت مبدل خواهد شد و زمینش قیر سوزنده خواهد گشت.

10 شب و روز خاموش نشده، دودش تا به ابد خواهد برآمد. نسلا بعد نسل خراب خواهد ماند که کسی تا ابداﻵباد در آن گذر نکند.

11 بلکه مرغ سقا و خارپشت آن را تصرف خواهند کرد و بوم و غراب در آن ساکن خواهند شد و ریسمان خرابی و شاقول ویرانی را بر آن خواهد کشید.

12 و از اشراف آن کسی در آنجا نخواهد بود که او را به پادشاهی بخوانند و جمیع رؤسایش نیست خواهند شد.

13 و در قصرهایش خارها خواهد رویید و در قلعه هایش خسک و شتر خار و مسکن گرگ و خانه شترمرغ خواهد شد.

14 و وحوش بیابان با شغال خواهند برخورد و غول به رفیق خود ندا خواهد داد و عفریت نیز در آنجا ماوا گزیده، برای خود آرامگاهی خواهد یافت.

15 در آنجا تیرمار آشیانه ساخته ، تخم خواهد نهاد و بر آن نشسته ، بچه های خود را زیر سایه خود جمع خواهد کرد و در آنجا کرکسها با یکدیگر جمع خواهند شد.

16 از کتاب خداوند تفتیش نموده، مطالعه کنید. یکی از اینها گم نخواهد شد و یکی جفت خود را مفقود نخواهد یافت زیرا که دهان او این را امر فرموده و روح او اینها را جمع کرده است.

17 و او برای آنها قرعه انداخته و دست او آن را به جهت آنها با ریسمان تقسیم نموده است. و تا ابداﻵباد متصرف آن خواهند شد و نسلا بعد نسل در آن سکونت خواهند داشت.

35

1 بیابان و زمین خشک شادمان خواهد شد و صحرا به وجد آمده، مثل گل سرخ خواهد شکفت.

2 شکوفه بسیار نموده، با شادمانی و ترنم شادی خواهد کرد. شوکت لبنان و زیبایی کرمل و شارون به آن عطا خواهد شد. جلال یهوه و زیبایی خدای ما را مشاهده خواهند نمود.

3 دستهای سست را قوی سازید و زانوهای لرزنده را محکم گردانید.

4 به دلهای خائف بگویید: قوی شوید و مترسید اینک خدای شما با انتقام می آید. او با عقوبت الهی می آید و شما را نجات خواهد داد.

5 آنگاه چشمان کوران باز خواهد شد و گوشهای کران مفتوح خواهد گردید.

6 آنگاه لنگان مثل غزال جست و خیز خواهند نمود و زبان گنگ خواهد سرایید. زیرا که آبها در بیابان و نهرها در صحرا خواهد جوشید.

7 و سراب به برکه و مکانهای خشک به چشمه های آب مبدل خواهد گردید. در مسکنی که شغالها می خوابند علف و بوریا و نی خواهد بود.

8 و در آنجا شاهراهی و طریقی خواهد بود و به طریق مقدس نامیده خواهد شد و نجسان از آن عبور نخواهند کرد بلکه آن به جهت ایشان خواهد بود. و هرکه در آن راه سالک شود اگرچه هم جاهل باشد گمراه نخواهد گردید.

9 شیری در آن نخواهد بود و حیوان درنده ای بر آن برنخواهد آمد و در آنجا یافت نخواهد شد بلکه ناجیان بر آن سالک خواهند گشت.

10 و فدیه شدگان خداوند بازگشت نموده، با ترنم به صهیون خواهند آمد و خوشی جاودانی بر سر ایشان خواهد بود. و شادمانی و خوشی را خواهند یافت و غم و ناله فرار خواهد کرد.

36

1 و در سال چهاردهم حزقیا پادشاه واقع شد که سنحاریب پادشاه آشور بر تمامی شهرهای حصاردار یهودا برآمده، آنها را تسخیر نمود.

2 و پادشاه آشور ربشاقی را از لاکیش به اورشلیم نزد حزقیا پادشاه با موکب عظیم فرستاد و او نزد قنات برکه فوقانی به راه مزرعه گازر ایستاد.

3 و الیاقیم بن حلقیا که ناظر خانه بود و شبنای کاتب و یوآخ بن آساف وقایع نگار نزد وی بیرون آمدند.

4 و ربشاقی به ایشان گفت: «به حزقیا بگویید سلطان عظیم پادشاه آشور چنین می گوید: این اعتماد شما که بر آن توکل می نمایید چیست؟

5 می گویم که مشورت و قوت جنگ سخنان باطل است. اﻵن کیست که بر او توکل نموده ای که به من عاصی شده ای؟

6 هان بر عصای این نی خرد شده یعنی بر مصر توکل می نمایی که اگر کسی بر آن تکیه کند به دستش فرو رفته ، آن را مجروح می سازد. همچنان است فرعون پادشاه مصر برای همگانی که بر وی توکل نمایند.

7 و اگر مرا گویی که بر یهوه خدای خود توکل داریم آیا او آن نیست که حزقیا مکانهای بلند و مذبحهای او را برداشته است و به یهودا و اورشلیم گفته که پیش این مذبح سجده نمایید؟

8 پس حال با آقایم پادشاه آشور شرط ببند و من دو هزار اسب به تو می دهم اگر از جانب خود سواران بر آنها توانی گذاشت.

9 پس چگونه روی یک والی از کوچکترین بندگان آقایم را خواهی برگردانید و بر مصر به جهت ارابه ها و سواران توکل داری؟

10 و آیا من اﻵن بی اذن یهوه بر این زمین به جهت خرابی آن برآمده ام؟ یهوه مرا گفته است بر این زمین برآی و آن را خراب کن.»

11 آنگاه الیقایم و شبنا و یوآخ به ربشاقی گفتند: «تمنا اینکه با بندگانت به زبان آرامی گفتگو نمایی زیرا آن را می فهمیم و با ما به زبان یهود در گوش مردمی که بر حصارند گفتگو منمای.»

12 ربشاقی گفت: «آیا آقایم مرا نزد آقایت و تو فرستاده است تا این سخنان را بگویم؟ مگر مرا نزد مردانی که بر حصار نشسته اند نفرستاده، تا ایشان با شما نجاست خود را بخورند و بول خود را بنوشند؟»

13 پس ربشاقی بایستاد و به آواز بلند به زبان یهود صدا زده، گفت: «سخنان سلطان عظیم پادشاه آشور را بشنوید.

14 پادشاه چنین می گوید: حزقیا شما را فریب ندهد زیرا که شما را نمی تواند رهانید.

15 و حزقیا شما را بر یهوه مطمئن نسازد و نگوید که یهوه البته ما را خواهد رهانید و این شهر به دست پادشاه آشور تسلیم نخواهد شد.

16 به حزقیا گوش مدهید زیرا که پادشاه آشور چنین می گوید: با من صلح کنید و نزد من بیرون آیید تا هرکس از مو خود و هر کس از انجیر خود بخورد و هر کس از آب چشمه خود بنوشد.

17 تا بیایم و شما را به زمین مانند زمین خودتان بیاورم یعنی به زمین غله و شیره و زمین نان و تاکستانها.

18 مبادا حزقیا شما را فریب دهد و گوید یهوه ما را خواهد رهانید. آیا هیچکدام از خدایان امتها زمین خود را از دست پادشاه آشور رهانیده است؟

19 خدایان حمات و ارفاد کجایند و خدایان سفروایم کجا و آیا سامره را از دست من رهانیده اند؟

20 از جمیع خدایان این زمینها کدامند که زمین خویش را از دست من نجات داده اند تا یهوه اورشلیم را از دست من نجات دهد؟»

21 اما ایشان سکوت نموده، به او هیچ جواب ندادند زیرا که پادشاه امر فرموده و گفته بود که او را جواب ندهید.

22 پس الیاقیم بن حلقیا که ناظر خانه بود و شبنای کاتب و یوآخ بن آساف وقایع نگار با جامه دریده نزد حزقیا آمدند و سخنان ربشاقی را به او باز گفتند.

37

1 و واقع شد که چون حزقیا پادشاه این را شنید لباس خود را چاک زده و پلاس پوشیده، به خانه خداوند داخل شد.

2 و الیاقیم ناظر خانه و شبنای کاتب و مشایخ کهنه را ملبس به پلاس نزد اشعیا ابن آموص نبی فرستاد،

3 و به وی گفتند: «حزقیا چنین می گوید که امروز روز تنگی و تادیب و اهانت است زیرا که پسران بفم رحم رسیده اند و قوت زاییدن نیست.

4 شاید یهوه خدایت سخنان ربشاقی را که آقایش پادشاه آشور او را برای اهانت نمودن خدای حی فرستاده است بشنود و سخنانی را که یهوه خدایت شنیده است توبیخ نماید. پس برای بقیه ای که یافت می شوند تضرع نما.»

5 و بندگان حزقیا پادشاه نزد اشعیا آمدند.

6 و اشعیا به ایشان گفت: «به آقای خود چنین گویید که یهوه چنین می فرماید: از سخنانی که شنیدی که بندگان پادشاه آشور مرا بدانها کفر گفته اند، مترس.

7 همانا روحی بر او می فرستم که خبری شنیده، به ولایت خود خواهد برگشت و او را در ولایت خودش به شمشیر هلاک خواهم ساخت.»

8 پس ربشاقی مراجعت کرده، پادشاه آشور را یافت که با لبنه جنگ می کرد زیرا شنیده بود که از لاکیش کوچ کرده است.

9 و او درباره ترهاقه پادشاه کوش خبری شنید که به جهت مقاتله با تو بیرون آمده است. پس چون این را شنید (باز) ایلچیان نزد حزقیا فرستاده، گفت:

10 «به حزقیا پادشاه یهودا چنین گویید: خدای تو که به او توکل می نمایی تو را فریب ندهد و نگوید که اورشلیم به دست پادشاه آشور تسلیم نخواهد شد.

11 اینک تو شنیده ای که پادشاهان آشور با همه ولایتها چه کرده و چگونه آنها را بالکل هلاک ساخته اند و آیا تو رهایی خواهی یافت؟

12 و آیا خدایان امتهایی که پدران من آنها را هلاک ساختند مثل جوزان و حاران و رصف و بنی عدن که در تلسار می باشند ایشان را نجات دادند.

13 پادشاه حمات کجا است و پادشاه ارفاد و پادشاه شهر سفروایم و هینع و عوا؟»

14 و حزقیا مکتوب را از دست ایلچیان گرفته ، آن را خواند و حزقیا به خانه خداوند درآمده، آن را به حضور خداوند پهن کرد.

15 و حزقیا نزد خداوند دعا کرده، گفت:

16 «ای یهوه صبایوت خدای اسرائیل که بر کروبیان جلوس می نمایی! تویی که به تنهایی بر تمامی ممالک جهان خدا هستی و تو آسمان و زمین را آفریده ای.

17 ای خداوند گوش خود را فرا گرفته ، بشنو و ای خداوند چشمان خود را گشوده، ببین و همه سخنان سنحاریب را که به جهت اهانت نمودن خدای حی فرستاده است استماع نما!

18 ای خداوند راست است که پادشاهان آشور همه ممالک و زمین ایشان را خراب کرده.

19 و خدایان ایشان را به آتش انداخته اند زیرا که خدا نبودند بلکه ساخته دست انسان از چوب و سنگ. پس به این سبب آنها را تباه ساختند.

20 پس حال ای یهوه خدای ما ما را از دست او رهایی ده تا جمیع ممالک جهان بدانند که تو تنها یهوه هستی .»

21 پس اشعیا ابن آموص نزد حزقیا فرستاده، گفت: «یهوه خدای اسرائیل چنین می گوید: چونکه درباره سنحاریب پادشاه آشور نزد من دعا نمودی،

22 کلامی که خداوند درباره اش گفته این است: آن باکره دختر صهیون تو را حقیر شمرده، استهزا نموده است و دختر اورشلیم سر خود را به تو جنبانیده است.

23 کیست که او را اهانت کرده، کفر گفته ای و کیست که بر وی آواز بلند کرده، چشمان خود را به علیین افراشته ای؟ مگر قدوس اسرائیل نیست؟

24 به واسطه بندگانت خداوند را اهانت کرده، گفته ای به کثرت ارابه های خود بر بلندی کوهها و به اطراف لبنان برآمده ام و بلندترین سروهای آزادش و بهترین صنوبرهایش را قطع نموده، به بلندی اقصایش و به درختستان بوستانش داخل شده ام.

25 و من حفره زده، آب نوشیدم و به کف پای خود تمامی نهرهای مصر را خشک خواهم کرد.

26 «آیا نشنیده ای که من این را از زمان سلف کرده ام و از ایام قدیم صورت داده ام و اﻵن آن را به وقوع آورده ام تا تو به ظهور آمده، و شهرهای حصار دار را خراب نموده، به توده های ویران مبدل سازی.

27 از این جهت ساکنان آنها کم قوت بوده، ترسان و خجل شدند. مثل علف صحرا و گیاه سبز و علف پشت بام و مثل مزرعه قبل از نمو کردنش گردیدند.

28 اما من نشستن تو را و خروج و دخولت و خشمی را که بر من داری می دانم.

29 چونکه خشمی که به من داری و غرور تو به گوش من برآمده است. بنابراین مهار خود را به بینی تو و لگام خود را به لبهایت گذاشته ، تو را به راهی که آمده ای برخواهم گردانید.

30 و علامت برای تو این خواهد بود که امسال غله خودرو خواهید خورد و سال دوم آنچه از آن بروید و در سال سوم بکارید و بدروید و تاکستانها غرس نموده، میوه آنها را بخورید.

31 و بقیه ای که از خاندان یهودا رستگار شوند بار دیگر به پایین ریشه خواهند زد و به بالا میوه خواهند آورد.

32 زیرا که بقیه ای از اورشلیم و رستگاران از کوه صهیون بیرون خواهند آمد. غیرت یهوه صبایوت این را بجا خواهد آورد.

33 بنابراین خداوند در باره پادشاه آشور چنین می گوید که به این شهر داخل نخواهد شد و به اینجا تیر نخواهد انداخت و در مقابلش با سپر نخواهد آمد و منجنیق در پیش او برنخواهد افراشت.

34 به راهی که آمده است به همان برخواهد گشت و به این شهر داخل نخواهد شد. خداوند این را می گوید.

35 زیرا که این شهر را حمایت کرده، به خاطر خود و به خاطر بنده خویش داود آن را نجات خواهم داد.»

36 پس فرشته خداوند بیرون آمده، صد و هشتاد و پنجهزار نفر از اردوی آشور را زد و بامدادان چون برخاستند اینک جمیع آنها لاشهای مرده بودند.

37 و سنحاریب پادشاه آشور کوچ کرده، روانه گردید و برگشته در نینوی ساکن شد.

38 و واقع شد که چون او در خانه خدای خویش نسروک عبادت می کرد، پسرانش ادرملک و شرآصر او را به شمشیر زدند و ایشان به زمین اراراط فرار کردند و پسرش آسرحدون به جایش سلطنت نمود.

38

1 در آن ایام حزقیا بیمار و مشرف به موت شد و اشعیا ابن آموص نبی نزد وی آمده، او را گفت: « خداوند چنین می گوید: تدارک خانه خود را ببین زیرا که می میری و زنده نخواهی ماند.»

2 آنگاه حزقیا روی خود را بسوی دیوار برگردانیده، نزد خداوند دعا نمود،

3 و گفت: «ای خداوند مستدعی اینکه بیاد آوری که چگونه به حضور تو به امانت و به دل کامل سلوک نموده ام و آنچه در نظر تو پسند بوده است بجا آورده ام.» پس حزقیا زار زار بگریست.

4 و کلام خداوند بر اشعیا نازل شده، گفت:

5 «برو و به حزقیا بگو یهوه خدای پدرت داود چنین می گوید: دعای تو را شنیدم و اشکهایت را دیدم. اینک من بر روزهای تو پانزده سال افزودم.

6 و تو را و این شهر را از دست پادشاه آشور خواهم رهانید و این شهر را حمایت خواهم نمود.

7 و علامت از جانب خداوند که خداوند این کلام را که گفته است بجا خواهد آورد این است:

8 اینک سایه درجاتی که از آفتاب بر ساعت آفتابی آحاز پایین رفته است ده درجه به عقب برمی گردانم.» پس آفتاب از درجاتی که بر ساعت آفتابی پایین رفته بود، ده درجه برگشت.

9 مکتوب حزقیا پادشاه یهودا وقتی که بیمار شد و از بیماریش شفا یافت:

10 من گفتم: «اینک در فیروزی ایام خود به درهای هاویه می روم و از بقیه سالهای خود محروم می شوم.

11 گفتم: خداوند را مشاهده نمی نمایم. خداوند را در زمین زندگان نخواهم دید. من با ساکنان عالم فنا انسان را دیگر نخواهم دید.

12 خانه من کنده گردید و مثل خیمه شبان از من برده شد. مثل نساج عمر خود را پیچیدم. او مرا از نورد خواهد برید. روز و شب مرا تمام خواهی کرد.

13 تا صبح انتظار کشیدم. مثل شیر همچنین تمامی استخوانهایم را می شکند. روز و شب مرا تمام خواهی کرد.

14 مثل پرستوک که جیک جیک می کند صدا می نمایم. و مانند فاخته ناله می کنم و چشمانم از نگریستن به بالا ضعیف می شود. ای خداوند در تنگی هستم. کفیل من باش.

15 «چه بگویم چونکه او به من گفته است و خود او کرده است. تمامی سالهای خود را به سبب تلخی جانم آهسته خواهم رفت.

16 ای خداوند به این چیزها مردمان زیست می کنند و به اینها و بس حیات روح من می باشد. پس مرا شفا بده و مرا زنده نگاه دار.

17 اینک تلخی سخت من باعث سلامتی من شد. از راه لطف جانم را از چاه هلاکت برآوردی زیرا که تمامی گناهانم را به پشت سر خود انداختی.

18 زیرا که هاویه تو را حمد نمی گوید و موت تو را تسبیح نمی خواند و آنانی که به حفره فرو می روند به امانت تو امیدوار نمی باشند.

19 زندگانند، زندگانند که تو را حمد می گویند، چنانکه من امروز می گویم. پدران به پسران راستی تو را تعلیم خواهند داد.

20 خداوند به جهت نجات من حاضر است، پس سرودهایم را در تمامی روزهای عمر خود در خانه خداوند خواهیم سرایید.

21 و اشعیا گفته بود که «قرصی از انجیر بگیرید و آن را بر دمل بنهید که شفا خواهد یافت.»

22 و حزقیا گفته بود: «علامتی که به خانه خداوند برخواهم آمد چیست؟»

39

1 در آن زمان مرودک بلدان بن بلدان پادشاه بابل مکتوبی و هدیه ای نزد حزقیا فرستاد زیرا شنیده بود که بیمار شده و صحت یافته است.

2 و حزقیا از ایشان مسرور شده، خانه خزاین خود را از نقره و طلا و عطریات و روغن معطر و تمام خانه اسلحه خویش و هرچه را که در خزاین او یافت می شد به ایشان نشان داد و در خانه اش و در تمامی مملکتش چیزی نبود که حزقیا آن را به ایشان نشان نداد.

3 پس اشعیا نبی نزد حزقیا پادشاه آمده، وی را گفت: «این مردمان چه گفتند و نزد تو از کجا آمدند؟» حزقیا گفت: «از جای دور یعنی از بابل نزد من آمدند.»

4 او گفت: «در خانه تو چه دیدند؟» حزقیا گفت: «هرچه در خانه من است دیدند و چیزی در خزاین من نیست که به ایشان نشان ندادم.»

5 پس اشعیا به حزقیا گفت: «کلام یهوه صبایوت را بشنو:

6 اینک روزها می آید که هر چه در خانه تو است و آنچه پدرانت تا امروز ذخیره کرده اند به بابل برده خواهد شد؛ و خداوند می گوید که چیزی از آنها باقی نخواهد ماند.

7 و بعضی از پسرانت را که از تو پدید آیند و ایشان را تولید نمایی خواهند گرفت و در قصر پادشاه بابل خواجه سرا خواهند شد.»

8 حزقیا به اشعیا گفت: «کلام خداوند که گفتی نیکو است و دیگر گفت: هرآینه در ایام من سلامتی و امان خواهد بود.»

40

1 تسلی دهید! قوم مرا تسلی دهید! خدای شما می گوید:

2 سخنان دلاویز به اورشلیم گویید و او را ندا کنید که اجتهاد او تمام شده و گناه وی آمرزیده گردیده، و از دست خداوند برای تمامی گناهانش دو چندان یافته است.

3 صدای ندا کننده ای در بیابان، راه خداوند را مهیا سازید و طریقی برای خدای ما در صحرا راست نمایید.

4 هر درهای برافراشته و هر کوه و تلی پست خواهد شد؛ و کجیها راست و ناهمواریها هموار خواهد گردید.

5 و جلال خداوند مکشوف گشته ، تمامی بشر آن را با هم خواهند دید زیرا که دهان خداوند این را گفته است.

6 هاتفی می گوید: «ندا کن.» وی گفت: «چه چیز را ندا کنم؟ تمامی بشر گیاه است و همگی زیبایی اش مثل گل صحرا.

7 گیاه خشک و گلش پژمرده می شود زیرا نفخه خداوند بر آن دمیده می شود. البته مردمان گیاه هستند.

8 گیاه خشک شد و گل پژمرده گردید، لیکن کلام خدای ما تا ابداﻵباد استوار خواهد ماند.»

9 ای صهیون که بشارت می دهی به کوه بلند برآی! و ای اورشلیم که بشارت می دهی آوازت را با قوت بلند کن! آن را بلند کن و مترس و به شهرهای یهودا بگو که «هان خدای شما است!»

10 اینک خداوند یهوه با قوت می آید و بازوی وی برایش حکمرانی می نماید. اینک اجرت او با وی است و عقوبت وی پیش روی او می آید.

11 او مثل شبان گله خود را خواهد چرانید و به بازوی خود بره ها را جمع کرده، به آغوش خویش خواهد گرفت و شیر دهندگان را به ملایمت رهبری خواهد کرد.

12 کیست که آبها را به کف دست خود پیموده و افلاک را با وجب اندازه کرده و غبار زمین را در کیل گنجانیده و کوهها را به قپان و تلها را به ترازو وزن نموده است؟

13 کیست که روح خداوند را قانون داده یا مشیر او بوده او را تعلیم داده باشد.

14 او از که مشورت خواست تا به او فهم بخشد و طریق راستی را به او بیاموزد؟ و کیست که او را معرفت آموخت و راه فطانت را به او تعلیم داد؟

15 اینک امتها مثل قطره دلو و مانند غبار میزان شمرده می شوند. اینک جزیره ها را مثل گرد برمی دارد.

16 و لبنان به جهت هیزم کافی نیست و حیواناتش برای قربانی سوختنی کفایت نمی کند.

17 تمامی امتها بنظر وی هیچ اند و از عدم و بطالت نزد وی کمتر می نمایند.

18 پس خدا را به که تشبیه می کنید و کدام شبه را با او برابر می توانید کرد؟

19 صنعتگر بت را می ریزد و زرگر آن را به طلا می پوشاند، و زنجیرهای نقره برایش می ریزد.

20 کسی که استطاعت چنین هدایا نداشته باشد، درختی را که نمی پوسد اختیار می کند و صنعتگر ماهری را می طلبد تا بتی را که متحرک نشود برای او بسازد.

21 آیا ندانسته ونشنیده اید و از ابتدا به شما خبر داده نشده است و از بنیاد زمین نفهمیده اید؟

22 او است که بر کره زمین نشسته است و ساکنانش مثل ملخ می باشند. اوست که آسمانها را مثل پرده می گستراند و آنها را مثل خیمه به جهت سکونت پهن می کند.

23 که امیران را لاشی می گرداند و داوران جهان را مانند بطالت می سازد.

24 هنوز غرس نشده و کاشته نگردیده اند و تنه آنها هنوز در زمین ریشه نزده است، که فقط بر آنها می دمد و پژمرده می شوند و گرد باد آنها را مثل کاه می رباید.

25 پس مرا به که تشبیه می کنید تا با وی مساوی باشم؟ قدوس می گوید:

26 چشمان خود را به علیین برافراشته ببینید. کیست که اینها را آفرید و کیست که لشکر اینها را بشماره بیرون آورده، جمیع آنها را بنام می خواند؟ از کثرت قوت و از عظمت توانایی وی یکی از آنها گم نخواهد شد.

27 ای یعقوب چرا فکر می کنی و ای اسرائیل چرا می گویی : «راه من از خداوند مخفی است و خدای من انصاف مرا از دست داده است.»

28 آیا ندانسته و نشنیده ای که خدای سرمدی یهوه آفریننده اقصای زمین درمانده و خسته نمی شود و فهم او را تفحص نتوان کرد؟

29 ضعیفان را قوت می بخشد و ناتوانان را قدرت زیاده عطا می نماید.

30 حتی جوانان هم درمانده و خسته می گردند و شجاعان بکلی می افتند.

31 اما آنانی که منتظر خداوند می باشند قوت تازه خواهند یافت و مثل عقاب پرواز خواهند کرد. خواهند دوید و خسته نخواهند شد. خواهند خرامید و درمانده نخواهند گردید.

41

1 ای جزیره ها به حضور من خاموش شوید! و قبیله ها قوت تازه بهم رسانند! نزدیک بیایند، آنگاه تکلم نمایند. با هم به محاکمه نزدیک بیاییم.

2 کیست که کسی را از مشرق برانگیخت که عدالت او را نزد پایهای وی می خواند؟ امتها را به وی تسلیم می کند و او را بر پادشاهان مسلط می گرداند. و ایشان را مثل غبار به شمشیر وی و مثل کاه که پراکنده می گردد به کمان وی تسلیم خواهد نمود.

3 ایشان را تعاقب نموده، به راهی که با پایهای خود نرفته بود، بسلامتی خواهد گذشت.

4 کیست که این را عمل نموده و بجا آورده، و طبقات را از ابتدا دعوت نموده است؟ من که یهوه و اول و با آخرین می باشم من هستم.

5 جزیره ها دیدند و ترسیدند و اقصای زمین بلرزیدند و تقرب جسته، آمدند.

6 هر کس همسایه خود را اعانت کرد و به برادر خود گفت: قوی دل باش.

7 نجار زرگر را و آنکه با چکش صیقل می کند سندان زننده را تقویت می نماید و در باره لحیم می گوید: که خوب است و آن را به میخها محکم می سازد تا متحرک نشود.

8 اما تو ای اسرائیل بنده من و ای یعقوب که تو را برگزیده ام و ای ذریت دوست من ابراهیم،

9 که تو را از اقصای زمین گرفته ، تو را از کرانه هایش خوانده ام و به تو گفته ام تو بنده من هستی ، تو را برگزیدم و ترک ننمودم،

10 مترس زیرا که من با تو هستم و مشوش مشو زیرا من خدای تو هستم! تو را تقویت خواهم نمود و البته تو را معاونت خواهم داد و تو را به دست راست عدالت خود دستگیری خواهم کرد.

11 اینک همه آنانی که بر تو خشم دارند، خجل و رسوا خواهند شد و آنانی که با تو معارضه نمایند ناچیز شده، هلاک خواهند گردید.

12 آنانی را که با تو مجادله نمایند جستجو کرده، نخواهی یافت و آنانی که با تو جنگ کنند نیست و نابود خواهند شد.

13 زیرا من که یهوه خدای تو هستم دست راست تو را گرفته ، به تو می گویم: مترس زیرا من تو را نصرت خواهم داد.

14 ای کرم یعقوب و شرذمه اسرائیل مترس زیرا خداوند و قدوس اسرائیل که ولی تو می باشد می گوید: من تو را نصرت خواهم داد.

15 اینک تو را گردون تیز نو دندانه دار خواهم ساخت و کوهها را پایمال کرده، خرد خواهی نمود و تلها را مثل کاه خواهی ساخت.

16 آنها را خواهی افشاند و باد آنها را برداشته، گردباد آنها را پراکنده خواهد ساخت. لیکن تو از خداوند شادمان خواهی شد و به قدوس اسرائیل فخر خواهی نمود.

17 فقیران و مسکینان آب را می جویند و نمی یابند و زبان ایشان از تشنگی خشک می شود. من که یهوه هستم ایشان را اجابت خواهم نمود. خدای اسرائیل هستم ایشان را ترک نخواهم کرد.

18 بر تلهای خشک نهرها و در میان وادیها چشمه ها جاری خواهم نمود. و بیابان را به برکه آب و زمین خشک را به چشمه های آب مبدل خواهم ساخت.

19 در بیابان سرو آزاد و شطیم و آس و درخت زیتون را خواهم گذاشت و در صحرا صنوبر و کاج و چنار را با هم غرس خواهم نمود.

20 تا ببینند و بدانند و تفکر نموده، با هم تامل نمایند که دست خداوند این را کرده و قدوس اسرائیل این را ایجاد نموده است.

21 خداوند می گوید: دعوی خود را پیش آورید و پادشاه یعقوب می گوید: براهین قوی خویش را عرضه دارید.

22 آنچه را که واقع خواهد شد نزدیک آورده، برای ما اعلام نمایند. چیزهای پیشین را و کیفیت آنها را بیان کنید تا تفکر نموده، آخر آنها را بدانیم یا چیزهای آینده را به ما بشنوانید.

23 و چیزها را که بعد از این واقع خواهد شد بیان کنید تا بدانیم که شما خدایانید. باری، نیکویی یا بدی را بجا آورید تا ملتفت شده، با هم ملاحظه نماییم.

24 اینک شما ناچیز هستید و عمل شما هیچ است و هر که شما را اختیار کند رجس است.

25 کسی را از شمال برانگیختم و او خواهد آمد و کسی را از مشرق آفتاب که اسم مرا خواهد خواند و او بر سروران مثل برگل خواهد آمد و مانند کوزه گری که گل را پایمال می کند.

26 کیست که از ابتدا خبر داد تا بدانیم، و از قبل تا بگوییم که او راست است؟ البته خبر دهنده ای نیست و اعلام کننده ای نی و کسی هم نیست که سخنان شما را بشنود.

27 اول به صهیون گفتم که اینک هان این چیزها (خواهد رسید) و به اورشلیم بشارت دهنده ای بخشیدم.

28 و نگریستم و کسی یافت نشد و در میان ایشان نیز مشورت دهنده ای نبود که چون از ایشان سؤال نمایم جواب تواند داد.

29 اینک جمیع ایشان باطلند و اعمال ایشان هیچ است و بتهای ریخته شده ایشان باد و بطالت است.

42

1 اینک بنده من که او را دستگیری نمودم و برگزیده من که جانم از او خشنود است، من روح خود را بر او می نهم تا انصاف را برای امتها صادر سازد.

2 او فریاد نخواهد زد و آواز خود را بلند نخواهد نمود و آن را در کوچه ها نخواهد شنوانید.

3 نی خرد شده را نخواهد شکست و فتیله ضعیف را خاموش نخواهد ساخت تا عدالت را به راستی صادر گرداند.

4 او ضعیف نخواهد گردید و منکسر نخواهد شد تا انصاف را بر زمین قرار دهد و جزیره ها منتظر شریعت او باشند.

5 خدا یهوه که آسمانها را آفرید و آنها را پهن کرد و زمین و نتایج آن را گسترانید و نفس را به قومی که در آن باشند و روح را بر آنانی که در آن سالکند می دهد، چنین می گوید:

6 «من که یهوه هستم تو را به عدالت خوانده ام و دست تو را گرفته، تو را نگاه خواهم داشت و تو را عهد قوم و نور امتها خواهم گردانید.

7 تا چشمان کوران را بگشایی و اسیران را از زندان و نشینندگان در ظلمت را از محبس بیرون آوری.

8 من یهوه هستم و اسم من همین است. و جلال خود را به کسی دیگر و ستایش خویش را به بتهای تراشیده نخواهم داد.

9 اینک وقایع نخستین واقع شد و من از چیزهای نو اعلام می کنم و قبل از آنکه بوجود آید شما را از آنها خبر می دهم.»

10 ای شما که به دریا فرود می روید، و ای آنچه در آن است! ای جزیره ها و ساکنان آنها سرود نو را به خداوند و ستایش وی را از اقصای زمین بسرایید!

11 صحرا و شهرهایش و قریه هایی که اهل قیدار در آنها ساکن باشند آواز خود را بلند نمایند و ساکنان سالع ترنم نموده، از قله کوهها نعره زنند!

12 برای خداوند جلال را توصیف نمایند و تسبیح او را در جزیره ها بخوانند!

13 خداوند مثل جبار بیرون می آید و مانند مرد جنگی غیرت خویش را برمی انگیزاند. فریاد کرده، نعره خواهد زد و بر دشمنان خویش غلبه خواهد نمود.

14 از زمان قدیم خاموش و ساکت مانده، خودداری نمودم. اﻵن مثل زنی که می زاید، نعره خواهم زد و دم زده، آه خواهم کشید.

15 کوهها و تلها را خراب کرده، تمامی گیاه آنها را خشک خواهم ساخت و نهرها را جزایر خواهم گردانید و برکه ها را خشک خواهم ساخت.

16 و کوران را به راهی که ندانسته اند رهبری نموده، ایشان را به طریقهایی که عارف نیستند هدایت خواهم نمود. ظلمت را پیش ایشان به نور و کجی را به راستی مبدل خواهم ساخت. این کارها را بجا آورده، ایشان را رها نخواهم نمود.

17 آنانی که بر بتهای تراشیده اعتماد دارند و به اصنام ریخته شده می گویند که خدایان ما شمایید، به عقب برگردانیده، بسیار خجل خواهند شد.

18 ای کران بشنوید و ای کوران نظر کنید تا ببینید.

19 کیست که مثل بنده من کور باشد و کیست که کر باشد مثل رسول من که می فرستم؟ کیست که کور باشد، مثل مسلم من و کور مانند بنده خداوند؟

20 چیزهای بسیار می بینی اما نگاه نمی داری. گوشها را می گشاید لیکن خود نمی شنود.

21 خداوند را به خاطر عدل خود پسند آمد که شریعت خویش را تعظیم و تکریم نماید.

22 لیکن اینان قوم غارت و تاراج شده اند و جمیع ایشان در حفره ها صید شده و در زندانها مخفی گردیده اند. ایشان غارت شده و رهاننده ای نیست. تاراج گشته و کسی نمی گوید که باز ده.

23 کیست در میان شما که به این گوش دهد و توجه نموده، برای زمان آینده بشنود؟

24 کیست که یعقوب را به تاراج و اسرائیل را به غارت تسلیم نمود؟ آیا خداوند نبود که به او گناه ورزیدیم چونکه ایشان به راههای او نخواستند سلوک نمایند و شریعت او را اطاعت ننمودند؟

25 بنابراین حدت غضب خود و شدت جنگ را بر ایشان ریخت و آن ایشان را از هر طرف مشتعل ساخت و ندانستند و ایشان را سوزانید اما تفکر ننمودند.

43

1 و اﻵن خداوند که آفریننده تو ای یعقوب، و صانع تو ای اسرائیل است چنین می گوید: «مترس زیرا که من تو را فدیه دادم و تو را به اسمت خواندم پس تو از آن من هستی.

2 چون از آبها بگذری من با تو خواهم بود و چون از نهرها (عبورنمایی ) تو را فرونخواهند گرفت. و چون از میان آتش روی، سوخته نخواهی شد و شعله اش تو را نخواهد سوزانید.

3 زیرا من یهوه خدای تو و قدوس اسرائیل نجات دهنده تو هستم. مصر را فدیه تو ساختم و حبش و سبا را به عوض تو دادم.

4 چونکه در نظر من گرانبها و مکرم بودی و من تو را دوست می داشتم پس مردمان را به عوض تو و طوایف را در عوض جان تو تسلیم خواهم نمود.

5 مترس زیرا که من با تو هستم و ذریت تو را از مشرق خواهم آورد و تو را از مغرب جمع خواهم نمود.

6 به شمال خواهم گفت که بده و به جنوب که ممانعت مکن. پسران مرا از جای دور و دخترانم را از کرانهای زمین بیاور.

7 یعنی هر که را به اسم من نامیده شود و او را به جهت جلال خویش آفریده و او را مصور نموده و ساخته باشم.»

8 قومی را که چشم دارند اما کور هستند و گوش دارند اما کر می باشند بیرون آور.

9 جمیع امتها با هم جمع شوند و قبیله ها فراهم آیند. پس در میان آنها کیست که از این خبر دهد و امور اولین را به ما اعلام نماید؟ شهود خود را بیاورند تا تصدیق شوند یا استماع نموده، اقرار بکنند که این راست است.

10 یهوه می گوید که «شما و بنده من که او را برگزیده ام شهود من می باشید. تا دانسته ، به من ایمان آورید و بفهمید که من او هستم و پیش از من خدایی مصور نشده و بعد از من هم نخواهد شد.

11 من، من یهوه هستم و غیر از من نجات دهنده ای نیست.

12 من اخبار نموده و نجات داده ام و اعلام نموده و درمیان شما خدای غیر نبوده است. خداوند می گوید که شما شهود من هستید و من خدا هستم.

13 و از امروز نیز من او می باشم و کسی که از دست من تواند رهانید نیست. من عمل خواهم نمود و کیست که آن را رد نماید؟»

14 خداوند که ولی شما و قدوس اسرائیل است چنین می گوید: «بخاطر شما به بابل فرستادم و همه ایشان را مثل فراریان فرود خواهم آورد و کلدانیان را نیز در کشتیهای وجد ایشان.

15 من خداوند قدوس شما هستم. آفریننده اسرائیل و پادشاه شما.»

16 خداوند که راهی در دریا و طریقی در آبهای عظیم می سازد چنین می گوید،

17 آنکه ارابه ها و اسبها و لشکر و قوت آن را بیرون می آورد: «ایشان با هم خواهند خوابید و نخواهند برخاست و منطفی شده، مثل فتیله خاموش خواهند شد.

18 چیزهای اولین را بیاد نیاورید و در امور قدیم تفکر ننمایید.

19 اینک من چیز نویی بوجود می آورم و آن اﻵن بظهور می آید. آیا آن را نخواهید دانست؟ بدرستی که راهی در بیابان و نهرها در هامون قرار خواهم داد.

20 حیوانات صحرا گرگان و شترمرغها مرا تمجید خواهند نمود چونکه آب در بیابان و نهرها در صحرا بوجود می آورم تا قوم خود و برگزیدگان خویش را سیراب نمایم.

21 این قوم را برای خود ایجاد کردم تا تسبیح مرا بخوانند.

22 اما تو ای یعقوب مرا نخواندی و تو ای اسرائیل از من به تنگ آمدی!

23 گوسفندان قربانی های سوختنی خود را برای من نیاوردی و به ذبایح خود مرا تکریم ننمودی! به هدایا بندگی بر تو ننهادم و به بخور تو را به تنگ نیاوردم.

24 نی معطر را به جهت من به نقره نخریدی و به پیه ذبایح خویش مرا سیر نساختی. بلکه به گناهان خود بر من بندگی نهادی و به خطایای خویش مرا به تنگ آوردی.

25 من هستم من که بخاطر خود خطایای تو را محو ساختم و گناهان تو را بیاد نخواهم آورد.

26 مرا یاد بده تا با هم محاکمه نماییم. حجت خود را بیاور تا تصدیق شوی.

27 اجداد اولین تو گناه ورزیدند و واسطه های تو به من عاصی شدند.

28 بنابراین من سروران قدس را بی احترام خواهم ساخت و یعقوب را به لعنت و اسرائیل را به دشنام تسلیم خواهم نمود.

44

1 اما اﻵن ای بنده من یعقوب بشنو و ای اسرائیل که تو را برگزیده ام!

2 خداوند که تو را آفریده و تو را از رحم بسرشت و معاون تو می باشد چنین می گوید: ای بنده من یعقوب مترس! و ای یشرون که تو را برگزیده ام!

3 اینک بر (زمین) تشنه آب خواهم ریخت و نهرها برخشک. روح خود را بر ذریت تو خواهم ریخت و برکت خویش را بر اولاد تو.

4 و ایشان در میان سبزه ها، مثل درختان بید بر جویهای آب خواهند رویید.

5 یکی خواهد گفت که من از آن خداوند هستم و دیگری خویشتن را به نام یعقوب خواهد خواند و دیگری بدست خود برای خداوند خواهد نوشت و خویشتن را به نام اسرائیل ملقب خواهد ساخت.

6 خداوند پادشاه اسرائیل و یهوه صبایوت که ولی ایشان است چنین می گوید: من اول هستم و من آخر هستم و غیر از من خدایی نیست.

7 و مثل من کیست که آن را اعلان کند و بیان نماید و آن را ترتیب دهد، از زمانی که قوم قدیم را برقرار نمودم. پس چیزهای آینده و آنچه را که واقع خواهد شد اعلان بنمایند.

8 ترسان و هراسان مباشید. آیا از زمان قدیم تو را اخبار و اعلام ننمودم و آیا شما شهود من نیستید؟ آیا غیر از من خدایی هست؟ البته صخره ای نیست و احدی را نمی شناسم.

9 آنانی که بتهای تراشیده می سازند، جمیعا باطلند و چیزهایی که ایشان می پسندند، فایده ای ندارد و شهود ایشان نمی بینند و نمی دانند تا خجالت بکشند.

10 کیست که خدایی ساخته یا بتی ریخته باشد که نفعی ندارد؟

11 اینک جمیع یاران او خجل خواهند شد و صنعتگران از انسان می باشند. پس جمیع ایشان جمع شده، بایستند تا با هم ترسان و خجل گردند.

12 آهن را با تیشه می تراشد و آن را در زغال کار می کند و با چکش صورت می دهد و با قوت بازوی خویش آن را می سازد و نیز گرسنه شده، بی قوت می گردد و آب ننوشیده، ضعف بهم می رساند.

13 چوب را می تراشد و ریسمان را کشیده، با قلم آن را نشان می کند و با رنده آن را صاف می سازد و با پرگار نشان می کند پس آن را به شبیه انسان و به جمال آدمی می سازد تا در خانه ساکن شود.

14 سروهای آزاد برای خود قطع می کند و سندیان و بلوط را گرفته ، آنها را از درختان جنگل برای خود اختیار می کند و شمشاد را غرس نموده، باران آن را نمو می دهد.

15 پس برای شخص به جهت سوخت بکار می آید و از آن گرفته ، خود را گرم می کند و آن را افروخته نان می پزد و خدایی ساخته ، آن را می پرستد و از آن بتی ساخته ، پیش آن سجده می کند.

16 بعضی از آن را در آتش می سوزاند و بر بعضی گوشت پخته می خورد و کباب را برشته کرده، سیر می شود و گرم شده، می گوید: وه گرم شده، آتش را دیدم.

17 و از بقیه آن خدایی یعنی بت خویش را می سازد و پیش آن سجده کرده، عبادت می کند و نزد آن دعا نموده، می گوید: مرا نجات بده چونکه تو خدای من هستی.

18 ایشان نمی دانند و نمی فهمند زیرا که چشمان ایشان را بسته است تا نبینند و دل ایشان را تا تعقل ننمایند.

19 و تفکر ننموده، معرفت و فطانتی ندارند تا بگویند نصف آن را در آتش سوختیم و بر زغالش نیز نان پختیم و گوشت را کباب کرده، خوردیم. پس آیا از بقیه آن بتی بسازیم و به تنه درخت سجده نماییم؟

20 خاکستر را خوراک خود می سازد و دل فریب خورده او را گمراه می کند که جان خود را نتواند رهانید و فکر نمی نماید که آیا در دست راست من دروغ نیست.

21 ای یعقوب و ای اسرائیل اینها را بیادآور چونکه تو بنده من هستی. تو را سرشتم ای اسرائیل تو بنده من هستی از من فراموش نخواهی شد.

22 تقصیرهای تو را مثل ابر غلیظ و گناهانت را مانند ابر محو ساختم. پس نزد من بازگشت نما زیرا تو را فدیه کرده ام.

23 ای آسمانها ترنم نمایید زیرا که خداوند این را کرده است! و ای اسفلهای زمین! فریاد برآورید و ای کوهها و جنگلها و هر درختی که در آنها باشد بسرایید! زیرا خداوند یعقوب را فدیه کرده است و خویشتن را در اسرائیل تمجید خواهد نمود.

24 خداوند که ولی تو است و تو را از رحم سرشته است چنین می گوید: من یهوه هستم و همه چیز را ساختم. آسمانها را به تنهایی گسترانیدم و زمین را پهن کردم؛ و با من که بود؟

25 آنکه آیات کاذبان را باطل می سازد و جادوگران را احمق می گرداند. و حکیمان را بعقب برمی گرداند و علم ایشان را به جهالت تبدیل می کند.

26 که سخنان بندگان خود را برقرار می دارد و مشورت رسولان خویش را به انجام می رساند، که درباره اورشلیم می گوید معمور خواهد شد و درباره شهرهای یهودا که بنا خواهد شد و خرابی های آن را برپا خواهم داشت.

27 آنکه به لجه می گوید که خشک شو و نهرهایت را خشک خواهم ساخت.

28 و درباره کورش می گوید که او شبان من است و تمامی مسرت مرا به اتمام خواهد رسانید و درباره اورشلیم می گوید بنا خواهد شد و درباره هیکل که بنیاد تو نهاده خواهد گشت.

45

1 خداوند به مسیح خویش یعنی به کورش که : دست راست او را گرفتم تا به حضور وی امتها را مغلوب سازم و کمرهای پادشاهان را بگشایم تا درها را به حضور وی مفتوح نمایم و دروازه ها دیگر بسته نشود چنین می گوید

2 که من پیش روی تو خواهم خرامید و جایهای ناهموار را هموار خواهم ساخت. و درهای برنجین را شکسته ، پشت بندهای آهنین را خواهم برید.

3 و گنجهای ظلمت و خزاین مخفی را به تو خواهم بخشید تا بدانی که من یهوه که تو را به اسمت خوانده ام خدای اسرائیل می باشم.

4 به خاطر بنده خود یعقوب و برگزیده خویش اسرائیل، هنگامی که مرا نشناختی تو را به اسمت خواندم و ملقب ساختم.

5 من یهوه هستم و دیگری نیست و غیر از من خدایی نی. من کمر تو را بستم هنگامی که مرا نشناختی.

6 تا از مشرق آفتاب و مغرب آن بدانند که سوای من احدی نیست. من یهوه هستم و دیگری نی.

7 پدید آورنده نور و آفریننده ظلمت. صانع سلامتی و آفریننده بدی. من یهوه صانع همه این چیزها هستم.

8 ای آسمانها از بالا ببارانید تا افلاک عدالت را فرو ریزد و زمین بشکافد تا نجات و عدالت نمو کنند و آنها را با هم برویاند زیرا که من یهوه این را آفریده ام.

9 وای برکسی که با صانع خود چون سفالی با سفالهای زمین مخاصمه نماید. آیا کوزه به کوزه گر بگوید چه چیز را ساختی؟ یا مصنوع تو درباره تو بگوید که او دست ندارد؟

10 وای بر کسی که به پدر خود گوید: چه چیز را تولید نمودی و به زن که چه زاییدی.

11 خداوند که قدوس اسرائیل و صانع آن می باشد چنین می گوید: درباره امور آینده از من سؤال نمایید و پسران مرا و اعمال دستهای مرا به من تفویض نمایید.

12 من زمین را ساختم و انسان را بر آن آفریدم. دستهای من آسمانها را گسترانید و من تمامی لشکرهای آنها را امر فرمودم.

13 من او را به عدالت برانگیختم و تمامی راههایش را راست خواهم ساخت. شهر مرا بنا کرده، اسیرانم را آزاد خواهد نمود، اما نه برای قیمت و نه برای هدیه. یهوه صبایوت این را می گوید.

14 خداوند چنین می گوید: حاصل مصر و تجارت حبش و اهل سبا که مردان بلند قد می باشند نزد تو عبور نموده، از آن تو خواهند بود. و تابع تو شده در زنجیرها خواهند آمد و پیش تو خم شده و نزد تو التماس نموده، خواهند گفت: البته خدا در تو است و دیگری نیست و خدایی نی .

15 ای خدای اسرائیل و نجات دهنده یقینا خدایی هستی که خود را پنهان می کنی.

16 جمیع ایشان خجل و رسوا خواهند شد و آنانی که بتها می سازند با هم به رسوایی خواهند رفت.

17 اما اسرائیل به نجات جاودانی از خداوند ناجی خواهند شد و تا ابداﻵباد خجل و رسوا نخواهند گردید.

18 زیرا یهوه آفریننده آسمان که خدا است که زمین را سرشت و ساخت و آن را استوار نمود و آن را عبث نیافرید بلکه به جهت سکونت مصور نمود چنین می گوید: من یهوه هستم و دیگری نیست.

19 در خفا و در جایی از زمین تاریک تکلم ننمودم. و به ذریه یعقوب نگفتم که مرا عبث بطلبید. من یهوه به عدالت سخن می گویم و چیزهای راست را اعلان می نمایم.

20 ای رهاشدگان از امتها جمع شده، بیایید و با هم نزدیک شوید. آنانی که چوب بتهای خود را برمی دارند و نزد خدایی که نتواند رهانید دعا می نمایند معرفت ندارند.

21 پس اعلان نموده، ایشان را نزدیک آورید تا با یکدیگر مشورت نمایند. کیست که این را از ایام قدیم اعلان نموده و از زمان سلف اخبار کرده است؟ آیا نه من که یهوه هستم و غیر از من خدایی دیگر نیست؟ خدای عادل و نجات دهنده و سوای من نیست.

22 ای جمیع کرانه های زمین به من توجه نمایید و نجات یابید زیرا من خدا هستم و دیگری نیست.

23 به ذات خود قسم خوردم و این کلام به عدالت از دهانم صادر گشته برنخواهد گشت که هر زانو پیش من خم خواهد شد و هر زبان به من قسم خواهد خورد.

24 و مرا خواهند گفت عدالت و قوت فقط در خداوند می باشد. و بسوی او خواهند آمد و همگانی که به او خشمناکند خجل خواهند گردید. و تمامی ذریت اسرائیل در خداوند عادل شمرده شده، فخر خواهند کرد.

25 -

46

1 بیل خم شده و نبو منحنی گردیده بتهای آنها بر حیوانات و بهایم نهاده شد. آنهایی که شما برمی داشتید حمل گشته و بار حیوانات ضعیف شده است.

2 آنها جمیعا منحنی و خم شده، آن بار را نمی توانند رهانید بلکه خود آنها به اسیری می روند.

3 ای خاندان یعقوب و تمامی بقیه خاندان اسرائیل که از بطن بر من حمل شده و از رحم برداشته من بوده اید!

4 و تا به پیری شما من همان هستم و تا به شیخوخیت من شما را خواهم برداشت. من آفریدم و من برخواهم داشت و من حمل کرده، خواهم رهانید.

5 مرا با که شبیه و مساوی می سازید و مرا با که مقابل می نمایید تا مشابه شویم؟

6 آنانی که طلا را از کیسه می ریزند و نقره را به میزان می سنجند، زرگری را اجیر می کنند تا خدایی از آن بسازد پس سجده کرده، عبادت نیز می نمایند.

7 آن را بر دوش برداشته ، می برند و به جایش می گذارند و او می ایستد و از جای خود حرکت نمی تواند کرد. نزد او استغاثه هم می نمایند اما جواب نمی دهد و ایشان را از تنگی ایشان نتواند رهانید.

8 این را بیاد آورید و مردانه بکوشید. و ای عاصیان آن را در دل خود تفکر نمایید!

9 چیزهای اول را از زمان قدیم به یاد آورید. زیرا من قادر مطلق هستم و دیگری نیست. خدا هستم و نظیر من نی.

10 آخر را از ابتدا و آنچه را که واقع نشده از قدیم بیان می کنم و می گویم که اراده من برقرار خواهد ماند و تمامی مسرت خویش را بجا خواهم آورد.

11 مرغ شکاری را از مشرق و هم مشورت خویش را از جای دور می خوانم. من گفتم و البته بجا خواهم آورد و تقدیر نمودم و البته به وقوع خواهم رسانید.

12 ای سختدلان که از عدالت دور هستید مرا بشنوید.

13 عدالت خود را نزدیک آوردم و دور نمی باشد و نجات من تاخیر نخواهد نمود و نجات را به جهت اسرائیل که جلال من است در صهیون خواهم گذاشت.

47

1 ای باکره دختر بابل فرود شده، بر خاک بنشین و ای دختر کلدانیان بر زمین بی کرسی بنشین زیرا تو را دیگر نازنین و لطیف نخواهند خواهند.

2 دستاس را گرفته ، آرد را خرد کن. نقاب را برداشته ، دامنت را بر کش و ساقها را برهنه کرده، از نهرها عبور کن.

3 عورت تو کشف شده، رسوایی تو ظاهر خواهد شد. من انتقام کشیده، بر احدی شفقت نخواهم نمود.

4 و اما نجات دهنده ما اسم او یهوه صبایوت و قدوس اسرائیل می باشد.

5 ای دختر کلدانیان خاموش بنشین و به ظلمت داخل شو زیرا که دیگر تو را ملکه ممالک نخواهند خواند.

6 بر قوم خود خشم نموده و میراث خویش را بی حرمت کرده، ایشان را به دست تو تسلیم نمودم. بر ایشان رحمت نکرده، یوغ خود را بر پیران بسیار سنگین ساختی.

7 و گفتی تا به ابد ملکه خواهم بود. و این چیزها را در دل خود جا ندادی و عاقبت آنها را به یاد نیاوردی.

8 پس اﻵن ای که در عشرت بسر می بری و در اطمینان ساکن هستی این را بشنو. ای که در دل خود می گویی من هستم و غیر از من دیگری نیست و بیوه نخواهم شد و بی اولادی را نخواهم دانست.

9 پس این دو چیز یعنی بی اولادی و بیوگی بغته در یکروز به تو عارض خواهد شد و با وجود کثرت سحر تو و افراط افسونگری زیاد تو آنها بشدت بر تو استیلا خواهد یافت.

10 زیرا که بر شرارت خود اعتماد نموده، گفتی کسی نیست که مرا بیند. و حکمت و علم تو، تو را گمراه ساخت و در دل خود گفتی : من هستم و غیر از من دیگری نیست.

11 پس بلایی که افسون آن را نخواهی دانست بر تو عارض خواهد شد و مصیبتی که به دفع آن قادر نخواهی شد، تو را فرو خواهد گرفت و هلاکتی که ندانسته ای، ناگهان بر تو استیلا خواهد یافت.

12 پس در افسونگری خود و کثرت سحر خویش که در آنها از طفولیت مشقت کشیده ای قائم باش شاید که منفعت توانی برد و شاید که غالب توانی شد.

13 از فراوانی مشورتهایت خسته شده ای؛ پس تقسیم کنندگان افلاک و رصد بندان کواکب و آنانی که در غره ماهها اخبار می دهند بایستند و تو را از آنچه بر تو واقع شدنی است نجات دهند.

14 اینک مثل کاهبن شده، آتش ایشان را خواهد سوزانید که خویشتن را از سورت زبانه آن نخواهند رهانید و آن اخگری که خود را نزد آن گرم سازند و آتشی که در برابرش بنشینند نخواهد بود.

15 آنانی که از ایشان مشقت کشیدی برای تو چنین خواهند شد و آنانی که از طفولیت با تو تجارت می کردند هر کس بجای خود آواره خواهد گردید و کسی که تو را رهایی دهد نخواهد بود.

48

1 ای خاندان یعقوب که به نام اسرائیل مسمی هستید و از آب یهودا صادر شده اید، و به اسم یهوه قسم می خورید و خدای اسرائیل را ذکر می نمایید، اما نه به صداقت و راستی ، این را بشنوید.

2 زیرا که خویشتن را از شهر مقدس می خوانند و بر خدای اسرائیل که اسمش یهوه صبایوت است اعتماد می دارند.

3 چیزهای اول را از قدیم اخبار کردم و از دهان من صادر شده، آنها را اعلام نمودم بغته به عمل آوردم و واقع شد.

4 چونکه دانستم که تو سخت دل هستی و گردنت بند آهنین و پیشانی تو برنجین است.

5 بنابراین تو را از قدیم مخبر ساختم و قبل از وقوع تو را اعلام نمودم. مبادا بگویی که بت من آنها را بجا آورده و بت تراشیده و صنم ریخته شده من آنها را امر فرموده است.

6 چونکه همه این چیزها را شنیدی، آنها را ملاحظه نما. پس آیا شما اعتراف نخواهید کرد، و از این زمان چیزهای تازه را به شما اعلام نمودم و چیزهای مخفی را که ندانسته بودید؟

7 در این زمان و نه در ایام قدیم آنها آفریده شد و قبل از امروز آنها را نشنیده بودی، مبادا بگویی اینک این چیزها را می دانستم.

8 البته نشنیده و هر آینه ندانسته و البته گوش تو قبل از این باز نشده بود. زیرا می دانستم که بسیار خیانتکار هستی و از رحم (مادرت ) عاصی خوانده شدی.

9 به خاطر اسم خود غضب خویش را به تاخیر خواهم انداخت و به خاطر جلال خویش بر تو شفقت خواهم کرد تا تو را منقطع نسازم.

10 اینک تو را قال گذاشتم اما نه مثل نقره و تو را در کوره مصیبت آزمودم.

11 به خاطر ذات خود، به خاطر ذات خود این را می کنم زیرا که اسم من چرا باید بی حرمت شود و جلال خویش را به دیگری نخواهم داد.

12 ای یعقوب و ای دعوت شده من اسرائیل بشنو! من او هستم! من اول هستم و آخر هستم!

13 به تحقیق دست من بنیاد زمین را نهاد و دست راست من آسمانها را گسترانید. وقتی که آنها را می خوانم با هم برقرار می باشند.

14 پس همگی شما جمع شده، بشنوید کیست از ایشان که اینها را اخبار کرده باشد. خداوند او را دوست می دارد، پس مسرت خود را بر بابل بجا خواهد آورد و بازوی او بر کلدانیان فرود خواهد آمد.

15 من تکلم نمودم و من او را خواندم و او را آوردم تا راه خود را کامران سازد.

16 به من نزدیک شده، این را بشنوید. از ابتدا در خفا تکلم ننمودم و از زمانی که این واقع شد من در آنجا هستم و اﻵن خداوند یهوه مرا و روح خود را فرستاده است.

17 خداوند که ولی تو و قدوس اسرائیل است چنین می گوید: من یهوه خدای تو هستم و تو را تعلیم می دهم تا سود ببری و تو را به راهی که باید بروی هدایت می نمایم.

18 کاش که به اوامر من گوش می دادی، آنگاه سلامتی تو مثل نهر و عدالت تو مانند امواج دریا می بود.

19 آنگاه ذریت تو مثل ریگ و ثمره صلب تو مانند ذرات آن می بود و نام او از حضور من منقطع و هلاک نمی گردید.

20 از بابل بیرون شده، از میان کلدانیان بگریزید و این را به آواز ترنم اخبار و اعلام نمایید و آن را تا اقصای زمین شایع ساخته ، بگویید که خداوند بنده خود یعقوب را فدیه داده است.

21 و تشنه نخواهند شد اگر چه ایشان را در ویرانه ها رهبری نماید، زیرا که آب از صخره برای ایشان جاری خواهد ساخت و صخره را خواهد شکافت تا آبها بجوشد.

22 و خداوند می گوید که برای شریران سلامتی نخواهد بود.

49

1 ای جزیره ها از من بشنوید! و ای طوایف از جای دور گوش دهید! خداوند مرا از رحم دعوت کرده و از احشای مادرم اسم مرا ذکر نموده است.

2 و دهان مرا مثل شمشیر تیز ساخته ، مرا زیر سایه دست خود پنهان کرده است. و مرا تیر صیقلی ساخته در ترکش خود مخفی نموده است.

3 و مرا گفت: ای اسرائیل تو بنده من هستی که از تو خویشتن را تمجید نموده ام!

4 اما من گفتم که عبث زحمت کشیدم و قوت خود را بی فایده و باطل صرف کردم؛ لیکن حق من با خداوند و اجرت من با خدای من می باشد.

5 و اﻵن خداوند که مرا از رحم برای بندگی خویش سرشت تا یعقوب را نزد او بازآورم و تا اسرائیل نزد وی جمع شوند می گوید (و در نظر خداوند محترم هستم و خدای من قوت من است)؛

6 پس می گوید: این چیز قلیلی است که بنده من بشوی تا اسباط یعقوب را برپا کنی و ناجیان اسرائیل را باز آوری. بلکه تو را نور امتها خواهم گردانید و تا اقصای زمین نجات من خواهی بود.

7 خداوند که ولی و قدوس اسرائیل می باشد، به او که نزد مردم محقر و نزد امتها مکروه و بنده حاکمان است چنین می گوید: پادشاهان دیده برپا خواهند شد و سروران سجده خواهند نمود، به سبب خداوند که امین است و قدوس اسرائیل که تو را برگزیده است.

8 خداوند چنین می گوید: در زمان رضامندی تو را اجابت نمودم و در روز نجات تو را اعانت کردم. و تو را حفظ نموده عهد قوم خواهم ساخت تا زمین را معمور سازی و نصیبهای خراب شده را (به ایشان) تقسیم نمایی.

9 و به اسیران بگویی : بیرون روید و به آنانی که در ظلمتند خویشتن را ظاهر سازید. و ایشان در راهها خواهند چرید و مرتعهای ایشان بر همه صحراهای کوهی خواهد بود.

10 گرسنه و تشنه نخواهند بود و حرارت و آفتاب به ایشان ضرر نخواهد رسانید زیرا آنکه بر ایشان ترحم دارد ایشان را هدایت خواهد کرد و نزد چشمه های آب ایشان را رهبری خواهد نمود.

11 و تمامی کوههای خود را طریقها خواهم ساخت و راههای من بلند خواهد شد.

12 اینک بعضی از جای دور خواهند آمد و بعضی از شمال و از مغرب و بعضی از دیار سینیم.

13 ای آسمانها ترنم کنید! و ای زمین وجد نما! و ای کوهها آواز شادمانی دهید! زیرا خداوند قوم خود را تسلی می دهد و بر مظلومان خود ترحم می فرماید.

14 اما صهیون می گوید: «یهوه مرا ترک نموده و خداوند مرا فراموش کرده است.»

15 آیا زن بچه شیر خواره خود را فراموش کرده بر پسر رحم خویش ترحم ننماید؟ اینان فراموش می کنند اما من تو را فراموش نخواهم نمود.

16 اینک تو را بر کف دستهای خود نقش نمودم و حصارهایت دائما در نظر من است.

17 پسرانت به تعجیل خواهند آمد و آنانی که تو را خراب و ویران کردند از تو بیرون خواهند رفت.

18 چشمان خود را به هر طرف بلند کرده، ببین جمیع اینها جمع شده، نزد تو می آیند. خداوند می گوید به حیات خودم قسم که خود را به جمیع اینها مثل زیور ملبس خواهی ساخت و مثل عروس خویشتن را به آنها خواهی آراست.

19 زیرا خرابه ها و ویرانه های تو و زمین تو که تباه شده بود، اما اﻵن تو از کثرت ساکنان تنگ خواهی شد و هلاک کنندگانت دور خواهند گردید.

20 پسران تو که بی اولاد می بودی، در سمع تو (به یکدیگر) خواهند گفت: این مکان برای من تنگ است، مرا جایی بده تا ساکن شوم.

21 و تو دردل خود خواهی گفت: کیست که اینها را برای من زاییده است و حال آنکه من بی اولاد و نازاد و جلای وطن و متروک می بودم. پس کیست که اینها را پرورش داد. اینک من به تنهایی ترک شده بودم پس اینها کجا بودند؟

22 خداوند یهوه چنین می گوید: اینک من دست خود را بسوی امتها دراز خواهم کرد و علم خویش را بسوی قومها خواهم برافراشت. و ایشان پسرانت را در آغوش خود خواهند آورد و دخترانت بر دوش ایشان برداشته خواهند شد.

23 و پادشاهان لالاهای تو و ملکه های ایشان دایه های تو خواهند بود و نزد تو رو به زمین افتاده، خاک پای تو را خواهند لیسید و تو خواهی دانست که من یهوه هستم و آنانی که منتظر من باشند، خجل نخواهند گردید.

24 آیا غنیمت از جبار گرفته شود یا اسیران از مرد قاهر رهانیده گردند.

25 زیرا خداوند چنین می گوید: اسیران نیز از جبار گرفته خواهند شد و غنیمت از دست ستم پیشه رهانیده خواهد گردید. زیرا که من با دشمنان تو مقاومت خواهم نمود و من پسران تو را نجات خواهم داد.

26 و به آنانی که بر تو ظلم نمایند گوشت خودشان را خواهم خورانید و به خون خود مثل شراب مست خواهند شد و تمامی بشر خواهند دانست که من یهوه نجات دهنده تو و ولی تو و قدیر یعقوب هستم.

50

1 خداوند چنین می گوید: طلاق نامه مادر شما که او را طلاق دادم کجا است؟ یا کیست از طلبکاران من که شما را به او فروختم؟ اینک شما به سبب گناهان خود فروخته شدید و مادر شما به جهت تقصیرهای شما طلاق داده شد.

2 چون آمدم چرا کسی نبود؟ و چون ندا کردم چرا کسی جواب نداد؟ آیا دست من به هیچ وجه کوتاه شده که نتواند نجات دهد یا در من قدرتی نیست که رهایی دهم؟ اینک به عتاب خود دریا را خشک می کنم و نهرها را بیابان می سازم که ماهی آنها از بی آبی متعفن شود و از تشنگی بمیرد.

3 آسمان را به ظلمت ملبس می سازم و پلاس را پوشش آن می گردانم.»

4 خداوند یهوه زبان تلامیذ را به من داده است تا بدانم که چگونه خستگان را به کلام تقویت دهم. هر بامداد بیدار می کند. گوش مرا بیدار می کند تا مثل تلامیذ بشنوم.

5 خداوند یهوه گوش مرا گشود و مخالفت نکردم و به عقب برنگشتم.

6 پشت خود را به زنندگان و رخسار خود را به موکنان دادم و روی خود را از رسوایی و آب دهان پنهان نکردم.

7 چونکه خداوند یهوه مرا اعانت می کند، پس رسوا نخواهم شد، از این جهت روی خود را مثل سنگ خارا ساختم و می دانم که خجل نخواهم گردید.

8 آنکه مرا تصدیق می کند نزدیک است. پس کیست که با من مخاصمه نماید تا با هم بایستیم و کیست که بر من دعوی نماید پس او نزدیک من بیاید؟

9 اینک خداوند یهوه مرا اعانت می کند؛ پس کیست مرا ملزم سازد؟ همانا همگی ایشان مثل رخت مندرس شده، بید ایشان را خواهد خورد.

10 کیست از شما که از خداوند می ترسد و آواز بنده او را می شنود؟ هرکه در ظلمت سالک باشد و روشنایی ندارد، او به اسم یهوه توکل نماید و به خدای خویش اعتماد بکند.

11 هان جمیع شما که آتش می افروزید و کمر خود را به مشعلها می بندید، در روشنایی آتش خویش و در مشعلهایی که خود افروخته اید سالک باشید، اما این از دست من به شما خواهد رسید که در اندوه خواهید خوابید.

51

1 ای پیروان عدالت و طالبان خداوند مرا بشنوید! به صخره ای که از آن قطع گشته و به حفره چاهی که از آن کنده شده اید، نظر کنید.

2 به پدر خود ابراهیم و به ساره که شما را زایید نظر نمایید زیرا او یک نفر بود حینی که او را دعوت نمودم و او را برکت داده، کثیر گردانیدم.

3 به تحقیق خداوند صهیون را تسلی داده، تمامی خرابه هایش را تسلی بخشیده است و بیابان او را مثل عدن و هامون او را مانند جنت خداوند ساخته است. خوشی و شادی در آن یافت می شود و تسبیح و آواز ترنم.

4 ای قوم من به من توجه نمایید و ای طایفه من به من گوش دهید. زیرا که شریعت از نزد من صادر می شود و داوری خود را برقرار می کنم تا قومها را روشنایی بشود.

5 عدالت من نزدیک است و نجات من ظاهر شده، بازوی من قومها را داوری خواهد نمود و جزیره ها منتظر من شده، به بازوی من اعتماد خواهند کرد.

6 چشمان خود را بسوی آسمان برافرازید و پایین بسوی زمین نظر کنید زیرا که آسمان مثل دود از هم خواهد پاشید و زمین مثل جامه مندرس خواهد گردید و ساکنانش همچنین خواهند مرد. اما نجات من تا به ابد خواهد ماند و عدالت من زایل نخواهد گردید.

7 ای شما که عدالت را می شناسید! و ای قومی که شریعت من در دل شما است! مرا بشنوید. از مذمت مردمان مترسید و از دشنام ایشان هراسان مشوید.

8 زیرا که بید ایشان را مثل جامه خواهد زد و کرم ایشان را مثل پشم خواهد خورد اما عدالت من تا ابداﻵباد و نجات من نسلا بعد نسل باقی خواهد ماند.

9 بیدار شو ای بازوی خداوند، بیدار شو و خویشتن را با قوت ملبس ساز. مثل ایام قدیم و دوره های سلف بیدار شو. آیا تو آن نیستی که رهب را قطع نموده، اژدها را مجروح ساختی.

10 آیا تو آن نیستی که دریا و آبهای لجه عظیم را خشک کردی و عمقهای دریا را راه ساختی تا فدیه شدگان عبور نمایند؟

11 و فدیه شدگان خداوند بازگشت نموده، با ترنم به صهیون خواهند آمد و خوشی جاودانی بر سر ایشان خواهد بود و شادمانی و خوشی را خواهند یافت و غم و ناله فرار خواهد کرد.

12 من هستم، من که شما را تسلی می دهم. پس تو کیستی که از انسانی که می میرد می ترسی و از پسر آدم که مثل گیاه خواهد گردید؟

13 و خداوند را که آفریننده تو است که آسمانها را گسترانید و بنیاد زمین را نهاد فراموش کرده ای و دائما تمامی روز از خشم ستمکار وقتی که به جهت هلاک کردن مهیا می شود می ترسی؟ و خشم ستمکار کجا است؟

14 اسیران ذلیل بزودی رها خواهند شد و در حفره نخواهند مرد و نان ایشان کم نخواهد شد.

15 زیرا من یهوه خدای تو هستم که دریا را به تلاطم می آورم تا امواجش نعره زنند، یهوه صبایوت اسم من است.

16 و من کلام خود را در دهان تو گذاشتم و تو را زیر سایه دست خویش پنهان کردم تا آسمانها غرس نمایم و بنیاد زمینی نهم و صهیون را گویم که تو قوم من هستی .

17 خویشتن را برانگیز ای اورشلیم! خویشتن را برانگیخته، برخیز! ای که از دست خداوند کاسه غضب او را نوشیدی و درد کاسه سرگیجی را نوشیده، آن را تا ته آشامیدی.

18 از جمیع پسرانی که زاییده است یکی نیست که او را رهبری کند و از تمامی پسرانی که تربیت نموده، کسی نیست که او را دستگیری نماید.

19 این دو بلا بر تو عارض خواهد شد؛ کیست که برای تو ماتم کند؟ یعنی خرابی و هلاکت و قحط و شمشیر، پس چگونه تو را تسلی دهم.

20 پسران تو را ضعف گرفته، به سر همه کوچه ها مثل آهو در دام خوابیده اند. و ایشان از غضب خداوند و از عتاب خدای تو مملو شده اند.

21 پس ای زحمت کشیده این را بشنو! و ای مست شده اما نه از شراب!

22 خداوند تو یهوه و خدای تو که در دعوی قوم خود ایستادگی می کند چنین می گوید: اینک کاسه سرگیجی را و درد کاسه غضب خویش را از تو خواهم گرفت و آن را بار دیگر نخواهی آشامید.

23 و آن را به دست آنانی که بر تو ستم می نمایند می گذارم که به جان تو می گویند: خم شو تا از تو بگذریم و تو پشت خود را مثل زمین و مثل کوچه به جهت راه گذریان گذاشته ای.

52

1 بیدار شو ای صهیون! بیدار شو و قوت خود را بپوش ای شهر مقدس اورشلیم! لباس زیبایی خویش را در بر کن زیرا که نامختون و ناپاک بار دیگر داخل تو نخواهد شد.

2 ای اورشلیم خود را از گرد بیفشان و برخاسته ، بنشین! و ای دختر صهیون که اسیر شده ای بندهای گردن خود را بگشا!

3 زیرا خداوند چنین می گوید: مفت فروخته کشتید و بی نقره فدیه داده خواهید شد.

4 چونکه خداوند یهوه چنین می گوید: که در ایام سابق قوم من به مصر فرود شدند تا در آنجا ساکن شوند و بعد از آن آشور بر ایشان بی سبب ظلم نمودند.

5 اما اﻵن خداوند می گوید: در اینجا مرا چه کار است که قوم من مجانا گرفتار شده اند. و خداوند می گوید: آنانی که بر ایشان تسلط دارند صیحه می زنند و نام من دائما هر روز اهانت می شود.

6 بنابراین قوم من اسم مرا خواهند شناخت. و در آن روز خواهند فهمید که تکلم کننده من هستم، هان من هستم.

7 چه زیبا است بر کوهها پایهای مبشر که سلامتی را ندا می کند و به خیرات بشارت می دهد و نجات را ندا می کند و به صهیون می گوید که خدای تو سلطنت می نماید.

8 آواز دیده بانان تو است که آواز خود را بلند کرده، با هم ترنم می نمایند، زیرا وقتی که خداوند به صهیون رجعت می کند ایشان معاینه خواهند دید.

9 ای خرابه های اورشلیم به آواز بلند با هم ترنم نمایید، زیرا خداوند قوم خود را تسلی داده، و اورشلیم را فدیه نموده است.

10 خداوند ساعد قدوس خود را در نظر تمامی امتها بالا زده است و جمیع کرانه های زمین نجات خدای ما را دیده اند.

11 ای شما که ظروف خداوند را برمی دارید، به یک سو شوید، به یک سو شوید و از اینجا بیرون روید و چیز ناپاک را لمس منمایید و از میان آن بیرون رفته ، خویشتن را طاهر سازید.

12 زیرا که به تعجیل بیرون نخواهید رفت و گریزان روانه نخواهید شد، چونکه یهوه پیش روی شما خواهد خرامید و خدای اسرائیل ساقه شما خواهد بود.

13 اینک بنده من با عقل رفتار خواهد کرد و عالی و رفیع و بسیار بلند خواهد شد.

14 چنانکه بسیاری از تو در عجب بودند (از آن جهت که منظر او از مردمان و صورت او از بنی آدم بیشتر تباه گردیده بود).

15 همچنان بر امتهای بسیار خواهد پاشید و به سبب او پادشاهان دهان خود را خواهند بست زیرا چیزهایی را که برای ایشان بیان نشده بود خواهند دید و آنچه را که نشنیده بودند خواهند فهمید.

53

1 کیست که خبر ما را تصدیق نموده و کیست که ساعد خداوند بر او منکشف شده باشد؟

2 زیرا به حضور وی مثل نهال و مانند ریشه در زمین خشک خواهد رویید. او را نه صورتی و نه جمالی می باشد. و چون او را می نگریم منظری ندارد که مشتاق او باشیم.

3 خوار و نزد مردمان مردود و صاحب غمها و رنج دیده و مثل کسی که رویها را از او بپوشانند و خوار شده که او را به حساب نیاوردیم.

4 لکن او غمهای ما را بر خود گرفت و دردهای ما را بر خویش حمل نمود. و ما او را از جانب خدا زحمت کشیده و مضروب و مبتلا گمان بردیم.

5 و حال آنکه به سبب تقصیرهای ما مجروح و به سبب گناهان ما کوفته گردید. و تادیب سلامتی ما بر وی آمد و از زخمهای او ما شفا یافتیم.

6 جمیع ما مثل گوسفندان گمراه شده بودیم و هریکی از ما به راه خود برگشته بود و خداوند گناه جمیع ما را بروی نهاد.

7 او مظلوم شد اما تواضع نموده، دهان خود را نگشود. مثل بره ای که برای ذبح می برند و مانند گوسفندی که نزد پشم برندهاش بی زبان است همچنان دهان خود را نگشود.

8 از ظلم و از داوری گرفته شد. و از طبقه او که تفکر نمود که او از زمین زندگان منقطع شد و به جهت گناه قوم من مضروب گردید؟

9 و قبر او را با شریران تعیین نمودند و بعد از مردنش با دولتمندان. هرچند هیچ ظلم نکرد و در دهان وی حیلهای نبود.

10 اما خداوند را پسند آمد که او را مضروب نموده، به دردها مبتلا سازد. چون جان او را قربانی گناه ساخت، آنگاه ذریت خود را خواهد دید و عمر او دراز خواهد شد و مسرت خداوند در دست او میسر خواهد بود.

11 ثمره مشقت جان خویش را خواهد دید و سیر خواهد شد. و بنده عادل من به معرفت خود بسیاری را عادل خواهد گردانید زیرا که او گناهان ایشان را بر خویشتن حمل خواهد نمود.

12 بنابراین او را در میان بزرگان نصیب خواهم داد و غنیمت را با زورآوران تقسیم خواهد نمود، به جهت اینکه جان خود را به مرگ ریخت و از خطاکاران محسوب شد و گناهان بسیاری را بر خود گرفت و برای خطاکاران شفاعت نمود.

54

1 ای عاقره ای که نزاییده ای بسرا! ای که درد زه نکشیده ای به آواز بلند ترنم نما و فریاد برآور! زیرا خداوند می گوید پسران زن بی کس از پسران زن منکوحه زیاده اند.

2 مکان خیمه خود را وسیع گردان و پرده های مسکنهای تو پهن بشود دریغ مدار و طنابهای خود را دراز کرده، میخهایت را محکم بساز.

3 زیرا که بطرف راست و چپ منتشر خواهی شد و ذریت تو امتها را تصرف خواهند نمود و شهرهای ویران را مسکون خواهند ساخت.

4 مترس زیرا که خجل نخواهی شد و مشوش مشو زیرا که رسوا نخواهی گردید. چونکه خجالت جوانی خویش را فراموش خواهی کرد و عار بیوگی خود را دیگر به یاد نخواهی آورد.

5 زیرا که آفریننده تو که اسمش یهوه صبایوت است شوهر تو است، و قدوس اسرائیل که به خدای تمام جهان مسمی ' است ولی تو می باشد.

6 زیرا خداوند تو را مثل زن مهجور و رنجیده دل خوانده است و مانند زوجه جوانی که ترک شده باشد. خدای تو این را می گوید.

7 زیرا تو را به اندک لحظه ای ترک کردم اما به رحمتهای عظیم تو را جمع خواهم نمود.

8 و خداوند ولی تو می گوید: به جوشش غضبی خود را از تو برای لحظه ای پوشانیدم اما به احسان جاودانی برتو رحمت خواهم فرمود.

9 زیرا که این برای من مثل آبهای نوح می باشد. چنانکه قسم خوردم که آبهای نوح بار دیگر بر زمین جاری نخواهد شد، همچنان قسم خوردم که بر تو غضب نکنم و تو را عتاب ننمایم.

10 هرآینه کوهها زایل خواهد شد و تلها متحرک خواهد گردید، لیکن احسان من از تو زایل نخواهد شد و عهد سلامتی من متحرک نخواهد گردید. خداوند که بر تو رحمت می کند این را می گوید.

11 ای رنجانیده و مضطرب شده که تسلی نیافته ای، اینک من سنگهای تو را در سنگ سرمه نصب خواهم کرد و بنیاد تو را در یاقوت زرد خواهم نهاد.

12 و مناره های تو را از لعل و دروازه هایت را از سنگهای بهرمان و تمامی حدود تو را از سنگهای گران قیمت خواهم ساخت.

13 و جمیع پسرانت از خداوند تعلیم خواهند یافت و پسرانت را سلامتی عظیم خواهد بود.

14 در عدالت ثابت شده و از ظلم دور مانده، نخواهی ترسید و هم از آشفتگی دور خواهی ماند و به تو نزدیکی نخواهد نمود.

15 همانا جمع خواهند شد اما نه به اذن من. آنانی که به ضد تو جمع شوند به سبب تو خواهند افتاد.

16 اینک من آهنگری را که زغال را به آتش دمیده، آلتی برای کار خود بیرون می آورد، آفریدم. و من نیز هلاک کننده را برای خراب نمودن آفریدم.

17 هر آلتی که به ضد تو ساخته شود، پیش نخواهد برد و هر زبانی را که برای محاکمه به ضد تو برخیزد، تکذیب خواهی نمود. این است نصیب بندگان خداوند و عدالت ایشان از جانب من. خداوند می گوید.

55

1 ای جمیع تشنگان نزد آبها بیایید، و همه شما که نقره ندارید بیایید بخرید و بخورید. بیایید و شراب و شیر را بی نقره و بی قیمت بخرید.

2 چرا نقره را برای آنچه نان نیست و مشقت خویش را برای آنچه سیر نمی کند صرف می کنید. گوش داده، از من بشنوید و چیزهای نیکو را بخورید تا جان شما از فربهی متلذذ شود.

3 گوش خود را فرا داشته ، نزد من بیایید و تا جان شما زنده گردد بشنوید و من با شما عهد جاودانی یعنی رحمتهای امین داود را خواهم بست.

4 اینک من او را برای طوایف شاهد گردانیدم. رئیس و حاکم طوایف.

5 هان امتی را که نشناخته بودی دعوت خواهی نمود، و امتی که تو را نشناخته بودند، نزد تو خواهند دوید. به خاطر یهوه که خدای تو است و قدوس اسرائیل که تو را تمجید نموده است.

6 خداوند را مادامی که یافت می شود بطلبید و مادامی که نزدیک است او را بخوانید.

7 شریر راه خود را و گناهکار افکار خویش را ترک نماید و بسوی خداوند بازگشت کند و بر وی رحمت خواهد نمود و بسوی خدای ما که مغفرت عظیم خواهد کرد.

8 زیرا خداوند می گوید که افکار من افکار شما نیست و طریقهای شما طریقهای من نی.

9 زیرا چنانکه آسمان از زمین بلندتر است همچنان طریقهای من از طریقهای شما و افکار من از افکار شما بلندتر می باشد.

10 و چنانکه باران و برف از آسمان می بارد و به آنجا برنمی گردد بلکه زمین را سیراب کرده، آن را بارور و برومند می سازد و برزگر را تخم و خورنده را نان می بخشد،

11 همچنان کلام من که از دهانم صادر گردد خواهد بود. نزد من بی ثمر نخواهد برگشت بلکه آنچه را که خواستم بجا خواهد آورد و برای آنچه آن را فرستادم کامران خواهد گردید.

12 زیرا که شما با شادمانی بیرون خواهید رفت و با سلامتی هدایت خواهید شد. کوهها و تلها در حضور شما به شادی ترنم خواهند نمود و جمیع درختان صحرا دستک خواهند زد.

13 به جای درخت خار صنوبر و به جای خس آس خواهد رویید و برای خداوند اسم و آیت جاودانی که منقطع نشود خواهد بود.

56

1 و خداوند چنین می گوید: انصاف را نگاه داشته ، عدالت را جاری نمایید، زیرا که آمدن نجات من و منکشف شدن عدالت من نزدیک است.

2 خوشابحال انسانی که این را بجا آورد و بنی آدمی که به این متمسک گردد، که سبت را نگاه داشته، آن را بی حرمت نکند و دست خویش را از هر عمل بد باز دارد.

3 پس غریبی که با خداوند مقترن شده باشد، تکلم نکند و نگوید که خداوند مرا از قوم خود جدا نموده است و خصی هم نگوید که اینک من درخت خشک هستم.

4 زیرا خداوند درباره خصیهایی که سبتهای مرا نگاه دارند و آنچه را که من خوش دارم اختیار نمایند و به عهد من متمسک گردند، چنین می گوید

5 که به ایشان در خانه خود و در اندرون دیوارهای خویش یادگاری و اسمی بهتر از پسران و دختران خواهم داد. اسمی جاودانی که منقطع نخواهد شد به ایشان خواهم بخشید.

6 و غریبانی که با خداوند مقترن شده، او را خدمت نمایند و اسم خداوند را دوست داشته ، بنده او بشوند. یعنی همه کسانی که سبت را نگاه داشته ، آن را بی حرمت نسازند و به عهد من متمسک شوند.

7 ایشان را به کوه قدس خود خواهم آورد و ایشان را در خانه عبادت خود شادمان خواهم ساخت و قربانی های سوختنی و ذبایح ایشان بر مذبح من قبول خواهد شد، زیرا خانه من به خانه عبادت برای تمامی قومها مسمی ' خواهد شد.

8 و خداوند یهوه که جمع کننده رانده شدگان اسرائیل است می گوید که بعد از این دیگران را با ایشان جمع خواهم کرد علاوه برآنانی که از ایشان جمع شده اند.

9 ای تمام حیوانات صحرا و ای جمیع حیوانات جنگل بیایید و بخورید!

10 دیده بانان او کورند، جمیع ایشان معرفت ندارند و همگی ایشان سگان گنگ اند که نمی توانند بانگ کنند. خواب می بینند و دراز شده، خفتن را دوست می دارند.

11 و این سگان حریصند که نمی توانند سیر بشوند و ایشان شبانند که نمی توانند بفهمند. جمیع ایشان به راه خود میل کرده، هر یکی بطرف خود طالب سود خویش می باشد.

12 (و می گویند) بیایید شراب بیاوریم و از مسکرات مست شویم و فردا مثل امروز روز عظیم بلکه بسیار زیاده خواهد بود.

57

1 مرد عادل تلف شد و کسی نیست که این را در دل خود بگذراند و مردان رؤف برداشته شدند و کسی فکر نمی کند که عادلان از معرض بلا برداشته می شوند.

2 آنانی که به استقامت سالک می باشند، به سلامتی داخل شده، بر بسترهای خویش آرامی خواهند یافت.

3 و اما شما ای پسران ساحره و اولاد فاسق و زانیه به اینجا نزدیک آیید!

4 بر که تمسخر می کنید و بر که دهان خود را باز می کنید و زبان را دراز می نمایید؟ آیا شما اولاد عصیان و ذریت کذب نیستید

5 که در میان بلوطها و زیر هر درخت سبز خویشتن را به حرارت می آورید و اطفال را در وادیها زیر شکاف صخره ها ذبح می نمایید؟

6 در میان سنگهای ملسای وادی نصیب تو است همینها قسمت تو می باشد. برای آنها نیز هدیه ریختنی ریختی و هدیه آردی گذرانیدی آیا من از اینها تسلی خواهم یافت؟

7 بر کوه بلند و رفیع بستر خود را گستردی و به آنجا نیز برآمده، قربانی گذرانیدی.

8 و پشت درها و باهوها یادگار خود را واگذاشتی زیرا که خود را به کسی دیگر غیر از من مکشوف ساختی و برآمده، بستر خود را پهن کردی و درمیان خود و ایشان عهد بسته ، بستر ایشان را دوست داشتی جایی که آن را دیدی.

9 و با روغن در حضور پادشاه رفته ، عطریات خود را بسیار کردی و رسولان خود را بجای دور فرستاده، خویشتن را تا به هاویه پست گردانیدی.

10 از طولانی بودن راه درمانده شدی اما نگفتی که امید نیست. تازگی قوت خود را یافتی پس از این جهت ضعف بهم نرسانیدی.

11 از که ترسان و هراسان شدی که خیانت ورزیدی و مرا بیاد نیاورده، این را در دل خود جا ندادی؟ آیا من از زمان قدیم نیز ساکت نماندم پس از این جهت از من نترسیدی؟

12 من عدالت و اعمال تو را بیان خواهم نمود که تو را منفعت نخواهد داد.

13 چون فریاد برمی آوری اندوخته های خودت تو را خلاصی بدهد و لکن باد جمیع آنها را خواهد برداشت و نفس آنها را خواهد برد. اما هر که بر من توکل دارد مالک زمین خواهد بود و وارث جبل قدس من خواهد گردید.

14 و گفته خواهد شد برافرازید! راه را برافرازید و مهیا سازید! و سنگ مصادم را از طریق قوم من بردارید!

15 زیرا او که عالی و بلند است و ساکن در ابدیت می باشد و اسم او قدوس است چنین می گوید: من در مکان عالی و مقدس ساکنم و نیز با کسی که روح افسرده و متواضع دارد، تا روح متواضعان را احیا نمایم و دل افسردگان را زنده سازم.

16 زیرا که تا به ابد مخاصمه نخواهم نمود و همیشه خشم نخواهم کرد مبادا روحها و جانهایی که من آفریدم به حضور من ضعف به هم رسانند.

17 به سبب گناه طمع وی غضبناک شده، او را زدم و خود را مخفی ساخته ، خشم نمودم و او به راه دل خود رو گردانیده، برفت.

18 طریقهای او را دیدم و او را شفا خواهم داد و او را هدایت نموده، به او و به آنانی که با وی ماتم گیرند تسلی بسیار خواهم داد.

19 خداوند که آفریننده ثمره لبها است می گوید: بر آنانی که دورند سلامتی باد و بر آنانی که نزدیکند سلامتی باد و من ایشان را شفا خواهم بخشید.

20 اما شریران مثل دریای متلاطم که نمی تواند آرام گیرد و آبهایش گل و لجن برمی اندازد می باشند.

21 خدای من می گوید که شریران را سلامتی نیست.

58

1 آواز خود را بلند کن و دریغ مدار و آواز خود را مثل کرنا بلند کرده، به قوم من تقصیر ایشان را و به خاندان یعقوب گناهان ایشان را اعلام نما.

2 و ایشان هر روز مرا می طلبند و از دانستن طریقهای من مسرور می باشند. مثل امتی که عدالت را بجا آورده،حکم خدای خود را ترک ننمودند. احکام عدالت را از من سؤال نموده، از تقرب جستن به خدا مسرور می شوند

3 (و می گویند): چرا روزه داشتیم و ندیدی و جانهای خویش را رنجانیدیم و ندانستی. اینک شما در روز روزه خویش خوشی خود را می یابید و بر عمله های خود ظلم می نمایید.

4 اینک به جهت نزاع و مخاصمه روزه می گیرید و به لطمه شرارت می زنید. امروز روزه نمی گیرید که آواز خود را در اعلی ' علیین بشنوانید.

5 آیا روزه ای که من می پسندم مثل این است، روزی که آدمی جان خود را برنجاند و سر خود را مثل نی خم ساخته ، پلاس و خاکستر زیر خود بگستراند؟ آیا این را روزه و روز مقبول خداوند می خوانی؟

6 مگر روزه ای که من می پسندم این نیست که بندهای شرارت را بگشایید و گره های یوغ را باز کنید و مظلومان را آزاد سازید و هر یوغ را بشکنید؟

7 مگر این نیست که نان خود را به گرسنگان تقسیم نمایی و فقیران رانده شده را به خانه خود بیاوری و چون برهنه را ببینی او را بپوشانی و خود را از آنانی که از گوشت تو می باشند مخفی نسازی؟

8 آنگاه نور تو مثل فجر طالع خواهد شد و صحت تو بزودی خواهد رویید و عدالت تو پیش تو خواهد خرامید و جلال خداوند ساقه تو خواهد بود.

9 آنگاه دعا خواهی کرد و خداوند تو را اجابت خواهد فرمود و استغاثه خواهی نمود و او خواهد گفت که اینک حاضر هستم. اگر یوغ و اشاره کردن به انگشت و گفتن ناحق را از میان خود دور کنی ،

10 و آرزوی جان خود را به گرسنگان ببخشی و جان ذلیلان را سیر کنی ، آنگاه نور تو در تاریکی خواهد درخشید و تاریکی غلیظ تو مثل ظهر خواهد بود.

11 و خداوند تو را همیشه هدایت نموده، جان تو را در مکانهای خشک سیر خواهد کرد و استخوانهایت را قوی خواهد ساخت و تو مثل باغ سیرآب و مانند چشمه آب که آبش کم نشود خواهی بود.

12 و کسان تو خرابه های قدیم را بنا خواهند نمود و تو اساسهای دوره های بسیار را برپا خواهی داشت و تو را عمارت کننده رخنه ها و مرمت کننده کوچه ها برای سکونت خواهند خواند.

13 اگر پای خود را از سبت نگاه داری و خوشی خود را در روز مقدس من بجا نیاوری و سبت را خوشی و مقدس خداوند و محترم بخوانی و آن را محترم داشته ، به راههای خود رفتار ننمایی و خوشی خود را نجویی و سخنان خود را نگویی ،

14 آنگاه در خداوند متلذذ خواهی شد و تو را بر مکانهای بلند زمین سوار خواهم کرد. و نصیب پدرت یعقوب را به تو خواهم خورانید، زیرا که دهان خداوند این را گفته است.

59

1 هان دست خداوند کوتاه نیست تا نرهاند و گوش او سنگین نی تا نشنود.

2 لیکن خطایای شما در میان شما و خدای شما حایل شده است و گناهان شما روی او را از شما پوشانیده است تا نشنود.

3 زیرا که دستهای شما به خون و انگشتهای شما به شرارت آلوده شده است. لبهای شما به دروغ تکلم می نماید و زبانهای شما به شرارت تنطق می کند.

4 احدی به عدالت دعوی نمی کند و هیچکس به راستی داوری نمی نماید. به بطالت توکل دارند و به دروغ تکلم می نمایند. به ظلم حامله شده، شرارت را می زایند.

5 از تخمهای افعی بچه برمی آورند و پرده عنکبوت می بافند. هرکه از تخمهای ایشان بخورد می میرد و آن چون شکسته گردد افعی بیرون می آید.

6 پرده های ایشان لباس نخواهد شد و خویشتن را از اعمال خود نخواهند پوشانید زیرا که اعمال ایشان اعمال شرارت است و عمل ظلم در دستهای ایشان است.

7 پایهای ایشان برای بدی دوان و به جهت ریختن خون بی گناهان شتابان است. افکار ایشان افکار شرارت است و در راههای ایشان ویرانی و خرابی است.

8 طریق سلامتی را نمی دانند و در راههای ایشان انصاف نیست. جاده های کج برای خود ساخته اند و هر که در آنها سالک باشد سلامتی را نخواهد دانست.

9 بنابراین انصاف از ما دور شده است و عدالت به ما نمی رسد. انتظار نور می کشیم و اینک ظلمت است و منتظر روشنایی هستیم، اما در تاریکی غلیظ سالک می باشیم.

10 و مثل کوران برای دیوار تلمس می نماییم و مانند بی چشمان کورانه راه می رویم. در وقت ظهر مثل شام لغزش می خوریم و در میان تندرستان مانند مردگانیم.

11 جمیع ما مثل خرسها صدا می کنیم و مانند فاخته ها ناله می نماییم، برای انصاف انتظار می کشیم و نیست و برای نجات و از ما دور می شود.

12 زیرا که خطایای ما به حضور تو بسیار شده و گناهان ما به ضد ما شهادت می دهد چونکه خطایای ما با ما است و گناهان خود را می دانیم.

13 مرتد شده، خداوند را انکار نمودیم. از پیروی خدای خود انحراف ورزیدیم به ظلم و فتنه تکلم کردیم و به سخنان کذب حامله شده، از دل آنها را تنطق نمودیم.

14 و انصاف به عقب رانده شده و عدالت از ما دور ایستاده است زیرا که راستی در کوچه ها افتاده است و استقامت نمی تواند داخل شود.

15 و راستی مفقود شده است و هر که از بدی اجتناب نماید خود را به یغما می سپارد. و چون خداوند این را دید در نظر او بد آمد که انصاف وجود نداشت.

16 و او دید که کسی نبود و تعجب نمود که شفاعت کننده ای وجود نداشت؛ از این جهت بازوی وی برای او نجات آورد و عدالت او وی را دستگیری نمود.

17 پس عدالت را مثل زره پوشید و خود نجات را بر سر خویش نهاد. و جامه انتقام را به جای لباس در بر کرد و غیرت را مثل ردا پوشید.

18 بر وفق اعمال ایشان، ایشان را جزا خواهد داد. به خصمان خود حدت خشم را و به دشمنان خویش مکافات و به جزایر پاداش را خواهد رسانید.

19 و از طرف مغرب از نام یهوه و از طلوع آفتاب از جلال وی خواهند ترسید زیرا که او مثل نهر سرشاری که باد خداوند آن را براند خواهد آمد.

20 و خداوند می گوید که نجات دهنده ای برای صهیون و برای آنانی که در یعقوب از معصیت بازگشت نمایند خواهد آمد.

21 و خداوند می گوید: اما عهد من با ایشان این است که روح من که بر تو است و کلام من که در دهان تو گذاشته ام از دهان تو و از دهان ذریت تو و از دهان ذریت ذریت تو دور نخواهد شد. خداوند می گوید: از اﻵن و تا ابداﻵباد.

60

1 برخیز و درخشان شو زیرا نور تو آمده و جلال خداوند بر تو طالع گردیده است.

2 زیرا اینک تاریکی جهان را و ظلمت غلیظ طوایف را خواهد پوشانید اما خداوند بر تو طلوع خواهد نمود و جلال وی بر تو ظاهر خواهد شد.

3 و امتها بسوی نور تو و پادشاهان بسوی درخشندگی طلوع تو خواهند آمد.

4 چشمان خود را به اطراف خویش برافراز و ببین که جمیع آنها جمع شده، نزد تو می آیند. پسرانت از دور خواهند آمد و دخترانت را در آغوش خواهند آورد.

5 آنگاه خواهی دید و خواهی درخشید و دل تو لرزان شده، وسیع خواهد گردید، زیرا که توانگری دریا بسوی تو گردانیده خواهد شد و دولت امتها نزد تو خواهد آمد.

6 کثرت شتران و جمازگان مدیان و عیفه تو را خواهند پوشانید. جمیع اهل شبع خواهند آمد و طلا و بخور آورده، به تسبیح خداوند بشارت خواهند داد.

7 جمیع گله های قیدار نزد تو جمع خواهند شد و قوچهای نبایوت تو را خدمت خواهند نمود. به مذبح من با پذیرایی برخواهند آمد و خانه جلال خود را زینت خواهم داد.

8 اینها کیستند که مثل ابر پرواز می کنند و مانند کبوتران بر وزنه ای خود؟

9 به درستی که جزیره ها و کشتیهای ترشیش اول انتظار مرا خواهند کشید تا پسران تو را از دور و نقره و طلای ایشان را با ایشان بیاورند، به جهت اسم یهوه خدای تو و به جهت قدوس اسرائیل زیرا که تو را زینت داده است.

10 و غریبان، حصارهای تو را بنا خواهند نمود و پادشاهان ایشان تو را خدمت خواهند کرد زیرا که در غضب خود تو را زدم لیکن به لطف خویش تو را ترحم خواهم نمود.

11 دروازه های تو نیز دائما باز خواهد بود و شب و روز بسته نخواهد گردید تا دولت امتها را نزد تو بیاورند و پادشاهان ایشان همراه آورده شوند.

12 زیرا هر امتی و مملکتی که تو را خدمت نکند تلف خواهد شد و آن امتها تماما هلاک خواهند گردید.

13 جلال لبنان با درختان صنوبر و کاج و چنار با هم برای تو آورده خواهند شد تا مکان مقدس مرا زینت دهند و جای پایهای خود را تمجید خواهم نمود.

14 و پسران آنانی که تو را ستم می رسانند خم شده، نزد تو خواهند آمد و جمیع آنانی که تو را اهانت می نمایند نزد کف پایهای تو سجده خواهند نمود و تو را شهر یهوه و صهیون قدوس اسرائیل خواهند نامید.

15 به عوض آنکه تو متروک و مبغوض بودی و کسی از میان تو گذر نمی کرد. من تو را فخر جاودانی و سرور دهرهای بسیار خواهم گردانید.

16 و شیر امتها را خواهی مکید و پستانهای پادشاهان را خواهی مکید و خواهی فهمید که من یهوه نجات دهنده تو هستم و من قدیر اسرائیل، ولی تو می باشم.

17 به جای برنج، طلا خواهم آورد و به جای آهن، نقره و به جای چوب، برنج و به جای سنگ، آهن خواهم آورد و سلامتی را ناظران تو و عدالت را حاکمان تو خواهم گردانید.

18 و بار دیگر ظلم در زمین تو و خرابی و ویرانی در حدود تو مسموع نخواهد شد و حصارهای خود را نجات و دروازه های خویش را تسبیح خواهی نامید.

19 و بار دیگر آفتاب در روز نور تو نخواهد بود و ماه با درخشندگی برای تو نخواهد تابید زیرا که یهوه نور جاودانی تو و خدایت زیبایی تو خواهد بود.

20 و بار دیگر آفتاب تو غروب نخواهد کرد و ماه تو زوال نخواهد پذیرفت زیرا که یهوه برای تو نور جاودانی خواهد بود و روزهای نوحه گری تو تمام خواهد شد.

21 و جمیع قوم تو عادل خواهند بود و زمین را تا به ابد متصرف خواهند شد. شاخه مغروس من و عمل دست من، تا تمجید کرده شوم.

22 صغیر هزار نفر خواهد شد و حقیر امت قوی خواهد گردید. من یهوه در وقتش تعجیل در آن خواهم نمود.

61

1 روح خداوند یهوه بر من است زیرا خداوند مرا مسح کرده است تا مسکینان را بشارت دهم و مرا فرستاده تا شکسته دلان را التیام بخشم و اسیران را به رستگاری و محبوسان را به آزادی ندا کنم،

2 و تا از سال پسندیده خداوند و از یوم انتقام خدای ما ندا نمایم و جمیع ماتمیان را تسلی بخشم.

3 تا قرار دهم برای ماتمیان صهیون و به ایشان ببخشم تاجی را به عوض خاکستر و روغن شادمانی را به عوض نوحه گری و ردای تسبیح را به جای روح کدورت تا ایشان درختان عدالت و مغروس خداوند به جهت تمجید وی نامیده شوند.

4 و ایشان خرابه های قدیم را بنا خواهند نمود و ویرانه های سلف را بر پا خواهند داشت و شهرهای خراب شده و ویرانه های دهرهای بسیار را تعمیر خواهند نمود.

5 و غریبان برپا شده، گله های شما را خواهند چرانید و بیگانگان، فلاحان و باغبانان شما خواهند بود.

6 و شما کاهنان خداوند نامیده خواهید شد و شما را به خدام خدای ما مسمی خواهند نمود. دولت امتها را خواهید خورد و در جلال ایشان فخر خواهید نمود.

7 به عوض خجالت، نصیب مضاعف خواهند یافت و به عوض رسوایی از نصیب خود مسرور خواهید شد. بنابراین ایشان در زمین خود نصیب مضاعف خواهند یافت و شادی جاودانی برای ایشان خواهد بود.

8 زیرا من که یهوه هستم، عدالت را دوست می دارم و از غارت و ستم نفرت می دارم و اجرت ایشان را به راستی به ایشان خواهم داد و عهد جاودانی با ایشان خواهم بست.

9 و نسل ایشان در میان امتها و ذریت ایشان در میان قومها معروف خواهند شد. هر که ایشان را بیند اعتراف خواهد نمود که ایشان ذریت مبارک خداوند می باشند.

10 در خداوند شادی بسیار می کنم و جان من در خدای خود وجد می نماید زیرا که مرا به جامه نجات ملبس ساخته ، ردای عدالت را به من پوشانید. چنانکه داماد خویشتن را به تاج آرایش می دهد و عروس، خود را به زیورها زینت می بخشد.

11 زیرا چنانکه زمین، نباتات خود را می رویاند و باغ، زرع خویش را نمو می دهد، همچنان خداوند یهوه عدالت و تسبیح را پیش روی تمامی امت ها خواهد رویانید.

62

1 به خاطر صهیون سکوت نخواهم کرد و به خاطر اورشلیم خاموش نخواهم شد تا عدالتش مثل نور طلوع کند و نجاتش مثل چراغی که افروخته باشد.

2 و امتها، عدالت تو را و جمیع پادشاهان، جلال تو را مشاهده خواهند نمود. و تو به اسم جدیدی که دهان خداوند آن را قرار می دهد مسمی ' خواهی شد.

3 و تو تاج جلال، در دست خداوند و افسر ملوکانه ، در دست خدای خود خواهی بود.

4 و تو دیگر به متروک مسمی ' نخواهی شد و زمینت را بار دیگر خرابه نخواهند گفت، بلکه تو را حفصیبه و زمینت را بعوله خواهند نامید زیرا خداوند از تو مسرور خواهد شد و زمین تو منکوحه خواهد گردید.

5 زیرا چنانکه مردی جوان دوشیزه ای را به نکاح خویش در می آورد، هم چنان پسرانت تو را منکوحه خود خواهند ساخت و چنانکه داماد از عروس مبتهج می گردد، هم چنان خدایت از تو مسرور خواهد بود.

6 ای اورشلیم دیده بانان بر حصارهای تو گماشته ام که هر روز و هر شب همیشه سکوت نخواهند کرد. ای متذکران خداوند خاموش مباشید!

7 و او را آرامی ندهید تا اورشلیم را استوار کرده، آن را در جهان محل تسبیح بسازد.

8 خداوند به دست راست خود و به بازوی قوی خویش قسم خورده، گفته است که بار دیگر غله تو را ماکول دشمنانت نسازم و غریبان، شراب تو را که برایش زحمت کشیده ای نخواهند نوشید.

9 بلکه آنانی که آن را می چینند آن را خورده، خداوند را تسبیح خواهند نمود و آنانی که آن را جمع می کنند، آن را در صحنهای قدس من خواهند نوشید.

10 بگذرید از دروازه ها بگذرید. طریق قوم را مهیا سازید و شاهراه را بلند کرده، مرتفع سازید و سنگها را برچیده علم را به جهت قومها برپا نمایید.

11 اینک خداوند تا اقصای زمین اعلان کرده است، پس به دختر صهیون بگویید اینک نجات تو می آید. همانا اجرت او همراهش و مکافات او پیش رویش می باشد.

12 و ایشان را به قوم مقدس و فدیه شدگان خداوند مسمی خواهند ساخت و تو به مطلوب و شهر غیر متروک نامیده خواهی شد.

63

1 این کیست که از ادوم با لباس سرخ از بصره می آید؟ یعنی این که به لباس جلیل خود ملبس است و در کثرت قوت خویش می خرامد؟ من که به عدالت تکلم می کنم و برای نجات، زورآور می باشم.

2 چرا لباس تو سرخ است و جامه تو مثل کسی که چرخشت را پایمال کند؟

3 من چرخشت را تنها پایمال نمودم و احدی از قومها با من نبود و ایشان را به غضب خود پایمال کردم و به حدت خشم خویش لگد کوب نمودم و خون ایشان به لباس من پاشیده شده، تمامی جامه خود را آلوده ساختم.

4 زیرا که یوم انتقام در دل من بود و سال فدیه شدگانم رسیده بود.

5 و نگریستم و اعانت کننده ای نبود و تعجب نمودم زیرا دستگیری نبود. لهذا بازوی من مرا نجات داد و حدت خشم من مرا دستگیری نمود.

6 و قومها را به غضب خود پایمال نموده، ایشان را از حدت خشم خویش مست ساختم. و خون ایشان را بر زمین ریختم.

7 احسانهای خداوند و تسبیحات خداوند را ذکر خواهم نمود برحسب هر آنچه خداوند برای ما عمل نموده است و به موجب کثرت احسانی که برای خاندان اسرائیل موافق رحمتها و وفور رأفت خود بجا آورده است.

8 زیرا گفته است: ایشان قوم من و پسرانی که خیانت نخواهند کرد می باشند؛ پس نجات دهنده ایشان شده است.

9 او در همه تنگیهای ایشان به تنگ آورده شد و فرشته حضور وی ایشان را نجات داد. در محبت و حلم خود ایشان را فدیه داد و در جمیع ایام قدیم، متحمل ایشان شده، ایشان را برداشت.

10 اما ایشان عاصی شده، روح قدوس او را محزون ساختند، پس برگشته ، دشمن ایشان شد و او خود با ایشان جنگ نمود.

11 آنگاه ایام قدیم و موسی و قوم خویش را بیاد آورد (و گفت) کجاست آنکه ایشان را با شبان گله خود از دریا برآورد و کجا است آنکه روح قدوس خود را در میان ایشان نهاد؟

12 که بازوی جلیل خود را به دست راست موسی خرامان ساخت و آبها را پیش روی ایشان منشق گردانید تا اسم جاودانی برای خویش پیدا کند؟

13 آنکه ایشان را در لجه ها مثل اسب در بیابان رهبری نمود که لغزش نخورند.

14 مثل بهایمی که به وادی فرود می روند روح خداوند ایشان را آرامی بخشید، هم چنان قوم خود را رهبری نمودی تا برای خود اسم مجید پیدا نمایی.

15 از آسمان بنگر و از مسکن قدوسیت و جلال خویش نظر افکن. غیرت جبروت تو کجا است؟ جوشش دل و رحمتهای تو که به من نمودی بازداشته شده است.

16 به درستی که تو پدر ما هستی اگر چه ابراهیم ما را نشناسد و اسرائیل ما را بجا نیاورد، اما تو ای یهوه، پدر ما و ولی ما هستی و نام تو از ازل می باشد.

17 پس ای خداوند ما را از طریقهای خود چرا گمراه ساختی و دلهای ما را سخت گردانیدی تا از تو نترسیم. به خاطر بندگانت و اسباط میراث خود رجعت نما.

18 قوم مقدس تو اندک زمانی آن را متصرف بودند و دشمنان ما مکان قدس تو را پایمال نمودند.

19 و ما مثل کسانی که تو هرگز بر ایشان حکمرانی نکرده باشی و به نام تو نامیده نشده باشند گردیده ایم.

64

1 کاش که آسمانها را منشق ساخته ، نازل می شدی و کوهها از رؤیت تو متزلزل می گشت.

2 مثل آتشی که خورده چوبها را مشتعل سازد و ناری که آب را به جوش آورد تا نام خود را بر دشمنانت معروف سازی و امتها از رؤیت تو لرزان گردند.

3 حینی که کارهای هولناک را که منتظر آنها نبودیم بجا آوردی، آنگاه نزول فرمودی و کوهها از رؤیت تو متزلزل گردید.

4 زیرا که از ایام قدیم نشنیدند و استماع ننمودند و چشم خدایی را غیر از تو که برای منتظران خویش بپردازد ندید.

5 تو آنانی را که شادمانند و عدالت را بجا می آورند و به راههای تو تو را به یاد می آورند ملاقات می کنی. اینک تو غضبناک شدی و ما گناه کرده ایم در اینها مدت مدیدی بسر بردیم و آیا نجات توانیم یافت؟

6 زیرا که جمیع ما مثل شخص نجس شده ایم و همه اعمال عادله ما مانند لته ملوث می باشد. و همگی ما مثل برگ، پژمرده شده، گناهان ما مثل باد، ما را می رباید.

7 و کسی نیست که اسم تو را بخواند یا خویشتن را برانگیزاند تا به تو متمسک شود زیرا که روی خود را از ما پوشیده ای و ما را به سبب گناهان ما گداخته ای.

8 اما اﻵن ای خداوند، تو پدر ما هستی. ما گل هستیم و تو صانع ما هستی و جمیع ما مصنوع دستهای تو می باشیم.

9 ای خداوند بشدت غضبناک مباش و گناه را تا به ابد بخاطر مدار. هان ملاحظه نما که همگی ما قوم تو هستیم.

10 شهرهای مقدس تو بیابان شده. صهیون، بیابان و اورشلیم، ویرانه گردیده است.

11 خانه مقدس و زیبای ما که پدران ما تو را در آن تسبیح می خواندند به آتش سوخته شده و تمامی نفایس ما به خرابی مبدل گردیده است.

12 ای خداوند آیا با وجود این همه، خودداری می کنی و خاموش شده، ما را بشدت رنجور می سازی؟

65

1 آنانی که مرا طلب ننمودند مرا جستند و آنانی که مرا نطلبیدند مرا یافتند. و به قومی که به اسم من نامیده نشدند گفتم لبیک لبیک.

2 تمامی روز دستهای خود را بسوی قوم متمردی که موافق خیالات خود به راه ناپسندیده سلوک می نمودند دراز کردم.

3 قومی که پیش رویم غضب مرا همیشه بهیجان می آورند، که در باغات قربانی می گذرانند و بر آجرها بخور می سوزانند.

4 که در قبرها ساکن شده، در مغاره ها منزل دارند، که گوشت خنزیر می خورند و خورش نجاسات در ظروف ایشان است.

5 که می گویند: در جای خود بایست و نزدیک من میا زیرا که من از تو مقدستر هستم. اینان دود در بینی من می باشند و آتشی که تمامی روز مشتعل است.

6 همانا این پیش من مکتوب است. پس ساکت نخواهم شد بلکه پاداش خواهم داد و به آغوش ایشان مکافات خواهم رسانید.

7 خداوند می گوید درباره گناهان شما و گناهان پدران شما با هم که بر کوهها بخور سوزانیدید و مرا بر تلها اهانت نمودید پس جزای اعمال شما را اول به آغوش شما خواهم رسانید.

8 خداوند چنین می گوید: چنانکه شیره در خوشه یافت می شود و می گویند آن را فاسد مساز زیرا که برکت در آن است، همچنان به خاطر بندگان خود عمل خواهم نمود تا (ایشان را) بالکل هلاک نسازم.

9 بلکه نسلی از یعقوب و وارثی برای کوههای خویش از یهودا به ظهور خواهم آورد. و برگزیدگانم ورثه آن و بندگانم ساکن آن خواهند شد.

10 و شارون، مرتع گله ها و وادی عاکور، خوابگاه رمه ها به جهت قوم من که مرا طلبیده اند، خواهد شد.

11 و اما شما که خداوند را ترک کرده و کوه مقدس مرا فراموش نموده اید، و مائده ای به جهت بخت مهیا ساخته و شراب ممزوج به جهت اتفاق ریخته اید،

12 پس شما را به جهت شمشیر مقدر ساختم و جمیع شما برای قتل خم خواهید شد زیرا که چون خواندم جواب ندادید و چون سخن گفتم نشنیدید و آنچه را که در نظر من ناپسند بود بعمل آوردید و آنچه را که نخواستم برگزیدید.

13 بنابراین خداوند یهوه می گوید: هان بندگان من خواهند خورد اما شما گرسنه خواهید بود اینک بندگانم خواهند نوشید اما شما تشنه خواهید بود. همانا بندگانم شادی خواهند کرد اما شما خجل خواهید گردید.

14 اینک بندگانم از خوشی دل، ترنم خواهند نمود، اما شما از کدورت دل، فریاد خواهید نمود و از شکستگی روح، ولوله خواهید کرد.

15 و نام خود را برای برگزیدگان من به جای لعنت، ترک خواهید نمود پس خداوند یهوه تو را بقتل خواهد رسانید و بندگان خویش را به اسم دیگر خواهد نامید.

16 پس هرکه خویشتن را بروی زمین برکت دهد، خویشتن را به خدای حق برکت خواهد داد؛ و هرکه بروی زمین قسم خورد به خدای حق قسم خواهد خورد. زیرا که تنگیهای اولین فراموش شده و از نظر من پنهان گردیده است.

17 زیرا اینک من آسمانی جدید و زمینی جدید خواهم آفرید و چیزهای پیشین بیاد نخواهد آمد و بخاطر نخواهد گذشت.

18 بلکه از آنچه من خواهم آفرید، شادی کنید و تا به ابد وجد نمایید زیرا اینک اورشلیم را محل وجد و قوم او را محل شادمانی خواهم آفرید.

19 و از اورشلیم وجد خواهم نمود و از قوم خود شادی خواهم کرد و آواز گریه و آواز ناله بار دیگر در او شنیده نخواهد شد.

20 و بار دیگر طفل کم روز از آنجا نخواهد بود و نه مرد پیر که عمر خود را به اتمام نرسانیده باشد؛ زیرا که طفل در سن صد سالگی خواهد مرد لیکن گناهکار صد ساله ملعون خواهد بود.

21 و خانه ها بنا کرده، در آنها ساکن خواهند شد و تاکستانها غرس نموده، میوه آنها را خواهند خورد.

22 بنا نخواهند کرد تا دیگران سکونت نمایند و آنچه را که غرس می نمایند دیگران نخواهند خورد. زیرا که ایام قوم من مثل ایام درخت خواهد بود و برگزیدگان من از عمل دستهای خود تمتع خواهند برد.

23 زحمت بیجا نخواهند کشید و اولاد به جهت اضطراب نخواهند زایید زیرا که اولاد برکت یافتگان خداوند هستند و ذریت ایشان با ایشانند.

24 و قبل از آنکه بخوانند من جواب خواهم داد، و پیش از آنکه سخن گویند من خواهم شنید.

25 گرگ و بره با هم خواهند چرید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد و خوراک مار خاک خواهد بود. خداوند می گوید که در تمامی کوه مقدس من، ضرر نخواهند رسانید و فساد نخواهند نمود.

66

1 خداوند چنین می گوید: آسمانها کرسی من و زمین پای انداز من است، پس خانه ای که برای من بنا می کنید کجا است؟ و مکان آرام من کجا؟

2 خداوند می گوید: دست من همه این چیزها را ساخت پس جمیع اینها بوجود آمد؛ اما به این شخص که مسکین و شکسته دل و از کلام من لرزان باشد، نظر خواهم کرد.

3 کسی که گاوی ذبح نماید مثل قاتل انسان است و کسی که گوسفندی ذبح کند مثل شخصی است که گردن سگ را بشکند. و آنکه هدیه ای بگذراند مثل کسی است که خون خنزیری را بریزد و آنکه بخور سوزاند مثل شخصی است که بتی را تبریک نماید و ایشان راههای خود را اختیار کرده اند و جان ایشان از رجاسات خودشان مسرور است.

4 پس من نیز مصیبتهای ایشان را اختیار خواهم کرد و ترسهای ایشان را بر ایشان عارض خواهم گردانید، زیرا چون خواندم کسی جواب نداد و چون تکلم نمودم ایشان نشنیدند بلکه آنچه را که در نظر من ناپسند بود بعمل آوردند و آنچه را که نخواستم اختیار کردند.

5 ای آنانی که از کلام خداوند می لرزید سخن او را بشنوید. برادران شما که از شما نفرت دارند و شما را بخاطر اسم من از خود می رانند می گویند: خداوند تمجید کرده شود تا شادی شما را ببینم، لیکن ایشان خجل خواهند شد.

6 آواز غوغا از شهر، صدایی از هیکل، آواز خداوند است که به دشمنان خود مکافات می رساند.

7 قبل از آنکه درد زه بکشد، زایید. پیش از آنکه درد او را فرو گیرد اولاد نرینه ای آورد.

8 کیست که مثل این را شنیده و کیست که مثل این را دیده باشد؟ آیا ولایتی در یک روز مولود گردد و قومی یکدفعه زاییده شود؟ زیرا صهیون به مجرد درد زه کشیدن پسران خود را زایید.

9 خداوند می گوید: آیا من بفم رحم برسانم و نزایانم؟ و خدای تو می گوید: «آیا من که زایاننده هستم، رحم را ببندم؟

10 ای همه آنانی که اورشلیم را دوست می دارید، با او شادی کنید و برایش وجد نمایید. و ای همه آنانی که برای او ماتم می گیرید، با او شادی بسیار نمایید.

11 تا از پستانهای تسلیات او بمکید و سیر شوید و بدوشید و از فراوانی جلال او محظوظ گردید.

12 زیرا خداوند چنین می گوید: اینک من سلامتی را مثل نهر و جلال امتها را مانند نهر سرشار به او خواهم رسانید. و شما خواهید مکید و در آغوش او برداشته شده، بر زانوهایش بناز پرورده خواهید شد.

13 و مثل کسی که مادرش او را تسلی دهد، همچنین من شما را تسلی خواهم داد و در اورشلیم تسلی خواهید یافت.

14 پس چون این را بینید دل شما شادمان خواهد شد و استخوانهای شما مثل گیاه سبز و خرم خواهد گردید و دست خداوند بر بندگانش معروف خواهد شد اما بر دشمنان خود غضب خواهد نمود.

15 زیرا اینک خداوند با آتش خواهد آمد و ارابه های او مثل گردباد تا غضب خود را با حدت و عتاب خویش را با شعله آتش به انجام رساند.

16 زیرا خداوند با آتش و شمشیر خود بر تمامی بشر داوری خواهد نمود و مقتولان خداوند بسیار خواهند بود.

17 و خداوند می گوید: آنانی که از عقب یکنفر که در وسط باشد خویشتن را در باغات تقدیس و تطهیر می نمایند و گوشت خنزیر و رجاسات و گوشت موش می خورند با هم تلف خواهند شد.

18 و من اعمال و خیالات ایشان را جزا خواهم داد و آمده، جمیع امتها و زبانها را جمع خواهم کرد و ایشان آمده، جلال مرا خواهند دید.

19 و آیتی در میان ایشان برپا خواهم داشت و آنانی را که از ایشان نجات یابند نزد امتها به ترشیش و فول و تیراندازان لود و توبال و یونان و جزایر بعیده که آوازه مرا نشنیده اند و جلال مرا ندیده اند خواهم فرستاد تا جلال مرا در میان امتها شایع سازند.

20 و خداوند می گوید که ایشان جمیع برادران شما را از تمامی امت ها بر اسبان و ارابه ها و تخت روانها و قاطران و شتران به کوه مقدس من اورشلیم به جهت خداوند هدیه خواهند آورد. چنانکه بنی اسرائیل هدیه خود را در ظرف پاک به خانه خداوند می آورند.

21 و خداوند می گوید که از ایشان نیز کاهنان و لاویان خواهند گرفت.

22 زیرا خداوند می گوید: چنانکه آسمانهای جدید و زمین جدیدی که من آنها را خواهم ساخت در حضور من پایدار خواهد ماند، همچنان ذریت شما و اسم شما پایدار خواهد ماند.

23 و خداوند می گوید که از غره ماه تا غره دیگر و از سبت تا سبت دیگر تمامی بشر خواهند آمد تا به حضور من سجده نمایند.

24 و ایشان بیرون رفته ، لاشهای مردمانی را که بر من عاصی شده اند ملاحظه خواهند کرد زیرا کرم ایشان نخواهد مرد و آتش ایشان خاموش نخواهد شد و ایشان نزد تمامی بشر مکروه خواهند بود.